زرتشت و باستانگرایی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ابتدای خلقت تاکنون توجه به موجودی ماورایی و قدرتمند در بین مردم وجود داشته و مردم بنا به فطرت و نیاز دائمی به این مسئله گرایش نشان داده اند. ایرانیان مانند دیگر انسان های روی زمین از این قائده مستثنی نبوده اند و بر اساس همین گرایش ها در برخی ادوار سلاطین و پادشاه خویش را به خداوند منتسب می دانستند.
سنگسار در جامعه و آیین زرتشتی نیز به وفور وجود داشته است. هرچند امروزه جامعهی زرتشتیان به دلیل نداشتن اهرم سیاسی و حکومتی، از اجرای قوانین خود مهجورند، لیکن اصل وجود سنگسار به عنوان یک مجازات رایج را میتوان در متون تاریخی و دینیِ زرتشتی به روشنی مشاهده نمود.
نهمین رییس رژیم اسراییل، طی یک مصاحبه زنده با یک رسانهی عرب زبان با عنوان پانت، در پاسخ به سوال کاربر فیس بوکی این رسانه که خود را ایرانی معرفی نموده بود، مدعی شد که: کوروش کبیر یک "صهیونیست" بود و ما به طور تاریخی پیوسته با ایران دارای روابط خوبی بودهایم.این انگ تاریخی در حالی صورت می پذیرد که عموم ایران پرستان و مدعیان ایران باستان، در سکوتی معنیدار به سر برده و هنوز هیچ واکنشی صورت نپذیرفته است!
با مطالعهی منصفانه و دقیق، میتوان انواع خشونتها اعم از اعدام به شیوهی سربریدن و... را در آیین زرتشتی یافت. لیکن گفتاری که بس جای شگفتی دارد، مجازاتِ مردم، به شیوهی «زنده زنده پوست کندن» است. این حکم در اوستا آمده و گزارشات فراوانی از اجرای آن در متون تاریخی بیان شده است.
هخامنشیان نیز به عنوان اولین حکومت بسیار بزرگ ایرانی خدایان بسیاری را مورد احترام و پرستش قرار دادند. کوروش کبیر در هنگامهی لشکر کشی به ماد ابتدا در برابر خدایان پارسی قربانی بجای آورد، سپس در ورود به سرزمین مادها برای خدای آنان قربانی کرد. او در بابل نیز خود را فرستادهی خدای شهر، مردوک، خواند و..
آریاییگرایان خود را مالک علیالاطلاق سرزمین ایران دانسته و هر قوم و نژادی را بیگانه و متجاوز میدانند! لیکن حقیقت این است که ورود آریاییان به فلات ایران (و تصرف سرزمینهای ایرانی به دست آریاییان) نیز با خشونت و درگیری همراه بود. پس باید دانست که آریاییان نیز گروهی ...
نژادپرستی باوری است که بر حسب آن یک گروه نژادی، خود را برتر از گروههای نژادی دیگر میداند و یکی از قدرتمندترین و مخربترین اشکال تبعیض است. تحقيقات تاريخی و جامعه شناسی نشان می دهد كه همه نژادهای بشری، در صورت حضور شرايط اجتماعی و اخلاقی معين، می توانند از تمام خصوصيات انسان ها برخوردار شوند زيرا نژاد امر اختياري نيست
ایرانیان شاهکارهاى خود را در راه خدمت به اسلام به وجود آوردند و جز نیروى عشق و ایمان نیروى دیگرى قادر نیست شاهکار خلق کند. در حقیقت این اسلام بود که استعداد ایرانى را شکوفا کرد و در او روح تازه اى دمید و ایشان را به هیجان درآورد؛ اگر نه، چرا ایرانیان این همت را در راه کیش پیشین خویش بروز ندادهاند؟ و هیچ ملتى نسبت به هیچ دینى و آیینى این اندازه خدمت نکرده و صمیمیت به خرج نداده است.
دیدار پنج تن از نمایندگان ایرانیان غیرمسلمان در مجلس شورای اسلامی با حجت الاسلام و المسلمین حاج سید جواد شهرستانی نماینده تام الاختیار مرجع تشیع آیت الله سیستانی و سپس با آیت الله مکارم شیرازی دیدار کردند و پیرامون مسایل مختلف به ویژه نحوه تصحیح ماده 881 مکرر ماده مدنی به گفتگو پرداختند. همچنین این نمایندگان از موزه هدایای اهدایی نیز بازدید به عمل آوردند.
گرچه مردم ایران بنا بر تمایل ذاتی همواره علاقهمند به کسب دانش بودند، اما پادشاهان و اشراف ایران باستان دائماً سرکوب گر این خواستهی متعالی بودند. چون نظام طبقاتی در ایران باستان، هرگونه کسب دانش را بر عامهی ملت ممنوع ساخته بود. همین امر سبب شد که ...
بزرگان و پیشوایان سیاسی و مذهبی در دین زرتشتی همواره با اقتدا به فرستادگان اهورامزدا و بنا بر نص صریح اوستا، علاقهی بسیاری به بریدن سرِ دشمنان و مخالفین خود داشتند. از آن جمله در شاهنامه فردوسی موارد بسیاری را بیان میکند که مؤمنین زرتشتی سر از بدن دشمنان و مخالفین خود جدا میکردند...
در متن اوستا و حتی شاهنامه به صراحت آمده است که زرتشتیان با اقتدا به منش خدایشان، غیر زرتشتیان را سر میبریدند. این امر (سر از بدن غیرزرتشتیان جدا نمودن) به وفور و روشنی در تاریخ زرتشتیان مشاهده میشود. آیا زرتشتیان و باستانپرستان از این موضوع آگاه نیستند؟ پس چرا همواره دیگران را به خشونت متهم میکنند؟
کورش کبیر، گرچه در رابطه با بردگان دست به اصلاحاتی زد اما هیچگاه بردهداری را لغو نکرد، این است که بردگان همواره در عصر هخامنشیان (حتی در زمان کورش کبیر و پس از آن) بخشی از بدنهی جامعه و طبقهای از طبقات نظام اجتماعی بودند، خرید و فروش میشدند و جیرهای بسیار اندک ...
نظام طبقاتی در میان اقوام آریایی ریشهای بسیار کهن دارد. نظامی که بر مبنای آن هیچ کس حق ورود به طبقهی دیگر را ندارد و جایگاه اجتماعی هر شخص تنها بر پایهی وراثت تعریف میشود. گاتهای اوستا نیز هیچگاه هیچ مبارزهای با این منش ظالمانه نکرد، بلکه خود آن را تثبیت نمود.