احکام زنا‌زادگان در کتاب مقدس

  • 1395/04/13 - 17:46
ازدواج در بسیاری از ادیان الهی و غیر الهی، امری مقدس بوده و اهمیت زیادی برای آن قائل هستند. از همین رو فرزندی را که حاصل ازدواج باشد، حلال‌زاده خوانده و در مقابل مولودی که از رابطه‌ی غیر مشروع به دنیا بیاید، حرام‌زاده و زنازاده می‌خوانند و اغلب به دید محرومیت به این‌گونه موالید نگاه می‌کنند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ازدواج در بسیاری از ادیان الهی و غیر الهی، امری مقدس بوده و اهمیت زیادی برای آن قائل هستند. از همین رو فرزندی را که حاصل ازدواج باشد، حلال‌زاده خوانده و در مقابل مولودی که از رابطه‌ی غیر مشروع به دنیا بیاید، حرام‌زاده و زنازاده می‌خوانند و اغلب به دید محرومیت به این‌گونه موالید نگاه می‌کنند.
ازدواج در مسیحیت نیز جایگاه ارزشمندی دارد و از همین رو یکی از آیین‌های مقدس آنان به شمار می‌رود و در مقابل زنا و زنازادگی در کتاب مقدس مورد نکوهش واقع‌شده است. کتاب مقدس زنازادگان را از هدایت به دور دانسته و معتقد است کسی از آنان در دسته‌ی خداوند داخل نمی‌شوند: «حرام‌زاده‌ای‌ داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود، حتی‌ تا پشت‌ دهم‌ احدی‌ از او داخل‌ جماعت‌ خداوند نشود.»[1] در این آیه کتاب مقدس نه‌تنها خود شخص حرام‌زاده را از بسیاری از مقامات محروم می‌داند بلکه ده نسل پس از او را نیز مشمول حکم آن شخص زنازاده می‌داند.
با آنکه کتاب مقدس با چنین صراحتی در مورد محرومیت زنازادگان از ورود به دسته‌ی خداوند سخن گفته است، اما در مقام عمل برای برخی از زنا زادگان بالاترین منزلت ممکن در عصر خود را قائل شده است. آری با کمال تأسف کتاب مقدس که زنازادگان را از جرگه‌ی هدایت خاص خارج دانسته بود، معتقد است که برخی از پیامبران نعوذبالله زنازاده‌اند.
کتاب مقدس در بخشی از آیاتش در مورد شخصی به اسم یفتاح سخن گفته است. کتاب مقدس معتقد است که وی فردی زنازاده بوده و از زن بدکاره‌ای به دنیا آمد: «و یفْتاح‌ جِلْعادی‌ مردی‌ زور آور، شجاع‌ و پسر فاحشه‌ای‌ بود و جِلْعاد یفْتاح‌ را تولید نمود.»؛ [2] ولی همین شخص درنهایت یکی از پیامبران خدا می‌شود: «و روح‌ خداوند بر یفْتاح‌ آمد...»[3] روح خدا بر کسی آمدن کنایه از پیامبر شدن اوست.
نه‌تنها یفتاح بلکه کتاب مقدس معتقد است که پیامبر بزرگی به نام سلیمان نیز نعوذبالله فرزند نامشروع داوود بوده و از زنا به دنیا آمده است: « و داوود زن خود بَتْشَبَع را تسلی داد و نزد وی درآمده، با او خوابید و او پسری زاییده، او را سلیمان نام نهاد؛ و خداوند او را دوست داشت.» [4] کتاب مقدس رابطه‌ی نامشروع داوود و بتشیع که منجر به تولد سلیمان شد را به‌تفصیل شرح داده است که حتی نقل آن و نسبت آن با پیامبر بزرگی به نام داوود، شرم‌آور است. [5]
کتاب مقدس بی‌باکانه زناکاری را به بسیاری از انبیا و بزرگان نسبت داده است که در صورت پذیرش آن طهارت مولد بسیاری از پیامبران نیز که به اعتقاد کتاب مقدس دچار این عمل شنیع نشده اند، زیر سؤال می‌رود. آیا به چنین پیامبرانی که خود غرق شهوات و هوسرانی هستند یا مولود چنین اعمالی هستند، می‌توان با اطمینان خاطر اقتدا کرد و آنان را هدایت‌گر خود خواند؟ به‌راستی مگر کتاب مقدس نگفته بود که زنا زادگان در دسته و جماعت خداوند وارد نمی شوند و حتی ده نسل بعدی آنان نیز چنین محرومیتی دارند، پس چگونه ممکن است تصور کرد این افراد به مقام نبوت مبعوث شوند؟ بهتر این است که بگوییم اساساٌ این تهمت‌های بی‌اساس و غیر عقلانی به خاطر این مطلب است که کتاب مقدس زاییده‌ی فکر بشری بوده و کتابی الهی نیست.

پی‌نوشت:
[1]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، تثنیه 23: 2.
[2]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، داوران 11: 1.
[3]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، داوران 11: 29.
[4]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، دوم سموئیل 12: 24.
[5]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، دوم سموئیل 11: 2-17.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.