نظرات موبد خورشیدیان و موبد شهمردان در مورد پیرانگاه‌ها

  • 1395/04/18 - 13:11
آیا می‌توانسته است برای افرادی عادی چنین برنامه صورت بگیرد و در داخل کوه قرار گیرند؟ آیا نمونه‌هایی از این واقعه برای هیچ یک از بزرگان آیین زرتشت اتفاق افتاده است؟ آیا اعراب با مرکب‌های سواری خود نتوانسته‌اند بعد از تعقیب این دخترها و خانواده شاه ایران، بر او دست پیدا کنند؟ و سوالاتی دیگری که در مورد این ادعای موبدان در ذهن خوانندگان شکل می‌گیرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زمانی که فصل تابستان و گرما آغاز می‌شود، یکی از محل‌هایی که زرتشتیان ایران و بخصوص زرتشتیان استان یزد در آن محل گرد هم جمع می‌شوند، پیرانگاه ها و زیارتگاه‌های زرتشتیان است که در استان یزد واقع شده است. این پیرانگاه ها در دل کویر و مناطقی کویری قرار دارند، ولی موقعیت آنها شرایط اقلیمی خاصی همچون، درخت و آب روان را در کنار خود گردآورده است.
اما سوالی که در اینجا قصد پاسخ به آن را داریم:
نظرات موبدان زرتشتی در مورد این اماکن چیست؟!
در تفکر و نظریات موبدان زرتشتی دو باور وجود دارد: یک باور سنتی هست که غالب زرتشتیان هم چنین باوری را قبول دارند و بیشتر برای عوام فریبی و مظلوم نمایی بکار برده می‌شود و یکی دیگر باور به آیین‌های پیش از زرتشتی مانند مهر پرستی و پرستندگان الهه آناهیتا در مورد این اماکن هست.
موبد شهمردان و خورشیدیان نظریه سنتی را باورمند هستند. باور سنتی در مورد پیرانگاه ها را می‌توان چنین بیان کرد. صاحب پیر را نام حیات بانو و از شاهدخت‌های ساسانی است که پس از سقوط مداین برای حفظ ناموس و پاکدامنی خویش به اطراف و اکناف ایران آواره گردیده‌اند. حیات بانو چون به دامنه کوهی پشت هومین و سنجد می‌رسد، سیاهی دشمن را از دور می‌بیند، نالان و گریان به سمت کوه بلند خشک بالا می‌رود. همین که به دسترس دشمن قرار می‌گیرد، آهی از دل کشیده و با نگاهی به کوه بلند می‌گوید، مرا چون مادری مهربان در آغوش خودگیر و از دست دشمنانم برهان، هماندم شکافی در کوه پدیدار و حیات بانو در آن ناپدید می‌گردد، سپاهیان دشمن از مشاهده واقعه حیران گشته راه خود می‌گیرند. پس از مدتی بالای این کوه بلند خشک بایر، قطرات آب مانند چشم یتیمان و دیده گریان ستمدیدگان، چون صاحب آن به زمین می‌چکد، به قدری که مسافری را سیراب و شاداب نماید و اگر جمعیت زیادتر یا گله گوسفندان فراوانی به آنجا رسند، جریان قطرات آب زیادتر می‌شود به طوریکه همه را کفایت کند. این کوه خشک از برکت پیر امروز سبز و خرم می‌باشد. [1]
موبد خورشیدیان برای بحث خود، حتی تهمتی ناروا و نسنجیده‌ای را علیه اعراب در این مورد بیان می‌کند. از دیرباز بسیاری از دشمنان ددمنش به این سرزمین ترک تازی کرده و به بنیادی‌ترین حقوق این ملت تجاوزی سنگ دلانه نموده‌اند. دلیر مردان و شیر زنان را کشته‌اند و زنان و بچه‌های معصوم را به بردگی برده و مورد بیداد و توهین و تحقیر قرار داده‌اند. پر واضح است که در این چنین زمان‌هایی سرنوشت ساز بسیاری از بانوان ایرانی برای حفظ کیان و شخصیت و ناموس خویش حاضر به تسلیم در برابر بیگانگان خداناشناس نشده و با توشه‌ای اندک سر به بیابان گذاشته و در کنار چشمه ساری یا آب و سبزی از دسترس دشمنان روزگار گذرانیده‌اند و تن به خفت و خواری نداده و در بدترین شرایط که حتی دل سنگ به حال ایشان آب شده به شهادت رسیده‌اند. [2]
این دو موبد، علت ایجاد این مکان را چنین بیان می‌دارند که بعد از ماجرای تعقیب شدن شاهدخت ایران توسط اعراب و داخل کوه شدن آن دختر، در سالیان بعد، چوپانی به نزدیکی چاه، گله خود را گم می‌کند. پس از جستجوی زیاد با خستگی و ناکامی، تشنه و گرسنه به آن کوه که قطرات آب از آن به زمین می‌چکید رسید، رفع تشنگی و خستگی می‌نماید. در ضمن خواب بر او غلبه می‌کند، در رؤیا گله گم شده خود را در پناه بانویی فرهمند می‌بیند که به او می‌گوید در این محل اطاقی به نام من بساز و شمع و چراغ بیافروز و به دیگران نیز خبر بده که چنان کنند. چون بیدار می‌شود، گله را در برابر خود در چرا می‌بیند. از شادی در پوست نمی‌گنجد در اندک وقتی با کمک زرتشتیان آن حدود زیارتگاه پیر سبز درست می‌شود. بعد از آن زرتشتیان این محل را تعظیم بسیار نموده و در هر سال یک نوبت به موعدی مقرر با زنان و دختران نیکوروی شیرین گوی به آنجا رفته و قربانی کنند و جشنها و عیشها کرده، بعد از فراغ به منازل خود مراجعت می‌نمایند. [3]

درخواستی که از خوانندگان محترم هست اینکه، قدری تفکر و دقت کنند در واقعیت این ماجرا!!
آیا می‌توانسته است برای افرادی عادی چنین برنامه صورت بگیرد و در داخل کوه قرار گیرند؟ آیا نمونه‌هایی از این واقعه برای هیچ یک از بزرگان آیین زرتشت اتفاق افتاده است؟ آیا اعراب با مرکب‌های سواری خود نتوانسته‌اند بعد از تعقیب این دخترها و خانواده شاه ایران، بر او دست پیدا کنند؟ و سوالاتی دیگری که در مورد این ادعای موبدان در ذهن خوانندگان شکل می‌گیرد.

پی‌نوشت:
[1]. پرستش گاه‌های زرتشتیان، رشید شهمردان، جلد دوم، صفحه 163 تا 165
[2]. خورشیدیان، اردشیر، دهش فرهنگی، دهش مینوی، 1392، نشر فروهر، سخنرانی در پیر چک چک
[3]. پرستش گاه‌های زرتشتیان، رشید شهمردان، جلد دوم، صفحه 163 تا 165

تولیدی

دیدگاه‌ها

پس اینهمه زیارتگاه اسلامی با اسامی مختلف دلیلش چیه؟

گرامی، هر زیارت گاه اهل بیت باید شجره نامه داشته باشد. این به اصطلاح زیارتگاه های زرتشتیان، باور سنتی زرتشتیان این است که کوه با سخن این شاهزاده ها شکاف خورده و این دختران و کنیزان و ... داخل کوه شده اند، آیا شما این سخن را می پذیرید؟

نمونه چنین زیارتگاههایی با داستان های مشابه درباره دخترا امامان در ایران وجود دارد.

تنها مورد درباره بی بی شهربانو هست که غالب و اکثر مورخین اسلامی، چنین باوری که این بانو به ایران آمده و در ایران و داخل کوه قرار گرفته شده را رد می کنند. اگر مورد دیگری سراغ دارید با ذکر منبع ذکر بفرمایید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.