تأثیرپذیری بهائیت از نظام آمریکایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از سفر عبدالبهاء به آمریکا، روابط بسیار نزدیکی میان رهبران این فرقه با نظام سلطهطلب آمریکا شکل گرفت. از اینرو روحیه ماکسول، عمق روابط نزدیک بهائیت با آمریکا را اینگونه به تحریر درآورده است: «آمریکا مأمن عواطف لطیفه هیکل میثاق (: عباس افندی) و ملجأ و امید قلب مطهر و مرکز وعود (: وعدهها) و برکات الهیه گردید و أحبای اِمریک (: بهائیان آمریکا) نه فقط مجریان فرمان تبلیغی عباس افندی شدند، بلکه به افتخار اجرای الواح وصایای وی نیز مأمور و مفتخر گردیدند و بانی اصلی نظم جنینی حضرت بهاءالله گشتند و به مشعلداران مدنیت (: تمدن) جهان، مشتهر آمدند و به تدوین و تأسیس دستور جامعه بهائی، سرآمد اقران شدند».[1]
اما جالب است بدانیم که تأثیرپذیری بهائیت از آمریکا، آنجایی بیشتر نمایان میشود که عبدالبهاء، تدوین قانون اساسی بهائیت را متوقف بر پیروی از آمریکاییها نموده است: «وضع نظامنامهی ملّی بهائیان ایران و قانون اساسی جامعهی پیروان امر حضرت رحمان، این دستور باید من تمام الوجوه مطابق دستور محفل ملّی روحانی بهائیان اِمریک (: آمریکا) باشد که ترجمهاش در سجلّ محفل مرکزی طهران موجود و مثبوت است».[2]
بنابراین، آیا میتوان بهائیت را دینی الهی و برگفته از اعتقادات قلبی دانست و یا آن را تشکیلاتی نظاممند و پیرو و مطیع آمریکا برشمرد؟!
پینوشت:
[1]. روحیه ماکسول، گوهر یکتا، ترجمه: ابوالقاسم فیضی، نسخهی الکترونیکی، ص 277-276.
[2]. فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، آلمان غربی: محفل روحانی ملّی بهائیان، 141 بدیع،ج 4، ص 396.
افزودن نظر جدید