نبوت از نظر اسلام و باب و بهاء

پيغمبر از نظر اسلام بنده ي خدا و بشري است مانند ساير بشرها، تنها امتيازي كه دارد از جانب خدا به سوي او وحي مي شود، محمد صلي الله عليه و آله و سلم از نظر اسلام شخصي جز فرستاده ي خدا نيست، و پيش از او هم پيامبراني آمده و رفته اند، او هم مثل سايرين خواهد رفت. [1] .
نبوت در اسلام به معني آمدن مربيان لايق و راهنمايان شايسته و آگاه و مجهز به براهين و استدلال از طرف خدا براي نجات انسان ها از چنگال جهل و خرافات و هوس ها و آلودگي ها است، آن ها مي آيند تا انسان ها را به هدف از خلقت خود رهنمون شوند و آنان را به سوي قله كمال از هر نظر هدايت نمايند...
پيامبران از نظر اسلام داراي احكام و قوانيني نجات بخش و كاملا حساب شده و منطقي هستند، كه انسان ها، در پرتو آن قوانين و احكام، مي توانند راه و چاه را تشخيص دهند و پس از شناخت راه سعادت، آن را بپيمايند.
ولي نبوت در آيين باب و بهاء، مساوي است با يك مشت بافندگي و اراجيف و پريشان گويي و افسانه و سخن پراكني هاي مضحك و بي اساس، و سرانجام تناقض گويي...
باب و بهاء خود را در رديف پيامبراني مانند موسي و عيسي و ابراهيم و نوح عليهم السلام بلكه بالاتر از آنها قلمداد مي كنند، ولي غير از گمراهي و اضلال، هيچ گونه نجات و روزنه ي سعادتي در گفتار و برنامه هاي آن ها نيست، نبوت آن ها گاهي به معني رجعت چهارده معصوم عليهم السلام و رجعت موسي عليه السلام است، و زماني توأم با خدايي است، و با اين كه در شرق (سرزمين پيامبران) به وجود آمده اند، تمايل به غرب دارند، و برداشت كارشان اين است كه اگر بتوانند شرق را به غرب بفروشند...
باب در نبوت خود كتابي به نام بيان نازل مي كند (!) ولي چون عاجز از تكميل آن مي شود، وصيت مي كند بقيه ي آن را يحيي صبح ازل جانشينش تكميل نمايد، بعد هم كه بهاء ادعاي نبوت مي كند، وصيت باب را ناديده گرفته با برادرش يحيي جار و جنجال به پا مي كند، و حتي يحيي به دست او مسموم مي شود، بعد از بهاء هم بين پسرانش عباس افندي (غصن اعظم) و محمدعلي (غصن اكبر) سر رياست نزاع و كشمكش پديد مي آيد... چنان كه قبلا به طور مشروح خاطرنشان گرديد.
دستورها و احكامي هم كه اين پيامبران استعمار ساخته، مي آورند چنان كه خاطرنشان مي شود، جز مشتي مطالب بي اساس و پوچ ديگري نيست. [2] .
* * *
[1] آل عمران: 142.
[2] براي توضيح بيشتر در اين مورد به كتاب محاكمه و بررسي باب و بهاء، جلد اول، از صفحه ي 47 به بعد مراجعه شود.