آیا شیاطین از عُمَر فرار می‌کردند، اما از پیامبر نه ؟!

  • 1394/01/24 - 09:38
اهل‌سنت در کتب خود روایاتی را بیان می‌کنند که قابل تأمل است، و جایگاه یک صحابی را از پیامبر خدا بالاتر می‌برند، و می‌نویسند که شیاطین جن و انس از عمر فرار می‌کنند، اما از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ وحشتی ندارند! با توجه به این گونه روایات باید ببینیم تا چه اندازه قداست برای خلیفه دوم قائل شده‌اند تا با این وسیله، بتوانند قلم توجیهات...

اهل‌سنت در کتب خود روایاتی را بیان می‌کنند که قابل تأمل است، و جایگاه یک صحابی را از پیامبر خدا بالاتر می‌برند، و می‌نویسند که شیاطین جن و انس از عمر فرار می‌کنند، اما از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ وحشتی ندارند!

- «قالت عایشه: کانت یوم عید تبغنی و یطرب نفر من الحبشیات فی مسجد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فدخل عمر المسجد فخرجت الحبشیات من المسجد مستعجلة فقال: نبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أن شیاطین الجن و الانس یفرّون عن عمر[1] عایشه نقل کرده است: در یک روز عید، گروه مطربی از حبشی‌ها در مسجد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آوازخوانی می‌کردند، پس عمر وارد مسجد شد، ناگاه حبشی‌ها بیدرنگ از مسجد خارج شدند، پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: شیاطین جن و انس از عمر فرار می‌کنند.»

- «عن عایشه ایضاً أنها قالت: جاء السودان یلعبون بین یدی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) یوم عید فدعانی فکنت اطّلع الیهم من فوق عاتقه فما زلت انظر الیهم حتی کنته، انا التی انصرفت[2] از عایشه نقل کرده‌اند که گفته است در یک روز عید، حبشی‌ها در مقابل پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رقصیدند، پس ایشان مرا صدا کرد (و بر شانه‌ی خود نشانده) و از روی شانه ایشان مشرف بر آنها بوده و همواره آنها را نظاره می‌کردم (و در عین حالی که پیامبر خسته شده و ناآرام بودند مرا از دوش خود پائین نیاوردند) تا اینکه خود من منصرف شدم (و از شانه ایشان پایین آمدم).»

حال با توجه به این روایت اهل سنت، چگونه باید پذیرفت که مقام و منزلت خلیفه دوم در مقابل پیامبر خدا بالاتر است، در حالی که شأن و منزلت پیامبر را تا این حدّ پائین آورده‌اند. به حدی که یک صحابی اشرف از پیامبر است، و ذیل این دو حدیث یکی اینکه رقاص‌ها به محض مشاهده عمر تمامی بساط خویش را جمع کرده و فرار می‌کنند و لکن همان گروه آواز خوان در حضور پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه و آله و سلم)، برنامه موسیقی و لهو و لعب اجراء می‌کردند و آن حضرت اعتراض نمی‌کنند، بلکه همسرش عایشه را هم به جهت تماشای مجلس دعوت می‌کنند.

- «حدثنا منصور بن ابی مزاحم ... قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) والذی نفسی بیده ما لقیک الشیطان قط سالکاً فجّاً إلا سلک فجّاً غیر فجک[3]. یعنی منصور بن مزاحم برای ما حدیث کرده و گفته است، رسول خدا فرموده: «سوگند به آنکه جانم در دست اوست، هیچ گاه شیطان تو را در حال پیمودن راهی ندیده، مگر آنکه وی راهی دیگر در پیش گرفت.»

با توجه به این گونه روایات باید ببینیم تا چه اندازه قداست برای خلیفه دوم که خود یکی از صحابی پیامبر است قائل شده‌اند تا با این وسیله، بتوانند قلم توجیهات برخی از اعمال خطای حادث شده از طرف عمر بن خطاب را محو کنند و همه آنها را به صورت حق و حقیقت جلوه دهند، البته ناگفته نماند علت اینکه در بین صحابه و خلفاء برای عمر فضائل بیشتری را جعل نموده و ذکر کرده‌اند، همان اشتباهات بیشتر و بزرگتری است که مرتکب گردیده و بدعت‌های فراوان‌تری است که از ناحیه او در دین ایجاد شده است، و این در حالی است که خود عمر بن خطاب اقرار به این گونه بدعت‌ها در دین دارد.

پی‌نوشت:

[1]. جامع ترمذی، محمد بن عیسی ترمذی، دار احیاء‌التراث العربی، بیروت، باب 18 فضائل عمر بن خطاب، رقم 3700 ص 973.
[2]. سنن نسائی، الإمام أبی عبدالرحمن احمد بن شعیب النسائی، دار الکفر، بیروت، ج 3 ص 195. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. صحیح مسلم، الإمام ابی الحسن مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری، دار احیاء‌التراث العربی، بیروت، ج 4 ص 863 کتاب 44، فضائل الصحابه باب 2، فضائل عمر.
صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل بخاری، دار احیاء‌التراث العربی، بیروت، ج 8 ص 349؛ کتاب الادب، باب 590، التبسم و الضحک.

تولیدی

دیدگاه‌ها

جالبه اهل سنت شیعه را غالی معرفی می‌کنند چون علی ع را جانشین پیامبر می‌دونه در حالی که غلو خود را در مورد خلفایش فراموش می کنه غلوی که حتی شان و رتبه پیامبر ص را از صحابه اش پایین تر می آره یکی به ما بگه چرا در مکتب خلفا پیامبرش ارزشش از صحابیش کمتر است؟ فضیلت تراشی تا کجا؟

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.