انحرافات، بدعتها
صلاحی بار دیگر التماس نامهای را به ادبیات جدید نوشته و خود را خلیفهی الهی معرفی کرده و همچنین دست به دامن گروهکهایی شده که پیش از این نورعلی تابنده قطب سابق این فرقه، آنها را منحل اعلام کرده و از ایشان برائت جسته بود!
یکی از پیروان و مروجان فرقه صوفیه گنابادی در فضای مجازی با نادیده گرفتن حق خلافت، برای اهل بیت (علیهم السلام) میگوید: «امامت امری الهی است که مردم در تعیین آن نقشی ندارند ولی خلافت، همان حکومت ظاهری بر مردم و امری انتخابی است، که اراده مردم در تعیین و انتخاب خلیفه، مؤثر و دخیل است». ایشان ضمن اشاره به دوران امامت حضرت امام حسین (علیه السلام) ایشان را نسبت به رسیدن به منصب خلافت بیتفاوت و بیرغبت خوانده است.
یکی از مروجان فرقه صوفیه گنابادی مسئله خلافت را امری مردمی و نه الهی معرفی میکند و معتقد است که عملکرد ائمه اطهار (علیهم السلام) در خصوص مسئله خلافت، یعنی حکومت ظاهری بر مردم، تابع وضعیت مردم زمان خودشان بوده است. لذا برای اثبات این عقیده خود به جعل تاریخ متوسل میشود و ادعا میکند که حضرت علی و حضرت امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) هیچ تلاشی برای رسیدن به خلافت انجام ندادند.
اقطاب و مشایخ فرقه صوفیه گنابادی مسئله خلافت را ریاست ظاهری و امامت را به ریاست و ولایت باطنی تعبیر کردند. یکی از مروجان این فرقه، درباره مسئله خلافت قائل به این است که خلافت همان حکومت ظاهری بر مردم و امری غیر انتصابی، بلکه امری انتخابی است که اراده مردم در تعیین و انتخاب خلیفه مؤثر و دخیل است. درحالی که این نظریه دقیقا همان نظریه اهل سنت است.
بزرگان و نظریه پردازان این فرقه، خلافت و امامت ائمه اطهار (علیهم السلام) را به دو جنبه ظاهری و باطنی تقسیم کرده و از خلافت به ریاست ظاهری و از امامت به ریاست و ولایت باطنی و معنوی تعبیر کردهاند. ایشان خلافت را شأن ائمه اطهار (علیهم السلام) نمیدانند، چراکه معتقدند که خلافت، حکومت ظاهری بر مردم و امری انتخابی است. درحالیکه امامت، ولایت معنوی و باطنی و امری انتصابی برای دستگیری، هدایت و ارشاد نفوس انسانها است.
نورعلی تابنده نماز جمعه را عملی سیاسی خوانده و به دروغ ادعا میکند که در گذشته در ایران کسی نماز جمعه نمیخوانده است و علما نیز یا مخالف بودند و یا احتیاط میکردند و نمیخواندند. درحالیکه گزارشات تاریخی از برگزاری نمازجمعه از ابتدای دوره حکومت شاه اسماعیل اول صفوی تا به امروز را دارد. اگرچه نماز جمعه در برخی از شهرها به خاطر وابسته بودن به حکومتهای مختلف، با فراز و نشیبهایی همراه بوده ولی تقریباً در تمام ادوار تاریخی ایران اسلامی نماز جمعه برگزار شده است
فرقه صوفیه گنابادی که خود را مقیّد به آداب و شریعت اسلامی میدانند درعینحالی که باید از مروجان این عبادت الهی باشند ولی متأسفانه ازجمله کسانی هستند که از نماز جمعه دوری کرده و اقطاب آنان نیز روی خوشی به این عمل وحدتآفرین و آگاهیبخش نشان ندادهاند و به بهانههای مختلف و واهی از حضور نماز جمعه سرباز زدند و جلسات درویشی در شبهای جمعه را بهعنوان جایگزین نمازجمعه به دراویش معرفی کردند.
صلاحی با سوءاستفاده از سهو النبی سعی دارد مقامی همسنگ پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای اقطاب صوفیه بتراشد و معتقد است در جاییکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) اشتباه میکند، امکان خطا برای قطب سابق هم متصور است و تابنده به خطا مهندس جذبی را بعنوان قطب معرفی کرده است. همانگونه که خود بارها در انتخاب مأذونین دچار اشتباه شده است.
یکی از روشهای جذب مردم در فرقه صوفیه گنابادی، بالا بردن مقام و جایگاه بزرگان صوفیه است. دراویش گنابادی، بزرگان خود و حالات و رفتار آنها را با حضرات معصومین (علیهم السلام) مقایسه کرده و ایشان را همشأن و رتبه حضرات معصومین (علیهم السلام) میدانند. صلاحی حالات محبوب علیشاه را همانند حالات امام حسین (ع) میداند و در تشبیهی دیگر حالات نورعلی تابنده را همانند حالات پیامبر اکرم (ص) دانسته و خود را علی زمان معرفی میکند.
در رژیم دیکتاتور پهلوی که خون جوانان مباح و حقجویان تحت تعقیب بودند، دراویش صوفیه در آزادی کامل، دارای احترام بوده و به چپاول اموال مردم در نواحی شهرستان گناباد مشغول بودهاند و به دلیل نفوذ این خاندان در سلطنت طاغوت، تظلم خواهی مردم نیز راه به جایی نمیبرد. اسماعیل صلاحی مدعی قطبیت این فرقه پس از مرگ تابنده، با انتشار تصاویری از اجداد خود با رضاشاه پهلوی به این ارتباط ناپاک مباهات کرده و هیچ ابایی از بیان ارتباط دراویش با خاندان منحوس طاغوت ندارد.
افراد و گروههایی همنوا با دشمنان اسلام از تلفیق دین و سیاست وحشت داشته و حیات اجتماعی خود را در خطر میبینند. از جمله سران فرقه صوفیه که با شعار دروغ عدم دخالت در سیاست، همواره مریدان خود را از ورود در سیاست نهی کرده و حتی در مورد تقلید در شریعت ایشان را به افراد سکولار ارجاع میدادند!
صلاحی برای اینکه بتواند بگوید که نورعلی تابنده در انتخاب مشایخ خود اشتباه کرده است، در سخنرانی خود میگوید همانطور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در طول دوران خود دچار اشتباهاتی شدند، اقطاب هم اشتباه میکنند. صلاحی معتقد است که حضرت علی (ع) در دو مورد، در عزل و نصب هایی که داشته است دچار اشتباه شده است.
صلاحی در سخنرانی خود به چندین مورد از اتفاقات تاریخی پرداخته و آنها را ازجمله اشتباهات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمؤمنین (علیه السلام) دانسته و میگوید: «همانطور که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در طول دوران خود دچار اشتباهاتی شدند، اقطاب هم اشتباه میکنند. چنانکه مجذوب علیشاه نیز با انتصاباتی که داشتند و محجوبی و جذبی را منصوب به شیخیت کردند، اشتباه کردند».
نورعلی تابنده قطب پیشین فرقه منحرف گنابادیه، که بارها در مسائل دینی و فقهی اذعان به بیسوادی و بیاطلاعی خودش کرده و با این حال مدام فتاوای جالب توجه صادر میکند، بدعت را به همین بسنده نکرده و عنوان میکند، زنانی که عذر شرعی دارند نمیتوانند درویش شوند! اگر درویشی مسلمانیست، این بدعت از کجا آمده؟! چون نداشتن عذر شرعی برای بانوان، حتی شرط تشرف به اسلام هم نمیباشد.