عمل، معیار نتیجه است

  • 1395/02/03 - 13:04
قانون جذب بر تصور و احساس تأکید می‌کند، و عمل را کنار می‌گذارد. البته برخی از افرادی که این قانون را ترویج می‌کنند، می‌کوشند تا نشان دهند این قانون با عمل در پیوند است. اما به راستی توجه به حقیقت و ماهیت قانون جذب نشان می‌دهد که ربط دادن آن به عمل بی‌معناست و حتی کسانی که به عمل اشاره می‌کنند، عامل موفقیت و رسیدن به آرزوها را همان ذهنیات می‌دانند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قانون جذب بر تصور و احساس تأکید می‌کند، و عمل را کنار می‌گذارد. البته برخی از افرادی که این قانون را ترویج می‌کنند، می‌کوشند تا نشان دهند این قانون با عمل در پیوند است. اما به راستی توجه به حقیقت و ماهیت قانون جذب نشان می‌دهد که ربط دادن آن به عمل بی‌معناست و حتی کسانی که به عمل اشاره می‌کنند، عامل موفقیت و رسیدن به آرزوها را همان ذهنیات می‌دانند. جک کنفیلد از تشبیه به آهن‌ربا استفاده کرده و می‌نویسند: «همان‌گونه که عمل جذب آهن‌ربا به آسانی انجام می‌شود؛ قانون جذب درباره‌ی شما نیز بی‌تلاش و تکاپو عمل می‌کند.»[1]
توجه به ساختار قانون جذب نشان می‌دهد که تا چه اندازه از عمل فاصله دارد و به احساسات و ذهنیات تکیه می‌کند. قانون جذب تأکید می‌کند که شما با احساسات و تصورات ذهنی می‌توانید همه چیز را به سوی خودتان جذب کنید و اگر چیزی را نمی‌خواهید اصلا به آن فکر نکنید. اگر نمی‌خواهید مشکلات و موانع در زندگی شما پیش بیاید، پس به آن‌ها فکر نکنید و چنان تصور کنید که به موفقیت رسیده‌اید و به سادگی آرزوهای خود را در دست دارید.
درحالی‌که یک برنامه عمل‌گرایانه برای دستیابی به موفقیت، تأکید می‌کند که موانع و مشکلات احتمالی را پیش‌بینی کن و برای رویارویی با آن‌ها آماده باش و راه‌حل‌های ممکن را در نظر بگیر. بنابراین برنامه‌ای که می‌گوید اصلا به موانع فکر نکن، چون فکر کردن به آن‌ها موجب جذب و بروزشان در زندگی می‌شود، عمل‌گرایانه نیست و کاملا ذهنی و احساس محور است.
عقل و اندیشه و تجربه به ما نشان می‌دهد که با عمل می‌توان کارها را پیش برد، گره‌ها را گشود و موانع را برداشت و به اهداف بلند دست یافت. در تعالیم قرآنی معیار نهایی دست‌یابی به نتایج و کامیابی، عمل است، نه اندیشه و نه احساس. مهم این است که انسان اندیشه‌ای بلند و گره‌گشا داشته و از آن به خوبی استفاده کند، همچنین انگیزه‌ای قوی و اهدافی ارزشمند که نیروی لازم برای تلاش و کوشش را به شخص بدهد، اما به هر حال میزان موفقیت، و عامل اصلی و کلیدی کامیابی «عمل» است و با عمل می‌توانیم به نتیجه‌ی دلخواه برسیم. اثربخشی اندیشه و احساس، تابع عمل است و به تنهایی هیچ ثمری ندارند. اندیشه، عمل درست را نشان می‌دهد و احساسی که برای عمل برانگیخته شده، نیرودهنده و پیش‌برنده است و اگر عمل نقش کلیدی خود را ایفا نکند، آن‌ها مثل یخ، در زیر آفتاب ذوب می‌شوند و از بین می‌روند؛ نه ذهنیت مثبتی می‌ماند و نه احساس و هیجانی.
قانون جذب اگر این‌طور مطرح می‌شد، درست بود که: هر چه بخواهید، به اندازه عملتان به دست می‌آورید نه تصور و نه تجسم و نه احساس. «انسان حاصلی جز سعی و تلاش ندارد.»[2] اما این جمله به تنهایی راهنما نیست، هم از این‌رو قرآن کریم در ادامه‌ی این آیه می‌فرماید: «و قطعا تلاشش به زودی نمایان می‌شود.»[3] «یُری» فعل مجهول است و فاعل آن بیان نشده یعنی کسی هست که اعمال انسان و نتیجه‌ی آن‌را به شخص نشان می‌دهد، پس همه‌ی کارها به دست اوست و نتیجه‌ی اعمال را او می‌دهد.[4]

پی‌نوشت:

[1]. شاه کلید، جک کنفیلد، تهران، نشر نسل نواندیش، ص 34.
[2]. نجم، آیه 39.
[3]. نجم، آیه 40.
[4]. برای اطلاع بیشتر: نگاهی متفاوت به قانون جذب، مظاهری سیف، نشر صهبای یقین، ص 36.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.