نظر میرزای قمی در مورد شیخ اکبر صوفیه

  • 1394/06/31 - 12:47
یکی از راه‌های به دست آوردن مطالب حق در غبار فتنه‌های آخر‌الزمان رجوع به علمای طراز اول تشیع در عصر غیبت است که نایبان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به شمار می‌روند و چراغ راه شیعیان در ظلمات مسیرند. از علمای بنام قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری ابوالقاسم بن محمدحسن معروف به میرزای قمی متوفای 1231 هجری قمری است که مدتی مرجعیت عامه شیعیان را...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از راه‌های به دست آوردن مطالب حق در غبار فتنه‌های آخر‌الزمان رجوع به علمای طراز اول تشیع در عصر غیبت است که نایبان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) به شمار می‌روند و چراغ راه شیعیان در ظلمات مسیرند. از علمای بنام قرن دوازدهم و سیزدهم هجری قمری ابوالقاسم بن محمدحسن معروف به میرزای قمی متوفای 1231 هجری قمری است که مدتی مرجعیت عامه شیعیان را عهده‌دار بوده است. در کتاب اعیان الشیعه در وصف این عالم فرزانه چنین آمده است: «هو أحد أركان الدين و العلماء الربانيين و الأفاضل المحققين و كبار المؤسسين و خلف السلف الصالحين كان من بحور العلم و أعلام الفقهاء المتبحرين طويل الباع كثير الاطلاع حسن الطريقة معتدل السليقة له غورفي الفقه و الأصول مع تحقيقات رائقة و له تبحر في الحديث و الرجال و التاريخ و الحكمة و الكلام كما يظهر كل ذلك من مصنفاته الجليلة هذا مع ورع و اجتهاد و زهد و سداد و تقوى و احتياط و لا شك في كونه من علماء آل محمد و فقهائهم المقتفين آثارهم و المهتدين بهداهم».[1] آنچه از این کلام برداشت می‌شود این است که این عالم بزرگوار در اخلاق و تقوا و در علم و دانش و مرجعیت سرآمد روزگار خود بوده است. وی در علم اصول فقه کتابی به نام قوانین الاصول نگاشته است که تا سال‌های زیادی طلاب علوم دینی در حوزه‌های علمیه آن را به‌عنوان متن درسی فرامی‌گرفتند.
از آنجا که علما و مرجعیت شیعه به‌حکم روایات معصومین موظف هستند که از بدعت‌ها و انحرافاتی که در دین به وجود می‌آید جلوگیری کنند، در تألیفاتی که از مرحوم میرزای قمی به جامانده است رساله‌ای به نام است که مشتمل بر ردیه بر افکار صوفیه است که به نام سه رساله در نقد عرفان به چاپ رسیده است. در بخشی از این کتاب میرزای قمی (رضوان الله تعالی علیه) در ذم سران صوفیه چنین آورده است: «هرچند جماعتی که کفر آن‌ها ظاهر است و صوفیه معتقد به آن‌ها هستند مانند حسین منصور حلاج و بایزید بسطامی و... اما به شرح‌حال محیی الدین عربی می‌پردازیم: اگرچه بعضی از بزرگان به خاطر بعضی از کلمات او که دلالت بر تشیع او ندارد فکر کرده‌اند شیعه است اما او از مشایخ اهل سنت است و این چیزی نیست که من افتراء بگویم و بهتان به علمای شیعه ببندم.»[2] وی در ادامه‌ی کلمات خود در مورد شیخ اکبر صوفیه لقب "احمق" را استفاده می‌کند.[3] مرحوم میرزای قمی در ادامه به نقل کلمات محیی الدین و نقد آن‌ها می‌پردازد و سپس کلام بایزید بسطامی و منصور حلاج را نقل کرده و می‌نویسد: «همه این‌ها انکار شریعت است.»[4] معلوم است کسی که انکار شریعت می‌کند و درنتیجه به مسلمانی‌اش باید شک کرد، اگر الگو و بزرگ فرقه‌ای باشد آن فرقه به راه سعادت نخواهد رسید.

پی‌نوشت:
[1]. امین محسن، أعیان الشیعة (53 جلدی)،نشر بی نا، بیروت، لبنان، جلد7، صفحه411
[2]. ابوالقاسم بن محمدحسن میرزای قمی، سه رساله در نقد عرفان، مصحح: حسین لطیفی و علی جبار گلباغی‌ماسوله، نشر بنیاد پژوهش‌های اسلامی، مشهد، 1389، صفحه 203
[3]. همان، ص 205
[4]. همان، ص 214

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.