تباین عملی و نظری تصوف با سیره معصومین علیهم السلام

  • 1391/11/07 - 14:57
بررسی گفتار و عملکرد مشایخ صوفیه بیانگر تضاد و تخالف آنان با سیره معصومین(ع) بوده است و برای نمونه به مواردی مستند اشاره می کنیم:
ضدیت با ائمه

بررسی گفتار و عملکرد مشایخ صوفیه بیانگر تضاد و تخالف آنان با سیره معصومین(علیه السلام) بوده است و برای نمونه به مواردی مستند اشاره می کنیم:
1- مشایخ صوفیه معتقدند که دانش خود را مستقیم از خدا دریافت می کنند! چنانکه محی الدین ابن عربی درباره بایزیدبسطامی می نویسد:بایزید مدعی است که شما علم و دانش خود را از مردگان می گیرید ولی با علم و دانش خود را مستقیم از خدای همیشه زنده اخذ می کنیم.1
2- مشایخ صوفیه مدعی وحی از جانب خدا هستند! چنانکه مولوی درباره بایزید می گوید که خداوند به او وحی نمود که تو قطب العارفین هستی.
بایزید اندر فریدش ره چه دید                                  نام قطب العارفین از حق شنید2
3- مشایخ صوفیه برای خود معجزه قائل هستند چنانکه محی الدین ابن عربی برای بایزید معجزه قائل است و لذا می نویسد:بایزید, مورچه ای که آن را پایمال کرده بود و مرده بود, دمید و آن مورچه زنده شد.3
4- خود را باب غفران در جهت الهی می دانند چنانکه ابو نصرسراج می گوید: هر جنازه که پیش من بگذارند مغفور بود و به حکم این بشارت اهل طوسی جنازه ها را پیش خاک وی آورندی و زمانی بداشتندی و آنگاه ببردندی.4
5- مشایخ صوفیه خود را معلم فرشتگان می دانند, چنانکه قاضی روزبهان شیرازی درباره بایزید چنین می نویسد: بایزید را گفتند: پیش تو به شبه زنان و مردان خلقی را می بینیم گفت: این ملائک اند که از من علم می پرسند.5
6- ادعا می کنند اگر کسی آنان را دیده باشد سبب تخفیف عذاب او می شود چنانکه امام عبدالله دیافعی درباره عبدالقادرگیلانی چنین نوشته است: که حضرت شیخ عبدالقادر می فرمود: مسلمانی که روی مرا دیده است یا بر مدرسه من گذشته (عبور کرده یا رسیده) عذاب گور و قیامت از او تخفیف کنند.6
7- مشایخ صوفیه سخنان خود را از همه سخنان برتر می دانند حتی احادیث ائمه هدی,چنانکه دارا و شکوه از قول شیخ عطار چنین آورده است: بعد از قرآن و احادیث نبوی هیچ سخن, بالای سخن مشایخ طریقت نیست.(رحم الله علیهم ) که سخن ایشان نتیجه کارها و حال است نه ثمره حفظ و قال, و از عیان است نه از بیان, و از اسرار است نه از تکرار, و از جوشیدن است نه از کوشیدن, و از علم لدنی است نه از علم کسبی, و از علم ادبنی است نه از جهان علمنی ای که ایشان ورثه انبیاء هستند.7
8- مشایخ صوفیه خود را عالم تمام معنی می دانند و لوح محفوظ می پندارند چنانکه بایزید بسطامی خود را لوح محفوظ معرفی می کند و می گوید: حق را لوح محفوظ و علم همه چیزی دوست, من جمله لوح محفوظم.8
9- مشایخ صوفیه خود را بی مثل و مانند می دانند چنانکه بایزید خود را بی مثل و مانند دانسته و تشبیه به دریای بی کرانه نموده است چنانکه گفته است: مثل من نبینند مثل من بحری بی کرانه است که اول و آخر ندارد.9
10- مشایخ صوفیه مدعی زور آزمائی با خدا و کشتی گرفتن با او هستند چنانکه ابوالحسن خرقانی ادعای زور آزمائی و کشتی گرفتن با خدا را نموده است و گفته است: سحر گاهی بیرون رفتم, حق پیش من باز آمد,با من مصارعت کرد,من با او مصارعت کردم, در مصارعت باز با او مصارعت کردم تا مرا بیفکند.10

ادامه دارد...

...........................

منابع
1- مقدمه فتوحات مکیه,ص31,چاپ دار صار در بیروت
2- مثنوی معنوی خط میرخانی,ص128,چاپ تهران
3- شرح فصوص,ص 339
4- تذکره الاولیاء عطار نیشابوری,ج2,ص148,راه و رسم صوفیگری,ص236
5- شرح شطحیات,ص138,تذکره الاولیاء ص175
6- سکینه الاولیاء,ص20,چاپ موسسه مطبوعاتی علمی تهران
7- سکینه الاولیاء دارا شکوه,ص3
8- شرح شطحیات,ص139و142,تذکره الاولیاء,ص202,حسات العارفین دارا شکوه,ص21,مبانی عرفان اسلامی,ص163
9- همان8
10- شرح شطحیات ,ص317,حسنات العارفین,ص28

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.