محمد اسماعیل صلاحی و برتر دانستن آزادی از دین

  • 1401/08/30 - 13:26
صلاحی مدعی قطبیت فرقه صوفیه گنابادی در حمایت از اغتشاش گران بیانیه ای صادر کرد که در آن آزادی را بر دین برتر می داند و اعتقاد دارد که نباید جلوی آزادی را گرفت و برای این ادعای خود دلایلی را ذکر کرده است که با دقت در مطالبش هر محققی، پی به عدم آشنایی او به متون دینی خواهد برد.
آزادی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ محمد اسماعیل صلاحی مدعی قطبیت در فرقه صوفیه گنابادی که در اغتشاشات شهریور ماه به مانند دیگر وقایع در کشور به دنبال دیده شدن است، در دیدار طرفداران اندک خود مطالبی در باب آزادی بیان کرد که خلاف مبانی دینی است.

صلاحی درباره آزادی‌ و دین می گوید: «آزادی و حریت انسان ها ارمغان الهی و بالاتر از دین است. حکومت ها باید آنرا حرمت نهند و تمکین کنند. حسین (علیه السلام) تاکید بر آزادی و حرمت نمود و فرمود اگر دین ندارید آزاده باشید؛ چون به آزادی نبود هادی است _ مومنان را ز انبیاء آزادی‌ است.»

صلاحی در سخنان خویش به چند مسئله متعرض شده است : 1. ایشان ارزش آزادی‌ را بالاتر از دین می داند. 2. حفظ نگه داشتن حرمت آزادی‌ افراد 3. برای اثبات مطالب خویش به حدیث مشهوری از امام حسین(علیه السلام) و بیتی از شعرهای مولوی استشهاد کرده است.

برای روشن شدن بی پایه و اساس بودن سخنان صلاحی، باید تعریفی از آزادی، مفهوم واقعی کلام اباعبدالله الحسین(علیه السلام) و مولوی بیان گردد تا روشن شود که استشهاد به این دو کلام، مصداق بارز کلام امیرالمومنین(علیه السلام) است که فرمودند: «كَلِمَةُ حَقٍ‏ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ (1) سخن حقّ و درستى است كه از آن نتيجه باطل و نادرست مى گيرند.»

استاد مطهری در تعربف  آزادی، می نویسند: «... سومین چیزی که هر موجود زنده ای به آن احتیاج دارد آزادی است. آزادی یعنی چه؟ یعنی جلوی راهش را نگیرند، پیش رویش مانع ایجاد نکنند. ممکن است یک موجود زنده امنیت داشته باشد، عوامل رشد هم داشته باشد ولی درعین حال موانع جلوی رشدش را بگیرند.»(2)

استاد مطهری بعد از تعریف آزادی به وجود نداشتن مانع در مسیر رشد انسان، با توجه به این که انسان موجودی اجتماعی است و نوع رشد او با رشد حیوان و گیاهان متفاوت است برای انسان دو نوع آزادی متصور است: 1. آزادی اجتماعی 2. آزادی معنوی.

1. آزادی‌ اجتماعی:

افراد اجتماع نباید مانع راه رشد و تکامل یکدیگر، نباید همدیگر را استثمار، استخدام و استعباد کنند، یعنی تمام قوای فکری و جسمی او را در جهت منافع خودشان به کار نگیرند. این گونه را آزادی اجتماعی می گویند.(3)

در نصّ قرآن مجید یکی از هدف هایی که انبیاء داشته اند این بوده است که به بشر آزادی‌‌ اجتماعی بدهند، یعنی افراد را از اسارت بندگی و بردگی یکدیگر نجات بدهند.

2. آزادی‌ معنوی:

استاد مطهری در تعریف آزادی‌ معنوی می نویسد: «انسان یک موجود مرکب و دارای قوا و غرایز گوناگونی است. در وجود انسان هزاران قوه نیرومند هست. انسان شهوت دارد، غضب دارد، حرص ...وجدان اخلاقی دارد. انسان از نظر معنا، باطن و روح خودش ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن است یک آدم برده و بنده باشد.»(4)

ایشان تسلط بر قوه های درونی و به اعتدال رساندن آنها را آزادی معنوی می داند ولی بنده یکی از این قوه ها بودن را بندگی می داند.

تفاوتی که میان مکتب انبیاء و مکتب های بشری هست در این است که پیغمبران آمده اند تا علاوه بر آزادی اجتماعی به بشر آزادی معنوی بدهند و آزادی معنوی است که بیشتر از هر چیز دیگر ارزش دارد.

آزادی‌ اجتماعی بدون آزادی‌ معنوی میسّر و عملی نیست و مشکل جهان امروز این است که راه رسیدن به آزادی‌ اجتماعی را گم کرده است. به این خاطر است که نمی تواند و قدرتش را ندارد که در جامعه، آزادی اجتماعی حقیقی را ایجاد کند. او باید ابتدا به آزادی معنوی برسد و این آزادی تنها با تعالیم انبیاء حاصل خواهد شد.

پس آزادی که ارزش دارد و جزء اهداف پیامبران بوده است همان آزادی اجتماعی و معنوی می باشد و آزادی که جهان غرب سعی در انتشار آن دارد، طبق تعالیم اسلامی چیزی جز بردگی و بندگی نیست و این آزادی، ارمغان الهی نمی باشد و ارمغان شیطان و ابلیس است که امثال صلاحی ها با ظاهری فریبنده، امور شیطانی را امور الهی جلوه می دهند.(5)

 کلامی که حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به سپاه عمرو بن سعد می گوید که اگر دین ندارید آزاده باشید،(6) این کلام نمیخواهد بگوید که آزادی‌ چیزی هم طراز دین است، بلکه حضرت سیدالشهدا(ع) در این جمله به آنها می‌فرماید شما ادعا دارید آزاد هستید و برده نیستید که هرچه به شما گفتند اطاعت کنید؛ یعنی می‌توانید فکر کنید و اگر دیدید حرفی منطقی نیست عمل نکنید.

صلاحی به عنوان دلیل دوم به بیتی از مولوی استشهاد کرده که در این استدلال، در پی کسب اعتباری برای سخن خویش است در صورتی که مولوی در این بیت، به آزادی‌ معنوی و رهایی از بند اسارت شهوت و غضب اشاره دارد و استفاده صلاحی از این بیت، بدون دلیل است.

در نتیجه این سخن صلاحی، هیچ گونه پشتوانه دینی نداشته و برداشت شخصی او از دین است که آن نیز در اثر دوری از معارف قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) است.

پی نوشت:

(1)شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص82، هجرت ،قم، چاپ: اول، 1414 ق.

(2) مطهری، مرتضی، آزادی‌ معنوی، ص12،  صدرا،تهران، 1390.

(3)همان، ص 13.

(4)همان، ص 17

(5) این آزادی‌ که صلاحی، آن را ارمغان الهی می داند همانیست که در اغتشاش ها به دنبال آن بودند. و آن چیزی جز برهنگی و کشف پوشش نیست. در حالی که قرآن کریم برهنگی را از ابزارهای شیطان می داندهمان گونه که درقرآن می فرماید:«یا بَنی آدَمَ لایَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما(اعراف/27) اى فرزندان آدم! شیطان شما را فریب ندهد، آن چنان که پدر و مادرتان را از بهشت، بیرون کرد، و لباس آنها را از تنشان جدا ساخت».

(6)ابو مخنف كوفى، لوط بن يحيى، وقعة الطفّ، ص252، جامعه مدرسين - ايران ؛ قم، چاپ: سوم، 1417 ق.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.