حکومت جائر، جائز

  • 1397/03/02 - 14:47
در میراث حدیثی اهل‌سنت دو گونه روایت در باب حکومت حاکم جائر وارد شده است. برخی از روایت بر مساله سرسپردگی بر دستورات حاکم جائر دارد و برخی نیز حاکم جائر را مستحق آتش می‌داند. روایت دسته دوم با آیات قرآن هم‌سو است؛ اما برادران اهل‌سنت روایت دسته اول را برگزیده‌اند.

خلاصه مقاله
اطاعت از حاکم جائر بنا بر فحوای آیات قرآن، مجاز نبوده و مشروع نیست. این در حالی است که اهل‌سنت با بهره‌گیری از دسته‌ای از روایات، به دنبال جواز اطاعت از دستورات حاکم جائر هستند و آن‌را بهتر از خروج بر او می‌دانند. اما باید این را در نظر گرفت که روایات دیگری نیز موجود است که حاکم جائر را مستحق آتش دانسته و آن را بدترین مردم می‌دانند. چگونه بدترین مردم بر مردم حکومت کند؟

متن مقاله
در منظومه فقه سیاسی اهل‌سنت، اطاعت از حاکمی که بر مردم ظلم روا داشته و عنوان جائر بر او صدق می‌کند، واجب است. در همین راستا ابن‌حجر عسقلانی ادعای اجماع کرده و بیان می‌کند که اطاعت از سلطان متغلب، بهتر از خروج بر اوست.[1] در شرح موطا مالک درباره رای اکثریت اهل‌سنت آمده است که صبر در اطاعت از زمامدار ستمگر خیلی بهتر از خروج بر وی است.[2]
برادران اهل‌سنت در تایید این مساله به روایات وارده در این باب استناد می‌کنند. مثلا در روایتی وارد شده است که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند:‌ اگر کسی از پادشاهش عمل مکروهی مشاهده کرد، بر آن صبر کند. کسی‌که به اندازه یک وجب از جماعت خارج شود (یا بر سلطان خروج کند) و بمیرد، به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.[3]
این در حالی است که روایات دیگری در تراث حدیثی اهل‌سنت یافت می‌شود که حاکم جائر را مورد مذمت قرار داده و او را مستحق آتش جهنم دانسته و بدترین مردم خوانده‌اند.[4] جالب توجه است که روایات دسته دوم (روایاتی که در مذمت حاکم جائر وارد شده است)، هم‌سوی با آیات قرآن است و باید در این مساله‌ آن‌ها را دارای اعتبار دانست. به عنوان نمونه دسته‌ای از آیات بر لزوم پایداری در برابر ظلم تاکید می‌کنند، مانند این آیه: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَ مَن تَابَ مَعَكَ وَ لَا تَطْغَوْاْ  إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير؛ وَ لَا تَرْكَنُواْ إِلىَ الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَ مَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُون.[هود/112 و 113] پس همان‏‌گونه كه فرمان يافته‌‏اى، استقامت كن و هم‌چنين كسانى‌كه با تو به‌سوى خدا آمده‌‏اند (بايد استقامت كنند)! و طغيان نكنيد، كه خداوند آن‌چه را انجام مى‏‌دهيد مى‌‏بيند!؛ و بر ظالمان تكيه ننماييد، كه موجب مى‏‌شود آتش شما را فرا گيرد و در آن حال، هيچ ولىّ و سرپرستى جز خدا نخواهيد داشت و يارى نمى‌‏شويد!»
و دسته‌ای دیگر نیز حق‌ستانی مظلوم را مشروع دانسته‌اند، مانند آیه «وَ لَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُوْلَئكَ مَا عَلَيهِْم مِّن سَبِيل.[شوری/41] و كسى‌كه بعد از مظلوم شدن يارى طلبد، ايرادى بر او نيست.»

پی‌نوشت:

[1]. عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری،‌ تحقیق: احمد بن علی العسقلانی، بیروت،‌ دار المعرفه، 1379 ق؛ ج 13، ص 7.
[2]. نمری، ابوعمر،‌ التمهید لما فی الموطا من المعانی و الاسانید، تحقیق:‌مصطفی بن احمد العلوی و محمد عبدالکبیر البکری، مغرب،‌ وزاره عموم الاوقاف و الشوون، 1387 ق، ج 23، ص 279.
[3]. عسقلانی، ابن‌حجر، فتح الباری، تحقیق: عبدالقادر شیبه، عربستان، ج 13، ص 7. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید، موصل، مکتبه العلوم و الحکم، چاپ دوم،  1404ق،‌ ج 22، ص 170. بیهقی، ابوبکر، شعب الایمان، تحقیق:‌محمد السعید بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیه،‌ چاپ اول، 1410 ه، ج 6، ص 16.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.