خرافه شکنی، وظیفه انبیاء

  • 1393/11/07 - 19:26
کی از علت‌های فرستاده شدن رسولان الهی هدایت مردم به راه راست و مصون ماندن ایشان از انحراف و بدی‌هاست. قرآن کریم درباره پیامبر اسلام می‌فرماید: «همانگونه كه بر پيامبران پيشين وحی فرستاديم بر تو نيز روحی را به فرمان خود وحی كرديم، تو پيش از اين نمی‌دانستی كتاب و ايمان چيست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آن را نوری قرار داديم كه...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از علت‌های فرستاده شدن رسولان الهی هدایت مردم به راه راست و مصون ماندن ایشان از انحراف و بدی‌هاست. قرآن کریم درباره پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: «وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [شوری/52] همانگونه كه بر پيامبران پيشين وحی فرستاديم بر تو نيز روحی را به فرمان خود وحی كرديم، تو پيش از اين نمی‌دانستی كتاب و ايمان چيست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی) ولی ما آن را نوری قرار داديم كه به وسيله آن هر كس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت می‌كنيم، و تو مسلماً به سوی راه مستقيم هدايت می‌كنی.» و درباره حضرت موسی(علیه السلام) می‌فرماید: «وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ [غافر/38] كسی كه (از قوم فرعون) ايمان آورده بود گفت: ای قوم! از من پيروی كنيد تا شما را به راه صحيح هدايت كنم.»

در این میان کسانی بوده و هستند که به هر علت سعی داشته و دارند که مردم را از صراط حق منحرف کنند و یکی از کارهایی که بدین منظور انجام می‌دهند ابداع خرافات میان جوامع بشری است. در میان پیروان پیامبران کسانی بودند که حتی در زمان حیات دنیوی انبیاء الهی سعی می‌کردند مردم را از راه حق منحرف کرده و ایشان را به سوی غیر خداوند دعوت کنند. مثلا در میان قوم بنی اسرائیل و پیروان حضرت موسی ماجرای سامری زبان‌زد است که در قرآن کريم در سوره طه، آيات 85 الی 100 به آن اشاره شده است. پيش از اسلام نيز بزرگان اقوام و قبايل عرب از اين بيماری(خرافه پرستی) رنج می‌بردند. عرب پيش از اسلام بيمارگونه از خرافات در ساختار زندگی فردی و اجتماعی رنج می‌برد.

قرآن شريف که همه را به تفکر و انديشه فرا خوانده به روشنی از اين انحراف پرده برداشته و خدمت پيامبر (صلي الله عليه و آله) را به عرب جاهلی اين‌گونه بيان کرده است: «... وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ...[اعراف/157]... و از [دوش] آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏‌دارد...». يا به عبارت ديگر پيامبر(صلي الله عليه و آله) همه زنجيرهايی را که با آن (خرافات و سنت‌های غلط جاهلی) عقل و تفکر بشری را پايبند خود ساخته بود از دست و پای انسانيت گسسته و پاره ساخت. رفتار رسول گرامي اسلام(صلي الله عليه و آله) را، بيان او و آيات قرآنی تاييد می‌کرد. در تاريخ ثبت است که درگذشت ابراهيم -فرزند پيامبر(صلي الله عليه و آله)- در سن هفت سالگی با خسوف خورشيد مقارن شد. برخی از ياران پيامبر(صلي الله عليه و آله) پنداشتند که خورشيد از اين مصيبت گرفت رسول خدا(صلي الله عليه و آله) با شنيدن اين مطلب برفراز منبر رفته، فرمود: «آفتاب و ماه دو نشانه بزرگ از قدرت بي‌پايان الهي هستند که سر به فرمان او(خدا) دارند، آنها هرگز برای مرگ و زندگی کسي رخ نمی‌گيرند، هرگاه ماه يا خورشيد گرفت، نماز آيات بخوانيد.»[1]

نمونه ديگر مخالفت بارز پيامبر(صلي الله عليه و آله) با خرافات را مي‌توان در سن چهار سالگي آن حضرت مشاهده کرد. دايه آن حضرت حليمه سعديه مهره‌اي يمانی بر گردن محمد(صلي الله عليه و آله) انداخت تا از آزار جنيان در امان باشد، محمد(صلي الله عليه و آله) به حليمه فرمود: «مهلا يا اماه، فان معي من يحفظني [2] ای مادر، رها کن، آنکه همراه من است مرا حفظ مي‌کند.» اگر اين‌گونه نبود که پيامبران براي هدايت بشر به سوي انسانيت و هدايت برانگيخته نشده بودند، هر آيينه از هر موقعيتی برای تثبيت موقعيت خود استفاده کرده و مردم را به سوی خود سوق می‌دادند و اين درحالی است که ايشان همواره رضای خداوند سبحان را در نظر داشته و مطابق آنچه بر ايشان معين شده، مردم را به صراط مستقيم سوق دادند و اين نکته درست برعکس آن‌چيزی است که رهبران عرفان‌های کاذب و دروغين برآنند چرا که ايشان مردم را همواره با رهنمودهای پر اشتباه و غلط به ضلالت راهنمايی می‌کنند. 

پی‌نوشت:

[1]. مجلسی محمدباقر، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، اسلاميه‏، ج 22، ص 155
[2]. همان، ج 15، ص 392

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.