دونادون و اصالت روح در هویت انسان
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دغدغه جاودانگی در انسان، سابقهای به دارازای هستی او دارد. انسان از اعماق فطرت خود، ندای جاودانگی و بقا را میشنیده و همیشه از مرگ و نیستی بیزار بوده است. برای رسیدن به جاودانگی و پاسخ به این میل فطری، گرایشها و باورهای مختلفی در هندسه اعتقادی بشر، نسبت به فرجام زندگی، شکل گرفته است.
یکی از گرایشها در حوزه اعتقاد به جاودانگی روح، عقیده داشتن به «تناسخ » است که در واقع، شکل تحریف شده اعتقاد به معاد است. این عقیده نیز در فرقه اهل حق با تفاوتهایی مشاهده میشود که از آن به دونادون تعبیر میکنند.
با سیری در آثار و گفتار باورمندان به این عقیده، میتوان گفت که یکی از عامترین و عمدهترین زمینههای اعتقاد به تناسخ و دونادون، تصور اصالت روح و نفی دخالت جسم در هویت انسان است.[1] مطابق این تصور، انسان همان روح یا نفس مجردی است که در جسم مادی اسیر است و وقتی حیات حقیقی مییابد که از قید تن رها گردد؛ بر این اساس، کسیکه پاکی و تجرد لازم برای حیات حقیقی را در طول زندگی دنیوی خود کسب نکند، به ناچار از جهان معنوی باز نمیماند و به جسم باز میگردد تا زمانی که به تمامی تزکیه شود. بر این اساس طرفداران تناسخ، نظریه خود را به بقای روح، که هویت انسان را شکل میدهد، پیوند میزنند.
اگرچه از نگاه انسان شناسی دینی و بر اساس آموزههای قرآنی، حقیقت انسان همان روح اوست و این ادعا را میتوان به آیات قرآن کریم استناد داد، «وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ [آلعمران/169] هرگز گمان مکن کسانیکه در راه خدا کشته میشوند، مردگانند؛ بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.»
در این آیه با توجه به اینکه بدن انسان مرده است، لکن خداوند میفرماید که انسان زنده است و در پیش خدا روزی میخورد؛ بنابراین حقیقت انسان غیر از این بدنی است که مرده و به خاک تبدیل میشود.
همچنین خداوند در آیه دیگری میفرماید: «حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا وَهُمْ لا یُفَرِّطُونَ [انعام/۶۱] زمانی که مرگ یکی از شما فرا رسد، (در این موقع) فرستادگان ما جان او را میگیرند و آنها کوتاهی نمیکنند.»
در این آیه خداوند بیان میکند، در حالیکه بدن انسان مرده است، لکن آنها به سوی خدا برگردانیده میشوند. پس آنچه را که به سوی خدا میبرند، غیر از بدن مرده است.
بر اساس مفاد این آیات و همچنین آیات دیگری از قرآن کریم، میتوان استنباط کرد که حقیقت انسان، همان روح اوست و در کنار این آیات، آیات دیگری که به صراحت به اصل معاد اشاره داشته و بر مبنای نگرش خود به وجود انسان که مشعر بر اهمیت توأمان جسم و روح در هویت انسان و مسئولیت آنها در برابر اعمال و رفتار خود، از رستاخیز یا معاد جسمانی دفاع کرده و تناسخ را رد کردهاند؛ ولی طرفداران تناسخ و دونادون از این مبنای اعتقادی تفسیر دیگری ارائه داده که پیامد آن انکار معاد و روی آوری به تناسخ و دونادون است که این دو عقیدهای باطل و مخالف آموزههای وحیانی است.
پینوشت:
[1]. القاصی، مجید، مجموعه آئین و اندرز و رمز یاری، انتشارات طهوری، ص45.
افزودن نظر جدید