ابن سینا و رد دیانت زرتشتی

  • 1397/02/13 - 12:40
ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مشهور به «شیخ الرئیس بوعلی سینا» از دانشمندان نامدار ایرانی در عرصه جهانی است که در قرن 4-5 هجری می‌زیست و هنوز بسیاری از آثار او مورد توجه جهانیان است. او از اندیشمندان معتقد به اسلام بود که در دفاع از اسلام و رد زرتشتی‌گری، مقالات و مباحثی دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مشهور به «شیخ الرئیس بوعلی سینا» از دانشمندان نامدار ایرانی در عرصه جهانی است که در قرن 4-5 هجری می‌زیست و هنوز بسیاری از آثار او مورد توجه جهانیان است. از نکات جالب در آثار او یکی این است که وی در دفاع از اسلام و رد زرتشتی‌گری، مقالات و مباحثی دارد که به آن اشاره کرده است.[1] همچنین او در یکی از آثار خود به صراحت، شریعت زرتشتی را "حاوی تعالیم فاسد" می‌نامد و آن را «خالی از تأییدات آسمانی» می‌نامد (فسادها و خلوّها عن التأييد السماوی).[2] او در فصل هفتم از فنّ دوم طبيعيات شفا می‏‌گويد: «فطبقات‏ من القدماء المائلين إلى القول بالأضداد، و بأن الضدين مبدءان للكل، الواقفين من ذلك‏ إلى جنبة القول بالخير و الشر، و النور و الظلمة، أفرطوا فى تمجيد النار، و تعظيم شأنها، و أهلوها للتقديس و التسبيح‏». یعنی طبقاتی از پيشينيان كه به فلسفه‌ی اضداد تمايل داشتند و معتقد بودند كه‏ همه چيز از ضدّين به وجود می‌آيد و در اين جهت در مسئله‌ی خير و شر، نور و ظلمت به عنوان دو ضد، واقع شده بودند. آنان در تمجيد و تعظيم آتش راه‏ مبالغه پيش گرفتند و آتش را شايسته تقديس و تسبيح (پرستش) دانستند، بدين جهت كه آتش عنصر نورانی است.[3]
این نکته نیز جالب است که بدانیم اسکندر مقدونی، به ادعای منابع زرتشتی موجب تضعیف دین زرتشتی شد. از همین روی تقریباً هیچ زرتشتی وجود ندارد که از اسکندر به نیکی یاد کند. اما می‌بینیم که ابوعلی سینا از اسکندر به نیکی یاد می‌کند. او را می‌ستاید و وی را ذوالقرنین قرآن می‌خواند.[4]
ابوعلی سینا مسلمان بود و در مسلمانی او شک و تردیدی نیست. این را از آثار او می‌توان به روشنی دریافت. حتی کتابی دارد با عنوان "معراج نامه" در شرح و تبیین معراج پیامبر اسلام که علاقه مندان می‌توانند آن را مطالعه کنند.

پی‌نوشت:

[1]. رسائل ابن سينا، استانبول: دانشكده ادبيات استانبول‏، 1953، ج 2، ص 42.
[2]. ابن سینا، الأضحوية في المعاد، تهران: انتشارات شمس تبریزی، 1382، ص 106.
[3]. ابوعلی سينا، الشفاء( الطبيعيات)، قم: مکتبة علامه مرعشی، 1404 هـجری قمری، ص 53.
[4]. ابوعلی سینا و ستایش اسکندر به عنوان ذوالقرنین

تولیدی

دیدگاه‌ها

کانال تاریخ حقیقی ایران (نقد زرتشت و باستانگرایی) در سروش و ایتاء، مربوط به تیمِ ادیان‌‌نت: @n_bastan

مثل اینکه شما خیلی عقده مسلمان بودن را دارید دراینصورت مسلمانی کاملا برازنده شماست لیاقت شما مسلمان بودن است

مسلمانی افتخار است.

خلاصه وصیت نامه شهید محمد ابراهیم همت: به قرآن و اهل بیت خدمت کنید. راه نجات شما در مسلمانی است. ولایت فقیه را تنها نگذارید. علی‌وار زندگی کنید و حسین‌وار بمیرد ــــــــــــــــــــــــــــــــ توصیه صهیونیست‌ها به مردم ایران: قرآن و اهل بیت را کنار بگذارید. عیاشی کنید. بروید پی هخامنشی بازی. در خیالات زندگی کنید. واقعیت‌ها را قبول نکنید. شعارهای آریایی بدهید و این گونه خودارضایی فکری کنید.

ابن سینا با این حال که دانشمند بزرگی بوده.ولی ذهنیت اسلامی خویش را آمیخته با علم و فلسفه اش کرده. مثلا با این حال که می گوید معاد جسمانی عقلا غیر ممکن است، اما می گوید چون پیغمبر گفته وجود دارد من هم می پذیرم.یا مثلا همین که به جای اینکه برای رد تفکرات زرتشت،دلیل عقلی بیاورد با انگ غیر الهی بودن آن را رد می کند.یا مثلا شیفتگی وی نسبت به علوم یونان باستان از یک طرف و مسلمان بودنش از طرف دیگر ،باعث شده بود که خیال کند اسکندر مقدونی پیامبر و ذوالقرنین بوده و ارسطو هم به خدای یگانه باورداشته،درحالی که ارزش های یونان باستان و حکمت یونانی ،زمین تا آسمان با ارزش ها و باور های اسلامی تفاوت دارد.اسکندر مقدونی هم قطعا شخصیت و ارزش هایی که با آنها آموزش دید با باورهای اسلامی بسیار در تضاد بود.هرچند بسیاری از دیدگاه های ابن سینا عقلانی و می تواند مورد توجه باشد اما برخی دیدگاه های وی هم حقیقتا آخوندی اند(مانند این دیدگاه)و فقط بدرد نقل گرایان می خورد.

در منطق باستان‌گرایان، هر چیزی که به نفعشان باشد، خوب و منطقی است. هر چیزی که به ضررشان باشد، بد و غیر منطقی است. این منطق متبکرانه و سودجویانه البته راه به جایی ندارد و اهل این منطقِ غیرمنطقی، خود به نادرستی سخنانشان واقف اند. به همین خاطر اسم و رسم خود را آشکار نمیکنند. ابن سینا، به روشنی دین زرتشتی را یک دین غیر الهی و حاوی تعالیم دروغین نامید. این دیدگاه او بر اساس یک اندیشه بود که همین امر خود یک برگ برنده در دست کسانی است که دین زرتشتی را دوست نمیدارند. اینکه بزرگان ایران، اکثراً ضد زرتشت بوده از دین زرتشتی دل خوشی نداشتند.

قطعا یک مسلمان (هرکسی باشد)با هر دینی غیر از اسلام ضدیت دارد .این چیزی پوشیده بر ما نبوده .اما این دیدگاه ،وقتی همراه با استدلال عقلانی نباشد ارزشی ندارد. مولایتان علی فرمد:هرکس از پیشینیان کتابی دارد آن را از بین ببرد (تاریخ خلفا ،رسول جعفریان:ص۲۵۹)

درباره سخن ابن سینا، حرف او منطقی و عقلانی است. کافی است به متابع مراجعه شود تا درستی سخن او به دست بیاید. او میگوید که زرتشتیان، در تمجيد و تعظيم آتش راه‏ مبالغه پيش گرفتند. بله، زرتشتیان، آتش را پسر خدا دانستند و به معنی واقعی آن را عبارت میکردند. چنان که عباراتی روشن در اوستا و متون زرتشتی بر این امر تأکید دارد. بنگرید: https://www.adyannet.com/fa/news/7707 و این مبالغه و ادعای نادرست متون زرتشتی، هیج توجیه موجهی ندارد. دیگر آنکه ابن سینا میگوید دین زرتشتی خالی از تأیید آسمانی است. البینة علی المدعی، یعنی مدعی باید دلیل بیاورد، زرتشتیان باید اثبات کنند که دینشان از تأیید آسمانی بهره مند است. وگرنه هر کس متن اوستا را بخواند، در آسمانی نبودن دین زرتشتی یقین میکند و اقلا در آن تردید میکند. پس سخن ابن سینا و دیگر بزرگان ایران‌زمین در رد و خوار شمردن دین زرتشتی، درست و پذیرفتنی است.

اما سخنی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نسبت دادی که ایشان فرمودند هرکس از پیشینیان کتابی دارد آن را از بین ببرد. در ادامه به کتاب تاریخ خلفا، اثر رسول جعفریان، ص 259، استنادی کردی، من به این کتاب و آدرسی که دادی مراجعه کردم چنین چیزی که گفتی آنجا نبود. تصویر صفحه: https://s8.uupload.ir/files/333_wb9e.png اگر برای من روشن شود که دروغ گفتی، ان شاء الله دشمنی‌ام علیه دین زرتشتی بیشتر خواهد شد.

ببخشید منظورم صفحه۱۵۹بود

ص 159 درباره عثمان هست. ندیدم که چیزی درباره ادعای شما نوشته شده باشد. تصویر متن کتاب را بفرستید. متأسفانه الآن متهم به خیانت و دروغ هستید. ای کاش در این موضع قرار نمیگرفتید.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.