آیا حضرت عباس به یاد کودکان آب ننوشید؟

  • 1392/09/11 - 21:06
هنگامى كه خواست مقدارى آب بياشامد تشنگى امام حسين عليه السلام و اهل‏بيتش را به خاطر آورد، آب را ريخت، و گفت قسم به خدا از این آب نمی نوشم در حالی که حسین و یارانش تشنه هستند

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به تازگی یکی از به اصطلاح کارشناسان شبکه‌های وهابیت، ایراد دیگری را به امام حسین (علیه‌السلام) و اصحابش وارد کرده است. به همن دلیل، بر آن شدیم، تا مقاله‌ای را در پاسخ اشکال و شبهه وی بنویسیم؛
می‌گویند حضرت عباس رفت برای اهل بیت آب بیاورد و توانست یک مشک را پر کند یعنی یک مشک آب برای این لشکری که 72 مرد و چند صد زن و کودک تشنه همراهش بودند چه اهمیتی داشت؟ و بعد چرا می‌بایست حضرت عباس لب تشنه بمیرد مگر به منبع آب نرسیده بود حداقل باید خود را سیراب می‌کرد تا  با فرزی و چالاکی بیشتری حرکت و جنگ می‌کرد تا  تازه نفس می‌شد و سریع‌تر به گروه می‌رسید.

چند نکته در پاسخ به این سؤال:
نکته اول:
واضح است کسی که این ایرادها را وارد می‌کند از کتب تاریخی، بی‌اطلاع است.
هدف حضرت عباس این بود که برای کودکان آب بیاورد نه برای کل کاروان،که برخی اشکال کنند که: یک مشک آب برای این لشکری که 72 مرد و چند صد زن و کودک  تشنه همراهش بودند  چه اهمیتی داشت؟
در کتب تاریخی می خوانیم که:
عبّاس‏ عليه السلام رهسپار ميدان شد و آنان را موعظه كرد و از عذاب خدا ترساند، ولى اثرى نبخشيد. به نزد برادرش بازگشت و ماجرا را گزارش داد، كه ناگهان صداى العطش‏ كودكان به گوشش رسيد، بى درنگ سوار بر اسب شد و نيزه و مشك را برداشت و به سوى فرات روانه شد. چهار هزار تن از مأموران فرات، آن حضرت را محاصره كردند و هدف نيزه ‏ها قرار دادند ولى آن حضرت دلاورانه لشكر دشمن را شكافت و هشتاد نفر از آنان را به خاك هلاكت افكند، و وارد فرات شد.
«فَلَمَّا أَرادَ أَنْ يَشْرَبَ غُرْفَةً مِنَ الْماءِ ذَكَرَ عَطَشَ الْحُسَيْنِ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ فَرَضَّ الْماءَ وَ مَلَأَ الْقِرْبَةَ.[1] هنگامى كه خواست مقدارى آب بياشامد تشنگى امام حسين عليه السلام و اهل‏بيتش را به خاطر آورد، آب را روى آب ريخت، مشكش را پر كرد.»
در کتاب ینابیع الموده جریان آب آوردن حضرت عباس را این‌گونه نقل می‌کند: «و أخذ غرفة من الماء ليشرب فذكر عطش الحسين و أهل بيته فنفض الماء من يده و قال: "و الله لا أذوق الماء و أطفاله عطاش و الحسين. ... هیهات ما هذا فِعالُ دينِي‏ وَ لا فِعالُ صادِقِ الْيَقينِ.[2] هنگامى‌كه خواست مقدارى آب بياشامد تشنگى امام حسين (عليه‌السلام) و اهل‏‌بيتش را به خاطر آورد، آب را ريخت، و گفت قسم به خدا از این آب نمی‌نوشم در حالی‌که حسین و یارانش تشنه هستند؛ آن‌گاه با خود این نجوا را می‌کرد که: هيهات! چنين كردارى،نه از آیین من است و نه از كردار شخص راست باور.»

نکته دوم:
کسی‌که می‌گوید چه طور ممکن است حضرت عباس نزد آب برود ولی آب ننوشد، این شخص واقعا از فداکاری یاران امام حسین بی‌اطلاع است
به راستی که یاران امام حسین افرادی با تقوا , فداکار و ...بودند
گواه روشن اين حقيقت، سخن امام (عليه‌السلام) در شب عاشورا در وصف ياران خويش است كه فرمود: «فَإِنِّي لا أَعْلَمُ أَصْحاباً أَوْلَى‏ وَ لا خَيْراً مِنْ أَصْحابِي، وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَوْصَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي‏.[3] من يارانى بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم و اهل ‏بيتى نيكوكارتر و به وظيفه خويشاوندى پایبندتر از اهل بيتم نمى ‏شناسم.»
آن قدر اصحاب امام فداکار و ایثار گر بودند که در روز عاشورا خود را سپر امامشان کردند,حتی طبری مورخ سنی مذهب هم در این باره می‌گوید:
پس از آن نماز ظهر كردند، حسين با آنها نماز خوف كرد. بعد از ظهر بجنگيدند و جنگ سخت شد و پيش حسين رسيد. حنفى پيش روى وى آمد و هدف دشمن شد كه از راست و چپ او را به تير مى ‏زدند و او همچنان ايستاده بود و چندان تير زدند كه از پاى در آمد.[4]
بعد از نماز سخت نبرد كردند. مهاجمين هم به حسين رسيدند حنفى خود را پيش انداخت و سپر حسين کرد. آن‌ها حسين را تير باران می‌كردند، اما تیرها به او كه سپر بود اصابت می‌كرد تا این‌که بر زمین افتاد. زهير بن القين هم سخت دليرى و پايدارى كرد.[5]

پی‌نوشت:

[1]. بحارالانوار، مجلسی, ج45، ص41.
[2]. ینابيع المودّة، قندوزی، سلیمان بن ابراهیم, ج3، ص67. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. تاريخ طبرى، محمد بن جریر طبری, ج 4، ص317.
[4]. تاريخ ‏الطبري, محمد بن جریر طبری/ترجمه: ابوالقاسم پاینده, ج‏7، ص3045.
[5]. الكامل, محمد بن جریر طبری/ترجمه: حالت خلیلی, ج‏11، ص181.

برچسب‌ها: 
تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.