احکام وآموزه های بهائی

بهائیان همواره درصدد برآمدند تا نوآوریها و تعالیم به ظاهر بدیع حسینعلیبهاء را به همگان نشان داده و او را پیامبری با پیامهای بدیع و بیسابقه از طرف خداوند برای عصر جدید معرفی کنند. اما چگونه میتوان تصور کرد که فرقهی بهائیت با تعالیمی تقلیدی از سایر ادیان و مکاتب فکری، راه نجات بشریت در عصر جدید است؟!

سران بهائیت در کمال بیشرمی، از علماء، مقامات و مردم ایران که در مقابل خشونت و بربریت اسلاف بابیشان ایستادگی کردند، با عنوان «ملّتی جاهل، متعصب و متوحش (وحشی)» تعبیر کرده و ایرانیان را بخاطر اعدام عامل خشونت و برادرکشی در کشور، صدهزار مرتبه از قاتل امیرالمؤمنین (علیه السلام) ظالمتر میدانند.

هیچکدام از ادیان و پیامبران الهی نمادی را به عنوان نشان شریعت خود مطرح نساختهاند. چرا که هدف از ارسال پیامبران، ایجاد حس نزدیکی به خداوند و نه نماد و حزب بازی بوده است. این در حالیست که سران بهائیت به دنبال تشکیلاتی کردن فرقهی خود، نمادهایی را طراحی کرده و با تفاسیر و تبلیغاتی جذاب، سعی در ایجاد جاذبههای ظاهری برای مخاطبان خود دارند.

پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس خود، بالا رفتن از منبرها را حرام اعلام کرده و گذاردن تخت روی تخت را به عنوان جایگزین منبر برای سخنرانی مبلّغین فرقهی خود تعیین کرد است. اما بیان این کلمات از سوی پیامبرخواندهی بهائیت، یا نشان جهل او و یا تعصب در برخورد با نمادهای اسلامی دارد!

پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس، نسخ یکی از احکام باب (مبنی بر مجازات نوزده مثقال طلا برای ناراحت کردن اشخاص) را اعلام کرده است. اما به راستی چگونه علیمحمد بابی که ضمن فحاشیهای فراوان دستور به قتلعام تمام مخالفین خود را داده بود، از ناراحت شدن ایشان ابایی نداشت؟! و پیامبرخواندهی بهائی که تا به کجا از اباحهگری باب پیشی گرفت؟!

پیامبرخواندهی بهائیت هنگام تشریع حکم زکات، مدعی شد تفصیل آن را به زودی بیان خواهد کرد. اما احکامی که قرار بود به زودی توسط او بیان شود، در زمان شوقی افندی، به زمانی نامعلوم حواله داده شد! از طرفی چگونه پیشوایان بهائیت علّت نسخ اسلام را احکام قدیمی آن معرفی نمودند در حالی که تمام احکام خود را از آن کپیبرداری ناقص کردهاند؟!

پیامبرخواندهی بهائیت در حالی مطالعهی یک خط از شِبه آیات خود را بهتر از قرائت تمامی کتابهای اولین و آخرین میدانست که حتی در یک کپیبرداری ساده از آیات قرآن نیز عاجز بوده است. کپیبرداریهایی که بعضاً با غلطهای فاحشی همراه بوده؛ همان غلطهای فاحشی که پس از چندینبار از اصلاح شِبه آیات بهاء، همچنان خودنمایی میکنند!

پیامبرخواندهی بهائیت نوشیدن شراب را تنها به علت زوال عقل، ناروا دانسته است. لذا طبق تعلیل پیامبرخواندهی بهائیت، اگر کسی مقدار کمی مشروبات الکلی بنوشد یا شخصی معتاد، خمرهای را سر بکشد و عقلش زائل نشود، به نصّ عبارت جناب بهاء، مشروبات الکلی برای او جایز خواهد بود. این در حالیست که مصرف مشروبات الکلی، آسیبهای بسیار زیادی دارد.

بهائیان در حالی مدعیاند یکی از تعالیمشان مسئلهی لزوم تطابق دین با علم و عقل است که پیامبرخواندهی بهائیت در حکمی خلاف، یادگیری زبانهای خارجی را فقط برای تبلیغ بهائیت جایز برشمرده است. این در حالیست که در تمام قوانین و ادیان، احدی نمیتواند حکم دهد که تحصیل علم و دانش [که زبان نیز جزئی از آن است]، ممنوع باشد.

پیامبرخواندهی بهائیت، با خدا دانستن خود و تشبیه مکانهایی که در آنها سکونت داشته به عرش پروردگار، حکم به ساخت زیارتگاه در مکانهایی که در آنجا سکونت داشته، داده است. لذا مردم مسلمان و مسئولین کشورمان باید هوشیار باشند تا مبادا محلهای سکونت پیشوایان بابیت و بهائیت در ایران، به عنوان معابد شرک و مراکز فعالیت ضداسلامی، دایر شود.

از نگاهی کلی، همجنسبازی و لواط عملی بر خلاف فطرت است و هرچه با فطرت همخوانی نداشته باشد، تأثیر سوء بر سلامت جسمی و روانی جامعه میگذارد. این در حالیست که پیامبرخواندهی بهائیت، از بیان حکم این فساد بزرگ طفره رفته و خجالت خود را دلیل بیان نکردن حکم همجنسبازی معرفی کرده است!

در سال جاری میلادی، تشکیلات بهائیت با انتشار پیامی از سال 2010 م خود، سکوت معنادار بهائیت در قبال حکم ازدواج با محارم را شکست و حکم به حرمت آن داد. اما به راستی چرا بهائیت حدود 160 سال در قبال وظیفهی خود که بیان حکم این موضوع باشد سکوت کرده و در مواردی حکم به جواز آن داده و اکنون بخاطر فشار افکار عمومی آن را ممنوع اعلام کرده است؟!

مبلّغان بهائی در تبلیغات خود سعی بر آن دارند تا علت مقابلهی علمای شیعه با بهائیت را تجددخواهی این فرقه معرفی کنند. اما به راستی، بهائیتی که هیچ آوردهی جدیدی از خود نداشته و تمامی تعالیم، احکام و شعارهایش تقلیدی از سایر ادیان و مکاتب فکری است، چگونه میتواند با تقلید شعارهای روز و یا واردات ابزار، ادعای تجددخواهی را با خود یدک کشد؟!

پیامبرخواندهی بهائیت در راستای ترویج اباحهگری، حکم به حلیت موسیقی داده است. این در حالیست که حتی پیامبرخواندهی بهائیت هم در استفاده از موسیقی، نسبت به خروجِ از دایرهی ادب هشدار داده بود. اما گویا تشکیلات بهائیت هیچ چهارچوب اخلاقی را در راه تبلیغ فرقهی خود رعایت نمیکند؛ چه آنکه این راهها، حتی مخالف با ساختههای پیشوایانش باشد.