حضرت زهرا
با استناد به یک گزارش غیرمعتبر تاریخی، در فضای مجازی به حضرت زهرا سلاماللهعلیها توهین کردهاند و حضرت را شایسته الگو قرار دادن ندانستهاند؛ در حالی که این گزارش که از سرنوشت مادر محمد بن حنفیه سخن میگوید، مخالف نظر بسیاری از محدثین و تاریخنگاران اسلامی است.
تاریخ کهن هم صدا با رسم روزگار، همچنان در حیرت و مات، بیقرار و پرخروش مثل دریا پر تلاطم، عمیق و راز آلود، از ناگفتههای تاریخ که رهگذران حقیقتجو در گذرگاه روزگار، پیوسته از آن در پرس و جویند. راز آن شب مهتابی، راز آن سکوت ظلمانی، راز آن دفن شبانگاهی، هنوزدر ذهنها از پرده نیافتاده، که آن مزار کجاست.
برخی گفتهاند که پیامبر (ص) سفارش به صبر کرده بود؛ چرا امیرالمؤمنین (ع) از ابتدا بیعت نکرد تا جان حضرت زهرا (س) نیز به خطر نیفتد؛ پاسخ این است که سفارش حضرت، عدم قیام بود و بیعت نکردن امیرالمؤمنین(ع) پس از استقرار حکومت، برای آنان اهمیتی نداشت؛ اهمیت یافتن بیعت حضرت، دفعی اتفاق افتاد و گمان میشد بدون بیعت، مشکلی رخ نمیدهد.
«رشیدرضا» بر خلاف مفسرین فریقین، آیه مباهله را در فضیلت اهلبیت (ع) نمیداند و میگوید روایات متواتر در شأن نزول این آیه، توسط شیعیان جعل شده و در کتب اهلسنت جاسازی شده است. وی در رد فضایل اهلبیت (ع) تمام قواعد حدیثی را زیر پا میگذارد و طبق این استدلال، باید تمام روایات اهلسنت را بیاعتبار دانست.
رشیدرضا از مفسرین اهلسنت، حضرت زهرا (س) را مصداق عبارت «نسائنا» در آیه مباهله نمیداند و میگوید، پیامبر (ص) زن داشت و عرب فصیح، «نساء» را بر دختر اطلاق نمیكند؛ در حالی که در برخی آیات، این کلمه به معنی دختر در مقابل پسر آمده است.
مخالفان اسلام شبهه کردهاند که ازدواج موفق و تاریخی حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین(ع) در سن کودکی حضرت واقع شده و این ازدواج میتواند مشکلاتی از قبیل عدم توانایی جسمی، عدم آمادگی روانی، عدم توانایی مدیریت زندگی و عدم بلوغ در همه ابعاد را به دنبال داشته باشد که تاریخ خلاف آن را در مورد زندگی حضرت زهرا(س) ثبت کرده است و طبق عرف آن زمان مشکلی در این ازدواج نبوده است.
پس از غصب خلافت، حضرت زهرا(س) برای دفاع از حق امیرالمؤمنین(ع) مبارزه خود علیه حکومت را آغاز کرد؛ حضرت در یک مرحله به خانه انصار رفته و از آنان طلب یاری کرد. در مرحله بعد با استفاده از حدیث رضایت، نارضایتی خود را در مسئله فدک ابراز کرد و با وصیت به دفن شبانه و مخفی ماندن محل دفن، این نارضایتی را جهت رسوا کردن غاصبان، به یادگار گذاشت.
ابنتیمیه تحمل فضایل اهلبیت(ع) را ندارد. او گزارشات تاریخی را که در فضیلت اهلبیت(ع) باشد، ابتدا تکذیب میکند؛ در صورتی که نتواند وقوع آن را رد کند، با تشکیک، تردید، منکر فضایل قطعی آنان میگردد. وی شأن نزول آیه اطعام درباره اهلبیت(ع) را انکار میکند و دلالت قضیه مباهله در فضیلت اهلبیت(ع) را خلاف بباقی علما نمیپذیرد.
ابنتیمیه برای فضایل اهلبیت(ع) اعتباری قائل نیست و با اینکه به آن اعتراف میکند، ولی در مواجهه آن با اعتقاداتش، فضایل را به کلی منکر میشود؛ او پس از انکار غصب فدک، به آن اعتراف کرده است و مخالف علمای اهلسنت، غضب حضرت زهرا(س) را بدون اثر دانسته، بلکه ابوبکر را در این کار تحسین میکند.
ابنتیمیه تاریخ را طبق عقاید خود بررسی میکند و اگر گزارش تاریخی با اعتقادش در تضاد باشد، واقعه تاریخی را منکر میشود؛ یکی از اتفاقاتی که وی منکر شده است، غصب فدک توسط خلیفه است؛ میگوید ممکن نیست که ابوبکر چنین کاری انجام دهد؛ اگر هم انجام داده باشد، برای مسلمانان غصب کرده و حضرت نباید به دنبال دنیا میبود و آن را طلب میکرد!
پس از غصب خلافت، به دلایلی حضرت از بین دو راه (قیام و سکوت)، راه دوم را انتخاب کردند و وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان، به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود پرداختند. افراد شاخص بنیهاشم شهید شده بودند، باقی یاران امام نیز گوش به فرمان حضرت بودند که فرمان قیام دهد، اما حضرت یاران خود را برای قیام کافی ندانستند.
میگویند چگونه ممکن است برخی از مسلمانان بر فاطمه(س) ظلم و ستم روا دارند و امیرالمؤمنین(ع) که در شجاعت و قدرت زبانزد بود، از او دفاع نکرده باشد؟ پاسخ این است که این استبعاد از روی تعصب و جهالت است؛ رواياتی در منابع معتبر فریقین وجود دارد كه دلالت بر هجوم و جسارت بر حضرت زهرا(س) میكند و امیرالمؤمنین(ع) فرمود مأمور به صبر بودم و یاوری جز خانوادهام برای دفاع نداشتم.
در منابع اهلسنت روایات صحیحی در فضیلت حضرت زهرا(س) وارد شده و پیامبر(ص)، اذیت کردن فاطمه(س) را اذیت خود دانسته است. مشکلی که اهلسنت با آن مواجه شده، اين است كه حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدرشان، از افرادی که حکومت را به دست گرفتند، اذیت شد و بر آنان غضب کرد. حضرت برای نشان دادن این غضب وصیت کرد، آنان در تشییع او شرکت نکنند.
پیامبر(ص) فرمود: «فاطمه(س) پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است». خداوند میفرماید: «آنهايی كه خدا و پيامبرش را اذيت كنند، در دنيا و آخرت مورد لعن خداوند قرار گرفته و برای آنان عذاب خوار كنندهای آماده شده است» و حضرت زهرا(س) به علت اذیتهایی که از طرف خلفا بر او رفت، نسبت به آنان غضب کرد و تا آخر عمر بر این غضب خود باقی ماند.