آيا بحث امامت اختلاف انگيز است؟

شايد به ذهن برخي خطور كند كه طرح مسايل اختلافي ميان شيعه و سنّي و يا شيعه و وهّابيّت با جريان وحدت ميان مسلمانان منافات دارد و زمينه رنجش خاطر بعضي را فراهم مي آورد و يا اين كه موجب تفرقه گردد.
ديدگاه شهيد مطهّري:
شهيد مطهّري در اين باره مي گويد:
به هر حال طرف داري از تز «اتّحاد اسلامي» ايجاب نمي كند كه در گفتن حقايق كوتاهي شود، آن چه نبايد صورت گيرد، كارهايي است كه احساسات و تعصّبات و كينه هاي مخالف را برمي انگيزد، امّا بحث علمي سروكارش با عقل و منطق است، نه عواطف و احساسات(1).
نقطه نظر آيت اللّه العظمي مكارم شيرازي:
حضرت آية اللّه العظمي مكارم شيرازي مي فرمايد:
بعضي تا سخن از مسئله امامت به ميان مي آيد فوراً مي گويند: امروز، روز اين حرف ها نيست!
امروز روز وحدت مسلمين است و گفت وگو از جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله مايه تفرقه و پراكندگي است.
ما امروز دشمنان مشتركي داريم كه بايد به فكر آن ها باشيم؛ صهيونيسم و استعمار غرب و شرق و بنابراين، اين مسايل اختلافي را بايد كنار بگذاريم؛ ولي اين طرز تفكّر مسلماً اشتباه است زيرا:
اوّلاً: آن چه مايه اختلاف و پراكندگي است جرّ و بحث هاي تعصب آميز و غير منطقي و پرخاش گري هاي كينه توزانه است. ولي بحث هاي منطقي و مستدل و دور از تعصّب و لجاجت و پرخاشگري، در محيطي صميمانه و دوستانه، نه تنها تفرقه انگيز نيست، بلكه فاصله ها را كم مي كند و نقاط مشترك را تقويت مي نمايد.
من در سفرهاي خود به حجاز براي زيارت خانه خدا كراراً بحث هايي با علما و دانشمندان اهل سنّت داشته ام، هم ما و هم آن ها احساس مي كرديم اين بحث ها نه تنها سوءِ اثري در مناسبات ما ندارد؛ بلكه باعث تفاهم و خوش بيني بيشتر مي شود، فاصله ها را كمتر مي كند و كينه هاي احتمالي را از سينه ها مي شويد.
مهم اين است كه در اين بحث ها روشن مي شود ما با يك ديگر نقطه هاي مشترك فراواني داريم كه مي توانيم در برابر دشمنان مشترك، روي آن تكيه و تأكيد كنيم(2). ديدگاه آيت اللّه العظمي فاضل لنكراني:
حضرت آية اللّه العظمي فاضل لنكراني رحمه الله در پيام خود به مناسبت ايّام فاطميّه سال 1382 فرمود:
«بزرگداشت شهادت اين بانوي بزرگوار كه اوّلين و باشخصيت ترين شهيده راه ولايت است، تجديد عهد با مقام شامخ ولايت كه اكمال دين و اتمام نعمت خداوند با آن است، مي باشد... .
در اين جا تذكّر مجدّد اين نكته را لازم مي دانم كه تعظيم اين ايّام و به پا داشتن مجالس عزا و مصيبت از سيره مسلّمه و عملي امام خميني ـ رضوان اللَّه تعالي عليه ـ بود و اين امر ارتباطي به قضيّه وحدت ندارد.
مسئله وحدتي راكه امام بزرگوار و آية اللّه بروجردي ـ قدس سرّهما ـ بر آن تأكيد داشتند نه به اين معنا است كه شيعه نسبت به اعتقادات مسلّمه خود سكوت كند يا آن را ناديده بگيرد بلكه مقصود وحدت تمامي مسلمين در برابر استكبار جهاني است كه داعيه قدرت منحصره دارد و با الهام از صهيونيزم در فكر فرو پاشيدن مباني متقن اسلام است.
اينك بر عموم شيعيان است كه در روز سوم جمادي الثانيه كه از طرف دولت جمهوري اسلامي تعطيل رسمي است، محافل و مجالس عزا اقامه نموده و با دستجات عزادار در كوچه ها و خيابان ها ظاهر شوند تا گوشه اي از حقِّ آن شهيد را ادا كرده باشيم».
ايشان در پيام خود به مناسبت فاطميّه سال 1381 نيز فرمودند: «صحيح است كه مسئله وحدت مورد تأكيد معمار بزرگ انقلاب اسلامي حضرت امام خميني قدس سره بود؛ امّا مقصود آن حضرت اين نبود كه شيعه از مباني اعتقادي متقن و محكم خويش دست بردارد و شاهد كذب و دروغ حتّي نسبت به فاطمه زهرا عليهاالسلام باشد(3).
نظر امام جمعه زاهدان:
مولوي عبدالحميد امام جمعه زاهدان در خطبه نماز جمعه 17 بهمن 1385، گفتند:
«هركسي هر استدلالي دارد بايد در چارچوب عقل و منطق مطرح كند و كسي گلايه ندارد، ولي توهين به مقدّسات در هيچ مذهبي جايز نيست و هركسي كه روا بداند اين برخلاف نص قرآن و سنّت است، ما حتّي به مقدّسات يهود و نصاري هم نبايد اهانت كنيم»(4).
پاورقي ها: --------------------------------------------------------------------------
(1) همان، ص 19.
(2) پنجاه درس اصول عقائد، ص 227.
(3) به نقل از: سايت معظّمٌ له.
(4) به نقل از: سايت رسمي حوزه علميّه زاهدان sonnionain.com.