انحرافات اعتقادی صوفیه
مدعیان عرفان همیشه مریدان خویش را به خود دعوت می کنند و به صورت موزیانه تلاش دارند که نام و یاد حضرات معصومین علیهمالسلام را از زندگی مریدان خویش حذف کرده و یاد خود را جایگزین آن قرار دهند.
مروجی سبزواری مدعی عرفان، اعتقاد دارد که مرید اگر مراد، استاد خودش را در حال گناه ببیند، نباید به او بدبین بشود و اعتقاد خودش را به او از دست بدهد؛ در صورتی که این تفکرات خلاف مبانی عرفان اسلامی است و هیچ عارف واقعی به چنین مطالبی اعتقاد ندارد.
صوفیه بخصوص صوفیه شیعی، ادعا میکنند که تابع حضرات معصومین علیهمالسلام هستند، در صورتی که برای سلوک خویش آدابی همچون دف زدن، سماع و... اختراع کردهاند که قطعا خلاف سیره و روش حضرات معصومین علیهمالسلام است.
عرفان شیطانی | عده ای در بین روحانیت دارای تفکرات صوفیانه هستند، باید از این گونه تفکرات دوری کرد.
ما برای تبلیغ اسلام در کشورهای اروپایی باید توحید اسلامی و قرآنی را بیان کنیم نه توحید صوفیانه را ...
اهل بیت علیهم السلام همیشه با جریانهای صوفیه مبارزه کرده و روایاتی از آنها به دست ما رسیده است.
ابن عربی , متوکل عباسی را جزء اولیاء الهی دانسته و با این اندیشههای انحرافی مانع هدایت اهلسنت شده است.
فرقههای انحرافی دلیل حقانیت خود و برخی از کارهاشان را کشف و شهود و یا الهام میدانند، در صورتی که باید دانست که مکاشفه و الهامی هم دارای منشأ شیطانی است و هم رحمانی.
دشمنان امیرالمؤمنین علیهالسلام، به خاطر بغضی که از ایشان در دل داشتند، اندیشه کفر حضرت ابوطالب علیهالسلام را ترویج کردند.«ابنعربی»، یکی از این افرادی است که تحت تأثیر تبلیغات اهلسنت، این اندیشه نادرست را در مورد حضرت ابوطالب علیهالسلام پذیرفته است.
ابن عربی در تحلیل ماجرای عصبانیت حضرت موسی نسبت به برادر خویش با توجه به اعتقاد به وحدت وجود، گاوپرستی بنی اسرائیل را عین خدا پرستی دانسته، در صورتی که این تفاسیر ذوقی خلاف مبانی اعتقادی اسلامی است.
صوفیه با غلو در مورد بزرگان خویش کراماتی را به اقطاب صوفیه نسبت میدهند درصورتی که خیلی از این داستانها بافته ذهن خود صوفیه بوده و هیچگونه واقعیت تاریخی ندارد، اقتدای امام جواد علیهالسلام در نماز به بایزید بسطامی یکی از این داستانهای خیالی ذهن صوفیه است.
در زمان ظهور همه ادیان و فرقههای انحرافی از بین رفته و یگانه دین حق در آن زمان دین اسلام خواهد بود.
برای رسیدن به قرب الهی، راهی جزء تبعیت از حضرات معصومین علیهمالسلام نداریم، به این خاطر تبعیت از اقطاب برای رسیدن به عرفان امر نادرست و خطا اسست.
چندین سال است که به صورت عجیب کتابهای در مورد اشخاص عارف بسیار زیاده شده و کمکم این افراد به عنوان الگو برای مردم مطرح شده است، این در حالی است که کتابهای در مورد حضرات معصومین علیهمالسلام بسیار کم بوده و شخصیت این الگوهای واقعی برای شیعیان روشن نشده است.