فرجام یوگا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پاتان جالی (Patanjali) مبدع یوگا است که بر نمایان ساختن و شکوفا کردن روح تأکید داشت. برخی بر این باورند که یوگا مرحله عملیاتی فلسفه سانکهیا است. این مکتب نیز مانند دیگر مکاتب هندی معتقد است راه نیل به رهایی و آزادی، کسب معرفت مستقیم و بیواسطه درباره ماهیت نفس است. در مکتب یوگا خداباوری وجود دارد. خداباوری به همراه روحباوری، نظامباوری خاصی را به دست میدهد.[1]
به نظر یوگا بیشترین گناهها از جهل داشتن ذهن به تمایز بین روح و غیر روح برمیخیزد و برای رهایی از این جهل، به تعطیل کردن ذهن در ضمن اعمال ویژه، همت میگمارد: اخلاص و خضوع... بهترین راه دستیابی به تمرکز کامل و نیز مهار کردن و متوقف ساختن ذهن(سامادهی-یوگا) محسوب میشود.[2]
رهایی در اینجا نیز با آموزۀ تناسخ و کارما عجین میشود: هدف یوگا کشف قلمرو اصیل تجربه فرامادی و نیز هویدا کردن واقعیت انسان و جهان، یعنی نفس واقعی یا آتمان (Atman) است؛ چیزی که تا ابد، پاک، روشن و آزاد به حیات خود ادامه میدهد و یگانه سعادت راستین و دگرگون ناپذیر است.[3] اما این زندگی ابدی روح که در اینجا ترسیم شده، باور به معاد نیست بلکه از توضیحات دیگری که درباره یوگا و نیز مباحث مربوط به روش آنها بر میآید، اعتقاد به تناسخ است. این بیداری و تجربه قلمرو فرامادی که با بحث کندالینی و چاکراها تبیین میشود، چیزی جز رهایی از چرخه تناسخ نیست: به اعتقاد یوگیها، رهايی از چرخه تولّد و مرگ (زنجیره رنج و تناسخ) از نتایج بیداری این نیرو است.[4] درکتابهای یوگا، تولّدهای پیدرپی به عنوان فرصتهای بیشتر برای بیداری کندالینی مورد اشاره قرار گرفته است: در بعضی حالات ممکن است فرد مشتاق پيشرفت باشد که نتيجه تولّدهای قبلی است؛ اما اگر جسم ضعيف باشد و نتواند فشار کندالینی را تحمل کند، لازم است که شخص منتظر تولّد ديگری باشد تا شايد دارای جسمی قابل انعطاف گردد.[5] یوگیستهای جدید نیز با مبنا قراردادن باور تناسخ در یوگا، باورهای خود را باز تعریف کردهاند.
«منتره یوگا» مربوط به راهبههایی است که در معبدهای تبتی به خواندن اوراد مشغول هستند. اساس این شبه آیین بر بصیرت و آگاهی درونی است که از طریق به زبان راندن اصوات و کلمات به دست میآید. «کرمهیوگا» بر پایه تفکر شکل گرفته است. بر این اساس، آرامش و سکوت و نیز نبود نظم و برنامهریزی مهمترین راههای کسب معنویت است. "بهکتی یوگا" به تمرکز بر مفهوم ماورایی تکیه دارد و برخی به اشتباه، آن را یوگای عبادت میخوانند؛ درحالیکه از عبادت در آن خبری نیست. در یوگای پاتانچلی هشت مرحله شمرده شده است که یوگیست باید یکبهیک آنها را طی کند.
در نظام یوگا برای کالبد انسان، بدنها ، نادیها و چاکراهایی ترسیم میشود که میتواند انرژیزایی کرده، معنویت را بارور سازد.[6] تناسخ در یوگا نیز به معنی حلول روح انسان به یک کالبد جدید در همین دنیا است؛ یعنی روح، بعد از مرگ انسان به عالم برزخ یا قیامت یا عوالم دیگر منتقل نمیشود، بلکه در همین عالم در قالب و جسم جدید (مثلاً یک جنین، حیوان، گیاه یا چیزهای دیگر) وارد میشود و حیات جدیدی را تجربه میکند و همینطور پیدرپی در زندگیهای مکرّر به حیات خود ادامه میدهد. با این تبیین، کسانیکه به تناسخ معتقدند، به عالم برزخ و رستاخیز اعتقادی ندارند و بدون اینکه به قیامت و رستاخیز نیازی باشد و حساب و کتابی لازم بیاید، به زندگانیهای مداوم روح، در همین دنیا دل میبندند. پتنجلی در فصل سوم کتابش، سوتره 18، از تناسخ و تولّدهای پيشين مباحثی به میان آورده است.[7]
انرژی حیات، اگر از ستون فقرات به سمت بالا صعود کند، از بالای سر خارج و با انرژی روحانی موجود در جهان هستی آمیخته میشود.[8] در این حالت است که شخص به حالت فرا آگاهی میرسد.[9] فرا آگاهی همان یکی شدن روح فرد با روح جهان یا ابرخود است.[10] به اعتقاد یوگیها، رهايی از چرخه تولّد و مرگ (زنجیره رنج و تناسخ) از نتایج بیداری این نیرو است.[11]
پینوشت:
[1]. معرفی مکتبهای فلسفی هند، چاترجی، ساتیش چاندرا، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1384، ص 560-545.
[2]. (همان:547)
[3]. (همان: 577)
[4]. یوگا، جیمز، هویت، تهران، ققنوس، 1384، ص 63.
[5]. کندالینی، تجربه ای مرموز، شریف پور، خسرو، تهران، پیکان،1383، ص 49.
[6]. آفتاب و سایه ها، فعالی، محمد تقی، ، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 111-84.
[7]. یوگا سوترههای پتنجلی، ساتیا ناندا سارا سواتی، تهران ، نشر فراروان، 1376،ص 297.
[8]. کندالینی، تجربه ای مرموز، شریف پور، خسرو، تهران، پیکان،1383، ص 55.
[9]. یوگا، جیمز، هویت، تهران، ققنوس، 1384، ص 29.
[10]. (همان،219)
[11]. (همان ص 63)
فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، 1391، ص 54.
افزودن نظر جدید