افزودن نظر جدید

جناب غلام شما ادعا كرديد كه تمامی کتابهای ایرانی بدست اسکندر و اعراب نابود شدند. اكنون به بررسی كلام شما میپردازيم. 1. شما به كلام ابوريحان بيرونی استناد كرديد (همان ابوريحانی كه رسماً در كتاب آثار البقايه، زرتشت را كذاب و فريبكار و مدعی دروغين پيامبری ناميد: [http://www.adyannet.com/news/15256]). 2. شما كلام ابوريحان درباره به آتش كشيده شدن كتابخانه خوارزم را مثال زديد. ليكن پيشتر گفته بوديد كه تمامی کتابهای ایرانی بدست اسکندر و اعراب نابود شدند. آيا از ديد شما همه كتابهای ايران در كتابخانه خوارزم بود؟! ضمن اينكه در كتابخانه خوارزم، كتابها به خط و زبان خوارزمی بود. در حاليكه زبان رسمی در ايران ساسانی، زبان فارسی ميانه و خط پهلوی بود (نه زبان و خط خوارزمی). مثل اين است كه كسی بگويد در كتابخانه مركزی صنعا (كه زبان و خط عربی است) كتابخانه‌ای نابود شد و همه آثار فارسی از بين رفتند. مطمئناً از چنين شخصی كه چنين ادعایی ميكند، بايد تست الكل گرفت. بدانيد كه كتب ايرانی در عصر ساسانی، به زبان فارسی ميانه و خط پهلوی نوشته ميشدند. پس اگر به دنبال سند هستيد، سندی مربوط به آثار فارسی ميانه ارائه كنيد. نه اسناد مربوط به نابود شدن كتابهای زبان خوارزمی. شهيد مطهری با توجه به اسناد و مدارك تاريخی، پاسخی مفصل به ادعاهای شما داده اند، كه شما را به مطالعه آن دعوت ميكنم. 3. شما ادعا ميكنيد كه قتيبه همه موبدان و هيربدان را كشت. منظورتان موبدان زرتشتی است؟! آيا هنوز نميدانيد كه زبان رسمی آيين زرتشتی، هيچگاع خوارزمی نبود؟ از اوستايی كهن تا اوستایی متأخر و سپس فارسی ميانه زبان رسمی آيين زرتشتی بود. اگر قتيبه همه آثار موبدان را نابود كرد، پس چطور تا 300 سال پس از قتيبه همچنان اوستا به طور كامل در دسترس زرتشتيان بود و دينكرت از روی آن بازنويسی و تلخيص شد! 4. ادعای شما درباره عمر و صدام برای اكثر مردم ايران قابل قبول نيست. و خريدار ندارد. شما عُمَر بن خطاب و صدام را نماد اسلام و عامل به اسلام معرفی كرده ايد. در حاليكه اين سخن شما مغالطه است و باز هم پيشنهاد ميكنم اين ادعا را جایی ديگر تَكرار نكنيد. چون ماجرای تست الكل دوباره پيش ميآيد. 5. دوباره بدون هيچ دليل و مدركی مدعی شده ايد كه منظور فردوسی از سه پاس، همان شعار سه گانه (گفتار نيك، پندار نيك، كردار نيك) است. ليكن فردوسی در شاهنامه به روشنی انديشه نيك را ماورای 3 پاس آورده است. و منظور او از 3 پاس، 3 نگهبان آدمی (چشم و گوش و زبان) ميداند. و انديشه را مسلط بر اين 3 پاس ميداند و همين نشان ميدهد كه او به خوبی نقدی محكم و جانانه بر مدعيان زرتشتی مأبی زده چنان كه در اثر اين نقد، هوش از سر زرتشتيگرايان پريده، به صورتی كه با وجود درك غلط بودن ادعايشان همچنان بر اشتباه خود اصرار ميكنند. درود و سلام بر روح پر فتوح حكيم فردوسی كه حقيقت را روشن نمود، ليكن بازماندگان نسل ابوجهل، هدايت شدنی نيستند. سپاس !
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.