پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_لنه متیه‌سن پروتستان اهل دانمارک، ۱۹ سال است مسلمان شده و پس از اسلام آوردن نام خود را به «سمیرا خادم» تغییر داده است. با همکاری سایت رهیافتگان با وی به گفت‌وگو نشستیم تا از نحوه اسلام آوردنش و چگونگی آن آگاه شویم.
ماجرای آشنایی‌تان را با اسلام تعریف کنید؟
همسر سمیرا خادم (علی خادم): ما مکانی برای انجام اعمال مذهبی مثل حسینه یا مسجد نداشتیم. بنده یک دوست کشیش داشتم که با همسرش در دانمارک زندگی می‌کرد که یک زوج بسیار آرام و مهربان بودند و بنده را خیلی دوست داشتند. من با آن‌ها ارتباط خانوادگی خیلی صمیمی داشتم. آن‌ها یک دختر داشتند. یک بار به آن‌ها گفتم آیا می‌شود بعضی وقت‌ها که کسی در کلیسای شما نیست به آنجا بیایم و به سبک خودمان با خدا راز و نیاز کنم و او خیلی استقبال کرد. یک روز دختر خانم آن‌ها به من گفت من یک دوستی دارم که خیلی از شما برای او تعریف کردم و او می‌خواهد تو را ببیند. چند ماه قبل از این ماجرا من از خدا در‌‌ همان کلیسا خواسته بودم که یک همسری به من عطا کند که بنده عاقبت بخیر شوم. وقتی ما همدیگر را در کلیسا ملاقات کردیم من به ایشان پیشنهاد ازدواج دادم و قبول کرد. از سنت‌ها و اعتقادات خودمان برایش تعریف کردم و او بسیار استقبال کرد. بنده به ایشان کاملاً توضیح دادم که ما نمی‌توانیم تا وقتی که به هم محرم نشده‌ایم با هم زیر یک سقف برویم و خیلی مختصر و مفید یک سفره عقد و یک مراسم ساده با سنت‌های خودمان برگزار کردیم.
اسلام در نظر شما چه چیزی داشت که حاضر شدید مذهبتان را عوض کنید؟
برای بنده یک معجزه اتفاق افتاد. همسرم به همراه تعدادی از دوستانش در دانمارک مغازه‌ای اجاره و آنجا را به حسینه تبدیل کردند تا بتوانند مکانی اسلامی برای خودشان داشته باشند. شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود و آن‌ها مراسم داشتند. به پیشنهاد همسرم در مراسم شرکت کردم. وقتی چراغ‌ها را خاموش کردند بنده یک نوری را دیدم که داخل حسینه در حال چرخش است. با چشمانم نور را دنبال می‌کردم و متوجه شدم که این نور یک آرامش خاصی بر من حاکم کرد و از آن زمان تصمیم گرفتم که مسلمان شوم و مسلمان شدنم را عنایت حضرت فاطمه زهرا می‌دانم.
به عنوان یک مسلمان در دانمارک راحت‌تر زندگی می‌کنید یا در ایران؟
هر کجا باشم همین‌گونه هستم و با همین پوشش. اما در ایران یک آرامش خاصی بر من حاکم است.
به نظر شما دین در اینجا واقعی‌تر است یا در غرب؟
دین در آنجا در حال رشد است و گرایش مردم دانمارک بیشتر به اسلام است تا مسیحیت.
دلیل روی آوردن مردم دانمارک به اسلام چیست؟ مردم احساس می‌کنند یک چیزی در وجودشان کم است. در آنجا مسیحیت پروتستان و کاتولیک وجود دارد که خیلی با هم فرق می‌کند. کاتولیک اعمال مذهبی انجام می‌دهند اما پروتستان اعمال مذهبی ندارد. کتاب‌های آن‌ها خلاءهای درونی‌شان را جواب نمی‌دهد و مسیحیت نمی‌تواند پاسخگوی کامل مشکلات روحی و حیاتی زندگی‌ها باشد و نمی‌تواند نیاز‌ها را به طور کامل پاسخ دهد به‌خصوص کتاب آن‌ها که تحریف شده است و خودشان به این قضیه معتقد شده‌اند که این کتاب کمبودهایی دارد. در نتیجه اسلام را برای ارتباط با خدا کامل می‌دانند.
پس از مسلمان شدن شما، رفتار اطرافیان و خانواده با شما چگونه بود؟
خانواده‌ام مرا طرد کردند اما من گفتم اشکال ندارد چون خدا را دارم.
با این نوع پوشش و حجاب اسلامی در کشور و شهر خودتان مشکل ندارید؟
اسلام یک آرامشی به من داده است که حاضرم تمام مشکلات را تحمل کنم. اوایل اذیت می‌شدم و حتی بعضی‌ها می‌خواستند بنده را کتک بزنند اما من معتقدم که حجاب ما دین‌مان را نشان می‌دهد.
آیا غربی‌ها به دنبال دنیاگرایی و شهرت نیستند؟
همه‌جا اینگونه است. وقتی من ۲۳ سال پیش برای اولین‌بار به ایران آمدم فارسی بلد نبودم از آن موقع تا حالا مردم خیلی عوض شده‌اند شاید به خاطر شرایط زندگی‌شان است. امروزه ماهواره وجود دارد و ایرانی‌ها فیلم‌های آمریکایی نگاه می‌کنند. ایرانی‌ها بدانند که فیلم‌های آمریکایی خودشان را بزرگ نشان می‌دهند. در آنجا مشکلات بیشتر از اینجا است اما خانه‌های لوکس و زندگی‌های مرفه و بدون دغدغه را نشان می‌دهند و مردم ایران فکر می‌کنند که آنجا بهشت است اما واقعا این گونه نیست. تفاوت مردم ایران با غربی‌ها چگونه است؟ مردم ایران خیلی خون‌گرم هستند. ما قبول داریم که شرایط اقتصادی سخت شده است اما این قضیه درست می‌شود و قابل حل است. مردم باید بدانند که آزادی و آرامش در ایران بیشتر و بهتر از غرب است، اما زندگی کردن در غرب تجمل ندارد. خداوند واقعاً یک هدیه بزرگ به ایران داده است و آن هدیه، امام خمینی است که اسلام را بر ایران حاکم کرده است. بنده خیلی سیاسی نیستم اما احساس می‌کنم که مردم ایران به شدت درگیر مسائل سیاسی هستند. بنده اعتقاد دارم که در ‌‌نهایت، سیاست باید به نفع مردم تمام شود.
آرزوی یک جوان دانمارکی چیست؟
آرزوی یک جوان دانمارکی این است که یک ماه کار کند و بعد از آن، یک هفته به تعطیلات و به مسافرت برود. بعد از این‌که تفریحش را انجام داد شاداب بر می‌گردد و دوباره به تحصیل یا کارش ادامه می‌دهد.
چه چیزی در ایران شما را آزار می‌دهد؟
متأسفانه وقتی می‌بینم در ایران بعضی زنان به چه شکلی حجاب خود را به حراج گذاشته‌اند ناراحت می‌شوم. در ایران همبستگی، همدردی و هم‌زیستی زیاد است اما اگر در غرب مشکلی برای کسی پیش بیاید کمتر دیده می‌شود که به یکدیگر کمک کنند اما در ایران اگر کسی دچار گرفتاری شود آدم‌های زیادی پیدا می‌شوند که به آن کمک کنند.
این قضیه در دانمارک چگونه است؟
البته بنده فکر نمی‌کنم این چیزی که شما فرمودید الان به این پررنگی در ایران باشد. شهرستان‌ها بیشتر از تهران است. در دانمارک سیستم قانونی تعریف شده است. مثلا برای فلان شخص مشکل اقتصادی پیش امده است، قانون مشکلش را بررسی می‌کند. به آن وام می‌دهند و نسبت به حقوقش که به خورد و خوراکش صدمه وارد نشود از آن فرد قسط می‌گیرد. مثلاً در دانمارک ویزیت دکتر شما در مقابل مالیاتی که از شما می‌گیرند رایگان است.
تفاوت مسلمان‌های ایران با مسلمان‌های غرب چیست؟
در اینجا زیاد ریا می‌بینم اما در غرب هر کس هر جوری که هست همان‌گونه نشان می‌دهد و آنجا مردم صادق‌تر هستند. برای من جالب بود وقتی ما کربلا رفتیم من تعجب می‌کردم که چرا مردم به جای اینکه دست همدیگر را بگیرند و عبادت کنند، بیشتر وقتشان را در بازار صرف خرید سوغاتی می‌کنند. من نمی‌دانم که چرا این قدر چشم و هم چشمی در ایران وجود دارد مثلا اگر بدانند کسی فلان مارک یخچال را خریده است آن‌ها به هر دری می‌زنند که بهتر از آن را بخرند.
برای تبلیغ اسلام چه کارهایی انجام داده‌اید؟
تا به حال ۲۲ کتاب ترجمه کرده‌ام. کتاب چهارده معصوم، احکام نماز، دعای کمیل، حقوق بشر از دیدگاه امام علی، حقوق زن در اسلام، نیمی از قرآن و … بودند که همه در دانمارک منتشر می‌شوند و به مجمع جهانی اهل بیت هدیه کرده‌ام.
در پایان اگر حرفی دارید بگویید.
اسلام دین آرامش دهنده است و برای همین اسلام را پذیرفتم چون بیش از همه نور حضرت فاطمه زهرا بر قلبم نشست. قدر دین و کشورتان را بدانید. [1]
 

منبع:
[1] فرقه نیوز http://ferghenews.com/index.php?page=viewnews&id=2461