مرام ومسلک اهل حق

آدابورسوم و اندیشههای اهل حق همواره با افسانهسازیهای غیرقابلباوری همراه بوده است. یکی از این افسانهسازیها، داستان دیوار سواری «داود کو سوار» است که بهفرمان سلطان اسحاق سوار بر دیوار میشود و بهسوی «پیر میکائیل» میتازد.

سرسپردگان فرقه اهل حق از اینکه «غالی» خطاب شوند خرسند نیستند. درحالیکه بخشی از سرودههای یارسان که به شرححال و کرامات پیشوایان و بزرگان یارسان میپردازد یا بزرگان این فرقه از وصف خود سخن میگویند، حاکی از وجود عقاید غلوآمیز در این فرقه است.

یکی از اعمال عبادی در فرقه اهل حق گرفتن سه روز روزه موسوم به «مرنو» است. نورعلی الهی روزه مرنو را یکی از ارکان مسلک اهل حق میداند و معتقد است که این روزه، جنبه استصحابی دارد؛ یعنی انبیاء و اولیاء در هر دورهای، به هر اسم و کیفیتی این روزه را انجام میدهند و در زمان سلطان اسحاق هم متداول بود.

در اهل حق هفت نفر از یاران سلطان اسحاق بسیار مورد توجه هستند و برای آنها احترام زیادی قائلاند و معتقدند که تدبیر امور عالم برعهده ایشان است. اما در برخی از متون اهل حق آمده است که "هفتن" امر الهی را در جریان سجده ملائکه بر آدم، نادیده گرفتند و به تبعیت از شیطان حاضر به سجده در مقابل حضرت آدم نشدند و خداوند آنان را در قالب شیطان درآورد و هرکدام یک دوره مهمان ذات شیطان بودند.

مهمترین منابع درباره فرقه اهل حق، اشعاری است که به زبانهای کُردی با گویشهای: گورانی، اورامی و لکی و آذری، درباره اصول عقاید و باورهای فرقه اهل حق، در قالب اساطیر و افسانهها وجود دارد، اهل حق این اشعار مکتوب را "دفتر" یا "کلام" مینامند. بسیاری از دفاتر اهل حق به سدههای سوم تا سیزدهم هجری قمری منسوب است.

یکی از پرندگان مقدس در فرقه اهل حق "خروس" است که درباره آن داستانها و افسانه های متعددی در میان سرسپردگان آیین یارسان بیانشده است. اهل حق معتقدند ارواح طیبه که لیاقت ارتقاء پیدا کنند در جسم خروس برای قربانی شدن درراه خداوند را دارند، وارد خواهند شد.

اکثر سرسپردگان فرقه اهل حق علیرغم اینکه خود را مسلمان معرفی مینمایند در ادعایی متناقض با اعتقاد به نبوت، به صورت مبهم واضع شریعت را شارع مقدس نمیدانند و تکیه اصلی آنان در اجرای قوانین گفتار پیران و بزگان خود است.

کلامهای اهل حق که اشعار و سخنان منسوب به سلطان اسحاق و یاران اوست برای اهل حق چون وحی منزل مورداحترام است. موضوع برخی از این کلامها، افسانهها و نقلهای اساطیری است که زمان آفرینش و یا وقایع دورههای هریک از مظاهر و تجلیات حقتعالی را به تصویر کشیده است.

یکی از اماکن مقدس اهل حق چشمهای موسوم به چشمه "غسلان "است که در منابع مطالعاتی این فرقه به "حوض کوثر" مشهور است که درباره آن داستانهایی ساختهشده است مثلاینکه برخی از اهل حق چشمه غسلان را در حکم چشمه زمزم میدانند و معتقدند بابا یادگار بهفرمان سلطان اسحاق به درون آن رفته است و از دیدگان پنهان گشته است.

امروزه برخی از کلامدانان فرقه اهل حق معتقد هستند که آیین یارسان، دین یا آیین حقیقت است و مبنای آن بر محبت و عشق استوار است، و نیازمند به مباحث علمی نیست.این در حالی است که محبت و عشق هم تعریف، تفسیر و مبنا دارد.

سرسپردگان اهل حق برای پیروی از آیین یاری بر متون کلامی پیران و بزرگان خود استناد میکنند درحالیکه متون کلامی این فرقه، گفتار و سروده هایی از پیران و پیشوایان آیین یاری است و آنان نه پیامبر بودهاند و نه امام معصوم و نه معیاری برای صحت و سقم منظومههای آیینی ارائه کردهاند.

نورعلی الهی معتقد است که اهل حقی که سرسپرده شده باشد، در خانواده اهل حق رشد و نمو پیداکرده باشد و تابع قوانین و مقررات اهل حق باشد احتیاجی ندارد که مراتب قبل که شریعت و طریقت است را انجام دهد.

پیروان فرقه اهل حق اطاعت بیچونوچرا از بزرگان و مرشدان خوددارند و معتقد هستند که آنها دارای علم لدنی هستند و حال آنکه این افراد عموماً افرادی بیسواد بودهاند و هیچ دلیل عقلی و عقلایی بر پیروی از چنین افرادی وجود ندارد.

بنا بر خرافه گویی اهل حق، گاو قربانی دارای جلوه ذاتی از بابا یادگار است که در یک موقعیت زمانی خاص مغرور میگردد و به سایر یاران فخرفروشی میکند، سلطان اسحاق نیز به خاطر این اشتباه، امر میکند که ازاینپس مغز گاو حرام است. این گروه از اهل حق، حرمت خوردن مغز گاو را عقلانی میدانند.