مراقبت سفیر استعمار، از بهاءالله در زندان!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پس از ماجرای ترور ناصرالدینشاه که با برنامهریزی پیامبرخواندهی بهائیت صورت گرفت [1]، سفیر دولت استعماری روس تزار، تلاش وافری برای حفظ و صیانت از او نمود. اما دست آخر عصبانیت شاه بر خواست سفیر روس فائق آمده و حسینعلی بهاء راهی زندان شد. با این حال، دولت روس همچنان به حمایتهای خود از پیامبرخواندهی بهائی ادامه داد؛ تا جایی که به اعتراف زرندی: «قنسول روس که از دور و نزدیک، مراقب احوال بود و از گرفتاری حضرت بهاءالله خبر داشت، پیغامی شدید به صدرأعظم فرستاد و از او خواست که با حضور نماینده قنسول روس و حکومت ایران، تحقیقات کامل دربارهی حضرت بهاءالله به عمل آید».[2]
جالب آنکه در جایی دیگر، میرزاحیدر اصفهانی (از نویسندگان بهائیت) پرده را کمی بیشتر کنار زده و عامل نجات پیامبرخواندهی بهائی را حمایت "دولت روس" از او معرفی کرده است: «و القائم بأمرالله (: بخوانید حسینعلیبهاء) را گرفتند و حبس کردند و در ظاهر، چون دولت بهیه روس، حمایت آن قائم بأمرالله نمود، نتوانستند شهید نمایند، به دارالسلام بغداد نفی (: تبعید) نمودند».[3]
اما به راستی پیام تند و شدیدالحن سفیری خارجی به صدرأعظم یک کشور برای تحقیق در خصوص شخصی مجرم و دست آخر وساطت دولت اجنبی استعمارگر، برای نجات جان بهاء، چه معنایی جز جاسوسی و ذینفعی او برای استعمار میدهد؟!
پینوشت:
[1]. عزیه نوری، تنبیه النائمین، بیجا: بینا، بیتا، صص 6-5.
[2]. عبدالحمید اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، نسخهی الکترونیکی، مؤسسهی چاپ و انتشارات مرآت، ص 581.
[3]. میرزاحیدر اصفهانی، بهجت الصدور، ص 128.
افزودن نظر جدید