آسيب شناسي مشترك

یکیاز قابلیتهای اینترنت، امکان خرید محصولات مربوط به جریانات معنویتگراست. پارهای از کتابها، فیلمها و محصولات مربوط به فرقههای جدید به صورت رسمی در کشور امکان عرضه و توزیع ندارند. اما این امکان به کاربر اینترنتی داده میشود که خریدار با انتقال اعتبار به شماره حسابهای داده شده و پرداخت هزینه پستی این اقلام، آن را خریداری کرده و در منزل و یا هر آدرس دیگری دریافت نماید. به خصوص نمادهای مربوط به فرقهها هماکنون به این صورت خرید و فروش میشوند.

بیگمان بازیها نخستین گام ورود کاربران به دنیای رایانههاست. امروزه بازیهای رایانهای گسترش زیادی پیدا کرده و افراد زیادی به خصوص کودکان، بخش زیادی از وقت خود را با این بازیها میگذرانند. برخلاف بزرگسالان که بازی را سرگرمی میدانند، بازی جدیترین بخش زندگی کودکان است. تعداد مخاطبان بازیهای رایانهای در سالهای گذشته افزایش چشمگیر داشته و این بازیها به یکی از پر هوادارترین سرگرمیهای موجود تبدیل شدهاند.

گونههای ( ژانر ) وحشت در « سینما »، کارکرد معنوی و روحی دارند. القای ترس در دل انسان و نا امید کردن وی از آینده، به وسیلۀ رسانۀ پرنفوذی همچون « سینما »، میتواند برای آنانکه به دامان ادیان الهی پناه نیاوردهاند، بستری ذهنی روانی ایجاد کند تا برای مقابله با آینده تاریک بشریت، به نیروی دیگری پناه ببرند یا راهی برای خضوع و کنار آمدن با نیروهای اهریمنی پیدا کنند. با تأسف باید اعتراف کرد که هالیوود، نقش خود را در انتقال مضامین شیطانی و رضایتبخش جلوهدادن فرهنگ شیطانی، به خوبی ایفا کرده است.

مخاطب یک فیلم، به صورت ارادی تصمیم میگیرد که قوۀ فکر و اندیشۀ خود را موقتا تعطیل کرده و به خویشتن بقبولاند که آنچه میبیند همه واقعیتاند و هیچ توهم و تخیلی در کار نیست! این در حالی است که بیننده ممکن است بسیاری از شخصیتهای فیلم را به همراه گذشتۀ آنها و جزئیات زندگیشان دقیقا بشناسد؛ اما تصمیم میگیرد تمام نقشهایی را که بازیگران به عهده گرفتهاند، واقعی فرض کند و قوای معنوی و احساسی خود را برای درک این نقش، با فیلم همراه کند؛ به گونهای که گاهی هنگام تماشای یک فیلم، به خشم میآید یا به گریه میافتد.

یکیاز طرقی که معمولا کانال مؤثر و کارسازی برای جذب مخاطب در عرفانهای کاذب است، برقراری جلسات، محافل، نشستها و همایشهاست این ابزار که از آن به « جذب چهره به چهره » هم نام برده میشود، در موارد زیادی شکل رسمی به خود گرفته و گاهی هم به صورت غیر رسمی و حتی قاچاقی مورد استفاده قرار میگیرد. این کانال خود به صورتهای مختلفی انجام میپذیرد که تأثیرگذارترین شکل آن، محافل خانگی است.

بیشترین پایبندی نسبت به آرمانهای فرقهها از طرف افرادی دیده شده که حضور مستمر در محافل و جلسات فرقهای داشتهاند، نه کتاب خوانها و نمادشناسان. این افراد از آن جا که مدت مدیدی را با مربیان و کارآگاهان در فرقه گذراندهاند و به خیال خود همه چیز برایشان حل شده است. از اینرو چنان دلبستگی و دلدادگی در آنها ایجاد شده که گاهی برای بازسازی فکری آنها، تلاشهای روانکاوان، روانشناسان، و مددکاران اجتماعی و حتی متخصصان بهداشت روحی و معنوی هم به جایی نمیرسد.

مکاتبی در تبلیغ خود موفقترند که تبلیغ خود را با نماد آغاز کنند؛ یعنی اگر از ابتدا به واسطۀ این ابزار با مخاطب ارتباط گیرند شانس بیشتری برای جذب مخاطب خواهند داشت. البته این کلام به این معنا نیست که نماد به تنهایی برای بقای یک آیین کافی است، بلکه به این معناست که اگر دیگر شرایط و بسترهای لازم فراهم باشد، انتخاب چنین سبکی برای تبلیغ، دسترسی به نتیجه را تسهیل خواهد کرد. نمادها در بردارندۀ ارزشها و مفاهیم مقدساند، اما نه به صورت تفصیلی و بسط یافته؛ بلکه به شکل منجمد و دربسته.

معنویت دینی تاکنون هم از جهت کمی و هم از جهت روشی و کیفی به صورت شایسته عرضه نشده است. اگر تقاضای گسترده برای رشد معنوی و سلوک باطنی، به ویژه در میان جوانان اگر با داروی مناسب و سالم درمان نشود، طبیعی است فرآوردههای جدیدتر که در بستهبندی فریبنده و جذاب عرضه شدهاند ابتکار عمل را بدست گرفته و این عطش روحی را در کوتاه مدت تسکین داده و صد البته در دراز مدت لگدمال و ضایع خواهد کرد.

بسیاری از خوانندگان رمان معمولا نگاه نقادانه به متن ندارند و تلاشی برای تجزیه و تحلیل انتقادی به خرج نمیدهند. چنین افرادی از آنجا که احتمال تناقضگویی یا احتمال وجود نارسایی در اندیشۀ نویسنده را نمیدهند، اگر تناقض و یا کاستی در متن احساس کنند، توان ذهنی و فکری خویش را صرف حل متن مینمایند و با برداشت مثبت از مفاهیم و اصطلاحات، آنها را به صورت دیگری فهم کرده است...

کسانی که قصد مواجهه با آیینها و فرقههای انحرافی را دارند، نباید سراغ نماد رفته و به تجزیه و تحلیل نمادها بپردازند و در نتیجه به شیوع نمادها دامن بزنند. این افراد از آنجا که به یک کار توصیفی همت گماشتهاند، در حقیقت به صورت ناخواسته به گسترش آن آیین دامنزده و آن را به مخاطبان بیشتری شناساندهاند. در سالهای اخیر پارهای از افراد دلسوز از سر اشتباه، نماد شناسی را به جای آسیبشناسی گرفته و با نام نقد به تفسیر پرداختهاند که در نهایت به سوی ترویج مکاتب ضد دینی گام برداشتهاند.

منابع مکتوب از آن جا که در نگاه اول، خود را حامل اندیشه و فکر نشان میدهند و اندیشه و تفکر هیچگاه خود را به لباس دشمن نیاراسته و چهرۀ آسیبزا از خود به نمایش نمیگذارد، معمولا از طرف متولیان فرهنگی و مربیان، به عنوان لغزشگاه شناخته نمیشوند. از قضا مخاطبان این دسته از محصولات هیچگاه به محتوا و درون مایۀ کتابها با چشم بد نگاه نمیکنند و تصور میکنند ...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جشن هایی که در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی برگزار میشود، جشن هالووین نام دارد. مردم این کشورها، اغلب شناخت زیادی از این جشن ندارند.

فجر ... نام بلندی که در این روزها خیلی غریب افتاده، با نامش جشنهایی برگزار میکنند. بهر نوعی که توانستند در جهت تبلیغ بیحجابی و بدحجابی کوتاهی نکردند؛ حتی با کمال وقاحت نام فاسدترین بازیگران طاغوتی را نیز در تریبون مقدسی چون فجر بردند تا عده ای نیز با سوت و کفشان از قافله عقب نیفتند ... از همه بدتر؛ فاسدترین بازیگران همچون «بهروز وثوقی و محمدعلی فردین» میشوند « ستونهای بازیگری در سینمای کشور»

عرفان های کاذب، آن چیزی نیست که بتواند خلأِ روحی و روانیِ افراد را پر کند بلکه سرابی بیش نیستند. و مهمترین سؤال اینست که آیا این مکاتب میتوانند ادعاهایی را که دارند برآورده کنند؟ و همچنین اسلام که بعنوان دین خاتم معرفی شده مگر اینها چه حرف جدیدی دارند که در آموزه های اسلامی نیامده است؟ و آیا سؤالات اساسی که انسان -مخصوصا جوانان-دارند توانایی پاسخگویی از روی عقل و منطق دارند؟یا اینکه با بیان مطالب احساسی، مخاطب را ساکت می کنند؟ و آیا این مکاتب، رسالتشان ساکت کردن مخاطب است یا قانع کردن؟ و رسالت یک دین واقعی، کدامیک از ایندو است؟