عشق و پرستش

ریاضعلى: صحیح است ولى نباید فراموش کرد که بندگى و پرستش خدا با عشق و محبّت آمیخته، اگر عشق نباشد کجا انسان شوق عبادت دارد. در قرآن کریم (قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِى)(1)و نظایر آن بسیار است.
آقاى فاضل: نقش محبّت را در عبودیّت انکار نمى کنیم، ولى در اینجا هم عشق نقش محرّک را بازى مى کند، زیرا پرستش صحیح هنگامى محقّق مى شود که آدمى با قدرت تعقّل و راهنمایى شرع، مقام جلال و جبروت حق را بشناسد آن گاه شوق عبودیّت در او ایجاد شده تا در اداى وظیفه بندگى و شکرگزارى بکوشد.
چرا پیامبران و اولیاى خدا بیشتر از دیگران در اداى وظایف بندگى حق مى کوشیدند؟ مگر جز این بود که آنها بهتر از دیگران به مقام ربوبیّت الهى پى برده بودند: «(إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ); فقط دانایان از خدا مى ترسند و بس».(2)
در روایت مى خوانیم که «جاهل عابد مانند حیوانى است که سنگ آسیاب را مى گردانَد. به دور خود مى چرخد و از جاى اوّل خود تجاوز نمى کند». بارى عشق و محبّت، چنانکه گفتیم، در راه بندگى نقش مهمّى دارد و آن عبارت است از تحریک به سوى اطاعت و عبادت، آن هم عشق و محبّتى که خرس مآبانه نباشد.
* * *
(1). سوره آل عمران، آیه 31 .
(2). سوره فاطر، آیه 28 .