بررسی دیدگاه احمد غزالی در مورد ایمان مادر پیامبر(ص)
فرقه صوفیه ذهبیه، قائل هستند که تمام اقطاب سلسله آنها شیعه بوده، در حالی که قرائن زیادی وجود دارد که بعضی از اقطاب آنها همچون احمد غزالی، قطعاً گرایشات اهلسنت داشته است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه که به عنوان اصلی مسَلّم، در اعتقادات شیعه وجود دارد این است که حضرات معصومین علیهمالسلام باید از صلبهای بلندمرتبه و ارحام پاکیزه باشند؛ به جهت آنکه آنها در جایگاه هدایتگری مردم قرار دارند و اگر (نعوذبالله) از نسب درستی برخوردار نباشند، باعث انزجار مردم میشوند. پس این مضمون که انبیاء و اوصیائشان و مخصوصاً رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و اوصیاء معصومش علیهمالسلام، همگی طهارت مولد داشته و پیوسته تا هنگام ولادت، از صُلبهای پاک به رَحِمهای پاک منتقل میشدهاند، مضمونی است که به کرّات در روایات ما، با الفاظ متفاوتی تکرار شده است.[1]
اما افرادی از بزرگان متصوفه بهخاطر گرایشاتی که به مکتب خلفا داشتهاند، آموزههای اهلسنت را منعکس کردهاند؛ احمد غزالی (یکی از اقطاب صوفیه که نام وی در سلسله نامه فرقه ذهبیه و سلطانعلیشاهی است) مادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را عاقبت به شر دانسته و قائل شده است که در حال کفر رحلت کرده و نوشته: «اگر امر به بزرگی و کوچکی باشد، هر آینه ابلیس مقدم بر محمد صلیاللهعلیهوآله است. بسا صدیقی که صدف زندیقی است و بسا زندیقی که صدف صدیقی است! باکی نیست که آمنه مادر محمد صلیاللهعلیهوآله باشد و داخل آتش شود. وقتی مغز را برای پادشاهان میبرند، پوست را دور میاندازند! میبینی که محمد صلیاللهعلیهوآله از آمنه متولد شده است و آمنه بدبخت ابدی است! و تو میگویی بههیچ وجه و هرگز».[2]
باید توجه کرد که طبق مبانی شیعه، مادران و پدران معصومین علیهمالسلام، پاک و اهل ایمان بودهاند و این کلام غزالی، قطعاً مخالف مبانی شیعه است و این سخنان، قرینهای بر این است که او گرایش به اهلسنت داشته است. چگونه غزالی به خویش جرأت داده است که نسبت به مادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چنین اهانتی کرده، درحالی که طبق مبانی قرآنی و حدیثی، مادر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از آتش جهنم مصون بوده؛ از آن جمله روایتی است که در کتاب «الکافی» نقل شده که: «نَزَلَ جَبْرَئِیلُ ع عَلَی النَّبِیِ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ إِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ إِنِّی قَدْ حَرَّمْتُ النَّارَ عَلَی صُلْبٍ أَنْزَلَکَ وَ بَطْنٍ حَمَلَکَ وَ حَجْرٍ کَفَلَکَ فَالصُّلْبُ صُلْبُ أَبِیکَ - عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَبْدِالْمُطَّلِبِ- وَ الْبَطْنُ الَّذِی حَمَلَکَ فَآمِنَةُ بِنْتُ وَهْبٍ وَ أَمَّا حَجْرٌ کَفَلَکَ فَحَجْرُ ابیطالب».[3] «به راستی من حرام کردم دوزخ را بر پشتی که تو را فرود آورد و شکمی که تو را به آبستنی برداشت و دامانی که تو را پرورید؛ پشت، مقصود پشت پدرش عبدالله بن عبدالمطلب است و شکمی که او را به آبستنی برداشت، آمنه دختر وهب است و اما دامانی که او را پرورش داد، دامان ابوطالب است (و در روایت ابن فضال، و دامن فاطمه بنت اسد)».
همه عالمان شیعه و بعضی از عالمان اهلسنت، قائل به ایمان حضرت آمنه سلاماللهعلیها به دین حنیف بودهاند؛ از آن جمله، عالم برجسته شیعه، ابن بابویه رحمةاللهعلیه در این مورد مینویسد: «اعتقاد ما در شأن پدران جناب پیغمبر صلیاللهعلیهوآله آن است که همه، مسلمان بودهاند، از آدم علیهالسلام تا پدرش عبدالله و آنکه ابوطالب مسلم بوده و مادر آن جناب، آمنه دختر وهب، مسلمه بوده و حضرت صلیاللهعلیهوآله، فرمود: از نکاح بیرون آمدهام و از زنا بیرون نیامدهام، از ابتداء آدم علیهالسلام».[4]
در نتیجه باید توجه کرد که تمام عالمان شیعه، قائل به ایمان پدر و مادر رسولخدا صلیاللهعلیهوآله، هنگام وفات بوده، همچنین عدهای از عالمان اهلسنت نیز ایمان آنها را پذیرفته و فقط عدهای از عالمان اهلسنت، قائل به کفر والدین رسولخدا صلیاللهعلیهوآله شدهاند؛ احمد غزالی نیز در همسویی با این گروه از عالمان اهلسنت، قائل به دوزخی بودن حضرت آمنه سلاماللهعلیها شده است، این اعتقاد او نشاندهنده گرایشش به تفکرات برخی از اهلسنت بوده؛ لذا فردی همچون احمد غزالی که فرقههای صوفیه ذهبیه و سلطان علیشاهی نام او را در سلسله سند بزرگان خود به عنوان یک شیعه ذکر میکنند، ولی همسو با سخن اهل سنت به مادر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله توهین میکند را نمیتوان شیعه دانست.
پینوشت:
[1]. درباره معصومین علیهمالسلام نقل شده است: «أَنْوَارَهُمْ أَصْلَاباً طَیِبَةً وَ أَرْحَاماً طَاهِرَة»، «خداوند نور آنها را در اصلاب پاک و ارحام پاکیزه به ودیعه میگذارد». ابن بابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، دوم، ۱۴۱۳ ق، ج۴، ص۴۱۳.
[2]. غزالی، احمد، ترجمه مجالس، احمد مجاهد، انتشارات دانشگاه تهران، دوم، ص۹۴و۹۵.
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دارالکتب الإسلامیة، تهران، چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۱، ص۴۴۶.
[4]. ابن بابویه، محمد بن علی، إعتقادات الإمامیة، کنگره شیخ مفید، قم، دوم، 1414ق، ص۱۱۰.
افزودن نظر جدید