توبه اسلامی و توبه صوفیانه

  • 1396/01/12 - 09:06

اسلام، آخرین دین الهی و کامل‌ترین آن‌هاست که همه راه‌های خیر و سعادت بشر را توسط بهترین مخلوقات و اشرف آن‌ها برای هدایت بشر فرستاده است. کسانی‌که از آن تبعیت کنند نجات می‌یابند و به رستگاری می‌رسند و مخالفین و کسانی‌که برای خود راه جدیدی را ابداع کرده و مانند صوفیان در این مسیر حرکت کنند، راهی جز تباهی نخواهند داشت.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسلام، کامل‌ترین و جامع‌ترین و آخرین دین الهی و آسمانی است که خالق انسان برای راهنمایی او به سمت‌وسوی رستگاری نازل کرده و برنامه‌های آن را برای هدایت بشر توسط بهترین خلقش، پیامبر اکرم (صلی‌ الله علیه و آله) فرستاده است. خداوند منان پیامبر و خاندان مطهر و پاکش (صلوات الله علیهم اجمعین) را، شاهراه رسیدن به خود معرفی کرد و هرگونه رجس و پلیدی را از ایشان دور ساخت و فرمود: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً [احزاب/33] همانا خداوند اراده کرده که هر رِجس و پلیدی را تنها از شما اهل‌بیت دور کند و شما را (از هر آلودگی) پاک قرار دهد». منظور از اهل بیت در آیه، بنا بر روایات متعدد از اهل سنت و شیعیان، حضرت امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (علیهم‌السلام) هستند. این روایت از عایشه نیز نقل‌شده که گفت: «خرج النبی (صلی‌ الله علیه و آله) غراة و علیه مرط مرحل من شعر اسود فجاءالحسن بن علی فادخله ثم جاء الحسین فدخل معه ثم جائت فاطمه فادخلها ثم جاء علی فادخله ثم قال إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً.[1] رسول خدا (صلی الله علیه و آله) صبحگاهان از منزل خارج شد، ردایی (عبایی) از موی سیاه بر آن نقش بسته بود بر تن داشت، حسن بن علی آمد، پس به زیر عبا داخل شد. سپس حسین آمد او هم داخل در زیر عبا شد. سپس فاطمه آمد و او هم داخل در زیر عبا شد. سپس علی آمد و او هم داخل در زیر عبا شد. سپس پیامبر فرمود: جز این نیست که خدا اراده کرده است که پلیدی و ناپاکی را از شما اهل‌بیت بزداید و شمارا پاک و پاکیزه فرماید.» پس اهل‌بیت (علیهم‌السلام) که افراد مشخص، پاک و معصومی هستند و خطا و گناه در ایشان راه ندارد، شاهراهی مطمئن برای حرکت به سمت خداوند خواهند بود که مبانی دین مبین اسلام را به‌صورت واضح مطرح کرده و مسائل آن را به نحو احسن تبیین کرده‌اند. یکی از این مسائل توبه و بازگشت به سمت خداوند است. آیات زیادی در قرآن کریم به بحث توبه اشاره می‌کنند که خود نشان‌دهنده و بیان‌کننده این مهم است که شیطان بنابر قسمی که یادکرده و گفته «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ [ص/82] پس به عزت تو سوگند که همگی را جداً از راه به در می‌برم»؛ تمام سعی خود را برای گمراه کردند انسان به‌کار گرفته و در مقابل خداوند نیز راه‌های متعددی را برای بازگشت به‌سوی خود گشوده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ [زمر/53] ای بندگانم که بی‌شمار بر خود ستم روا داشته‌اید (و مرتکب گناه شده‌اید)، از رحمت الهی نا امید مباشید، چراکه خداوند همه گناهان را می‌بخشد، که او آمرزنده مهربان است.»
این آیه و آیاتی نظیر آن نشان از اوج رحمت خداوند نسبت به بندگان می‌دهد که در مسیر بندگی دچار لغزش و خطا می‌شوند، که ایشان را به توبه و بازگشت به صراط مستقیم ترغیب می‌کند. اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز بر همین مبنا بندگان را به توبه تشویق می‌کردند و حفظ آبروی انسان‌ها را واجب می‌دانستند.  امام باقر (علیه‌السلام) به محمد بن مسلم فرمود: «گناهان مؤمن که از آن توبه می‌کند برای او آمرزیده است و باید برای آینده پس از توبه و آمرزش، کار نیک کند، به خدا سوگند این فضیلت نیست، مگر برای اهل ایمان! ابن مسلم عرض کرد: پس اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان باز گناه کند و دوباره توبه کند (چگونه است؟). امام (علیه‌السلام) فرمودند: هر وقت که مؤمن با استغفار و توبه بازگردد (و توبه کند) خداوند نیز با آمرزش او برمی‌گردد (گناهش را بیامرزد) و به درستی که خداوند آمرزنده مهربان است، توبه را می‌پذیرد و از کردارهای بد می‌گذرد، پس مبادا تو مؤمنان را از رحمت خدا ناامید کنی![2]
این روش خدا و پیامبر و خاندان او در مورد توبه و بازگشت به‌سوی خداست که بهترین و تنهاترین راه و روش سیر و سلوک هم راه و روش پیامبر و اهل‌بیت اوست. اما افرادی چون صوفیان و کسانی‌که راه و رسمی جز صراط مستقیم و سیره پیامبر را انتخاب کرده‌اند و به‌زعم و باور خود، می‌خواهند با کشف و شهود شیطانی یا خواب و رؤیا به سیر و سلوک بپردازند، به گونه دیگری راه توبه را پی می‌گیرند. آبروی خود را می‌ریزند و احترامی را که خدا برای ایشان قرار داده بر باد می‌دهند. تذکره بغراخانی، داستانی را درباره مرگ و وصیت یکی از مشایخ تصوف نقل می‌کند و می‌گوید: شیخ وصیت کرد که وقتی مردم، ریسمان سیاهی را به گردن من ببندید و جنازه من را کوچه به کوچه بگردانید تا با خواری از عالم فانی بیرون روم و خداوند مرا عفو کند و مردم از من عبرت بگیرند![3] اگر کسی پیرو واقعی و راستین پیامبر (صلی‌ الله علیه و آله) بوده و معتقد به توبه و رحمت خداوند باشد، سایرین را به‌زحمت نمی‌اندازد و احترامی را که به امانت نزد او سپرده‌شده، بر روی ریگ‌های کوچه و خیابان نمی‌ریزد.

پی‌نوشت:

[1]. صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه، باب فضائل اهل‌بیت النبی (صلی‌الله علیه وآله)، چاپ مکتبه عباد الرحمن، مصر، حدیث ۲۴۲۴ ص ۶۸۶
[2]. کلینی، اصول کافی، ترجمه رسولی، نشر کتاب‌فروشی علمیه اسلامیه، تهران 1369، ج 4، ص 167
[3]. دکتر محمد منیر عالم، تذکره بغراخانی (تذکره مشایخ اویسیه)، نشر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، اسلام‌آباد 1418 ه ق، ص 28

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.