چه نقدی به قانون جذب وارد است؟

  • 1396/01/26 - 07:40

در تئوری راز اگر از خدایی نام برده شده است، خدایی نیست که در اسلام معرفی شده است بلکه خدایی است که تحت فرمان انسان است و این خود انسان است که خالق آرزوهای خود است. در چنین جریانی است‌که مخاطبین، انسان‌هایی طلبکار و مطالبه‌گر می‌شوند و خضوع و خشوع بنده، ارزشی نخواهد داشت.

 

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ چند سالی است که فرضیه‌ی جذب یا همان راز به سرکردگی راندا برن و چند نویسنده دیگر در حال پیگیری است و چنان‌چه گذری به کتاب فروشی‌های سطح کشور داشته باشید متوجه می‌شوید که در چه حجم وسیعی این‌گونه کتاب‌ها عرضه می‌شود. مباحثی که در این فرضیه مطرح می‌شود بیشتر حول مسائلی از قبیل جذب ثروت، کسب شهرت، مقام و غیره... می‌باشد.

نقدهای جدّی که می‌توان براین فرضیه داشت عبارت‌اند از:
مادی‌گرایی محض؛
جملاتی که به‌طور فراوان در کتاب راندا برن یافت می‌شود، تنها تکیه‌بر جذب حداکثری پول و ثروت دارد. وی می‌گوید: « دسته چکی برای خود تهیه کنید و نام آن را چک خارق‌العاده بگذارید و سپس مبلغ پولی که دلت می‌خواهد دریافت کنی، همراه با اسم و تاریخ روز، پرکن، به‌محض این‌که چک خارق‌العاده را نوشتی، آن را در دست بگیر و در مورد کاری که با آن پول می‌خواهی انجام دهی، فکر کن. تصویرش را به ذهنت بیاور و مجسم کن.»[1]

قانون جذب محصول  تفکر اومانیستی (انسان‌مداری) در غرب است که در پی آن، دین و وحی از صحنه اجتماع کنار گذاشته شد و همه‌چیز با محور میل و خواستِ آدمی ارزش پیدا کرد. نکته جدیدی که در تئوری راز اضافه شده، این است که نه فقط نظام تشریع، بلکه نظام تکوین هم در خدمت آمال و آرزوهای انسان است. عبارت «فرمان‌بردارم، سرورم» که به‌عنوان زبان حال کائنات، بلکه «قوی‌ترین قانون کائنات» در قانون جذب بارها تکرار می‌شود. خلاصه این‌که در چنین نگرشی، خدا به‌ظاهر انکار نمی‌شود، اما انسان‌ها به بی‌نیازی از خدا و آموزه‌های وحیانی دعوت می‌شوند و استمداد از قدرت‌های الهی و تمسک به دستورهای دینی جای خود را به «خود خدایی انسان» می‌دهد.[2]

عدم معاد باوری؛
در کتاب راز راندا برن چیزی به نام معاد و جهان آخرت یافت نمی‌شود. وی مخاطبین خود را تنها به مسائل مادی معطوف می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد که تا می‌توانند به دنبال کسب سرمایه بیشتر باشند. به‌طور خلاصه اهداف و برنامه‌ی این جریان تنها به این دنیا خلاصه می‌شود و مخاطبین خود را از خدا و آخرت دور نگه می‌دارد درحالی‌که هدف از خلقت چیز دیگری است و این دنیا محل گذر است.

جایگاه بنده از نگاه راندا برن؛
حال بنده در دعا باید با خشوع  همراه باشد و انسان موحد بداند که در جایگاه مخلوق نشسته و به‌سوی خدای متعال دست نیاز دراز کرده است؛ اما در قانون جذب، همه اشیاء و تمام هستی در خدمت سرخوشی انسان قرار دارند و انسان نه تنها تمنا نمی‌کند، که فرمان می‌دهد و بر مسند خدایی تکیه می‌زند. به همین دلیل در قانون جذب، کسی به خشوع تشویق نمی‌شود و تواضع ارزش به‌حساب نمی‌آید؛ بلکه هرچه طلبکارانه با کائنات مواجه شوی، بیشتر می‌توانی خواسته خود را بستانی.[3]

پی‌نوشت:

[1]. راندا برن، راز، نفیسه معتکف، نشر لیوسا، 1392، ص 166.
[2]. حمزه‌ شریفی‌دوست، کاوشی در معنویت‌های نوظهور، قم: نشر صهبای یقین، ص 319.
[3]. همان، 342.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.