تأویلات ابن عربی از دیدگاه بزرگان شیعه و صوفی

  • 1396/10/23 - 11:59
تأویلات ابن عربی از عجیب‌ترین تأویلات صوفیانه است. زیرا حتی بزرگان صوفیه نیز برخی از تأویلات او را باطل می‌دانند. برخی از محققین نیز روش تأویل ابن عربی را به تفاسیر یهودیان از کتب خویش تشبیه کرده‌اند. این در حالی است که صوفیان تفاسیر و تأویلات خویش را برخاسته از باطن قرآن می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیان مدعی‌اند که آنچه صوفی کامل از آیات و روایات می‌بیند، عین حقیقت و باطن آن است. یکی از عجیب‌ترین نوع تأویلات صوفیانه، تأویلات محی‌الدین عربی است. فصوص‌الحکم وی مملو از این‌گونه تأویلات است. تأویلاتی که صدای غزالی سنی صوفی متعصب را هم درآورده و در اظهار نظر جنجالی گفته: «پاره‌ای از تأویلات ابن عربی بطلانش قطعی و بی‌تردید است» [فلسفه و عرفان، ص 184] تأویلاتی که مورد انتقاد دیگر محققین و علما و عرفا نیز قرار گرفت و برخی آن را تشبیه به تفاسیر یهودی کردند و برخی آن را چیزی غیر از قرآن خواندند. در نتیجه نمی‌توان آن‌را تفسیری از باطن و حقیقت قرآن خواند.

پی نوشت:
به نقل از یثربی، دکتر سید یحیی، فلسفه و عرفان، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی قم، ص 184

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیان در تفسیر به رأی و تأویل آیات و حتی روایات، ید طولایی دارند و کتب تفسیری مختلفی دراین‌باره به نگارش درآورده‌اند. صوفیان معتقدند که اهل ظاهر فقط ظاهر قرآن را می‌بینند و تفسیر می‌کنند، درحالی‌که صوفی معنی و باطن آن را می‌بیند و تأویل می‌نماید. ایشان مدعی‌اند که آنچه صوفی کامل از آیات و روایات می‌بیند عین حقیقت و باطن آن است. یکی از عجیب‌ترین نوع تأویلات صوفیانه، تأویلات محی‌الدین عربی است، که در برخی موارد حتی حدیث غیر صحیح را با کشف و شهود به تأویل برده و آن را صحیح می‌شمارد و می‌گوید: «حدیث اگرچه از طریق روایت ثابت نشده باشد، ولی در نظر ما از طریق کشف به اثبات رسیده است.»[1] لذا به‌راحتی آن را تأویل کرده و قصد و غرض خود را از آن حدیث می‌رساند. فصوص الحکم وی مملو از این‌گونه تأویلات است و گاهی کار این تأویلات، به‌جایی می‌کشد که حتی شخصی صوفی مانند غزالی که خود عملاً همین‌گونه تأویلات را در سراسر آثارش به کار برده، آن را مردود و باطل می‌شمارد و در کتاب احیاء علوم الدین می‌گوید: «پاره‌ای از این تأویلات بطلانش قطعی و بی‌تردید است، مانند تأویل فرعون به قلب، زیرا که فرعون یک شخص محسوس است که وجودش با تواتر به ما ثابت شده.»[2]
غزالی تنها کسی نیست که به تفسیر و تأویلات ابن عربی اشکال وارد کرده و آن را مذمت کرده است. نیکلسون نیز که ازجمله مشهورترین محققین صوفیه است، درباره تفسیر و تأویل ابن عربی از آیات و روایات می‌گوید: «او نصی از قرآن و حدیث را می‌گیرد و آن را مطابق میل و روش خود تأویل می‌کند و به همان سبکی که در نوشته‌های فیلون یهودی و اریجن اسکندری می‌شناسیم او هر فصی از فصوص بیست و هفت‌گانه را به یک سلسله از آیات و روایات پیامبری که آن فص به نام او است، مستند می‌سازد.»[3] طبق ادعای نیکلسون تأویلات ابن عربی مانند برخی تفاسیر یهودیان و مسیحیان از کتاب خویش است که بر اساس میل خود دست به تفسیر آیات و روایات پیامبر خود زده‌اند.
امام خمینی (ره) هم در سخنرانی و تفسیر سوره حمد به تفسیر ابن عربی اشاره کرده و می‌فرماید: «عرفایی که در طول این چندین قرن آمده‌اند تفسیر کرده‌اند، نظیر محی‌الدین در بعضی از کتاب‌هایش، عبدالرزاق کاشانی در تأویلات، ملاسلطان در تفسیر، این‌هایی که طریقه‌شان طریقهٔ معارف بوده است، این‌ها تفاسیری نوشته‌اند... لکن قرآن، عبارت از آن نیست که آن‌ها نوشته‌اند!» [4] اعتراف غزالی و انتقاد علما و محققین درباره تفسیر و تأویل ابن عربی از آیات و روایات، را باید ختم اختلاف درباره صحیح بودن یا صحیح نبودن تأویلات ابن عربی به شمار آورد. زیرا وقتی غزالی که خود از متعصب‌ترین صوفیان نسبت به این فرقه است و خود اهل تأویل آیات و روایات است و پاره‌ای از تأویلات ابن عربی را به‌صورت قطعی باطل می‌داند، دیگر نباید تفسیر و تأویلات ابن عربی را تماماً صحیح دانست.
پی‌نوشت:
[1]. دکتر مهدوی دامغانی، احمد، تعلیقات و حواشی کشف الحقائق، نشر علمی و فرهنگی، تهران، ص 314
[2]. به نقل از یثربی، دکتر سید یحیی، فلسفه و عرفان، چاپ دفتر تبلیغات اسلامی قم، ص 184
[3]. الهامی، داود، عرفان اسلامی و عرفان التقاطی، نشر مکتب اسلام، 1374، ص 210
[4]. امام خمینی، روح‌الله، تفسیر سوره حمد، نشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام، چاپ چهارم، ص 94

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.