داستان آفرینش آدم (علیه السلام) در عرفان حلقه

  • 1394/11/21 - 11:46
خداوند در قرآن کریم به صورت موجز و مجمل و در برخی موارد تا اندازه‌ای با تفصیل، شرح ماجرای پیامبران خویش همانند: آدم، نوح، ابراهیم، لوط، موسی، شعیب، زکریا، عیسی (علیهم السلام) و محمد (صلی الله علیه و آله) را آورده است. محمد علی طاهری رئیس فرقه حلقه، ضمن صحبت‌هایی درباره خلقت حضرت آدم (علیه السلام) به نوعی فرضیه تکامل را تأیید می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ خداوند در قرآن کریم به صورت موجز و مجمل و در برخی موارد تا اندازه‌ای با تفصیل، شرح ماجرای پیامبران خویش همانند: «آدم، نوح، ابراهیم، لوط، موسی، شعیب، زکریا، عیسی (علیهم السلام) و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)» را آورده است.
محمد علی طاهری رئیس فرقه حلقه، ضمن صحبت‌هایی درباره خلقت حضرت آدم (علیه السلام) به نوعی فرضیه تکامل[1] را تأیید می‌کند!
او با تقسیم بندی دوران زندگی انسان به دوران جنینی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهنسالی، می‌گوید: «موضوع حیات روی کره زمین، دوران جنینی ما در روی کره زمین، یکی از عظیم‌ترین مظاهر هوشمندی است؛ یعنی اینکه چگونه حیات در کوچکترین جزء خودش شروع شد که بی نهایت شاخه درست کرده است؛ یک شاخه‌اش این همه انشعاب دارد! می‌خواهیم بگوییم، نمی‌تواند این شاخه تصادفی شکل گرفته باشد، اتفاقاً اگر این شاخه باز شود، عظمت هوشمندی ظاهر می شود که ابزار خداوند برای اینکه این موجود را خلق کند، چه بوده است؟! نه اینکه این موجود یک باره از آن بالا  چالاپی انداخته‌اند پایین و بعد از اینجا شروع کرده به کارهایی!»[2]
طاهری حرکت انسان را در مسیر نزولی و صعودی چرخه جهان دو قطبی، در انواع «حرکت ذاتی (طولی) و عرضی» و حرکت ادراکی تعریف می‌کند.[3] او با توجه به این تعریف، بعدهای جسمانی و روحانی انسان و داستان خلقت او را این گونه طرح می‌کند:  
«خلقت آدم درمیانه عالم تک قطبی (بدون تضاد) و عالم دو قطبی (تضاد) شکل می‌گیرد؛ زیرا بخش عام وجود او از اجزایی است که در عالم پایین (عالم تضاد) تحقق می‌یابند و بخش خاص وجودش هدیه‌ای الهی است که از عالم بالا (عالم بدون تضاد) به آن بخش عام افزوده می‌شود... .»
«آدم که در چرخه جهان دو قطبی، «دوقطبی» و صاحب (اختیار) است، در ابتدای چرخه خوردن و آشامیدن ( منظور از خوردن و آشامیدن آدم، بهره بردن از مواهبی است که در متن عالم دو قطبی وجود دارد و او را باقی نگه می‌دارد) در بهشت را آغاز کرد. او در این بهشت نا آگاه ساکن بود. یعنی از عظمتی که در وجودش اقتضای آن را داشت، آگاه نبود و رشدی نداشت. او در برابر خود خود، (تک درخت هستی) را می‌دید که منشعب شدن اجزای چرخه جهان دو قطبی از یک مبدأ را به صورت تنه و شاخ و برگ نشان می‌داد.»[4]
طاهری می‌گوید: «او (حضرت آدم ع) در برابر خود (تک‌درخت هستی) را می‌دید که منشعب‌شدن اجزای چرخه جهان دو قطبی از یک مبدأ را به صورت تنه و شاخه و برگ نشان می‌داد. اینکه به آدم گفته شد، به این درخت نزدیک نشود، اولین نشانه «اختیار» او بود. او می‌توانست تا ابد در بهشت ناآگاهی باقی بماند و یا با نزدیک‌شدن به این درخت، حرکت پرتلاطم در مسیر این چرخه را که به او آگاهی و پختگی می‌داد، تجربه کند. خداوند به او فرمان داد که از میوه این درخت نخورد؛‌ زیرا این کار مستلزم دورشدن او از وحدت بود؛ اما شیطان وجود او، او را به این دورشدن ترغیب می‌کرد. به عبارت دیگر گرچه دورشدن آدم از عالم وحدت، برای او مفید بود؛ اما در عین حال،‌ نوعی دورشدن و عصیان بود و با اینکه ماندن او در بهشت ناآگاهی نزدیک‌ماندن به وحدت بود، اما هدف از خلقت او را که آشکارکردن عظمت الهی‌اش بود، محقق نمی‌کرد. در این کشاکش (آدم) خوردن میوه درخت را انتخاب کرد؛ یعنی او حرکت در چرخه جهان دو قطبی را آغاز کرد تا بتواند با به جان‌خریدن رنج این حرکت، گوهر وجود خود را آشکار کند و با بالفعل‌کردن کمال خود به سوی (رب) خویش بازگردد و با قرارگرفتن در بهشت آگاهی، عظمت خلقت را به نمایش گذارد. در حقیقت خوردن میوه، تمثیلی از به‌دست‌آوردن ثمره این حرکت است که چیزی جز تجربه حاصل از زندگی در بستر این چرخه تضاد نیست.»[5]
چنان‌که ملاحظه می‌کنید، طاهری به گناه یعنی «خوردن میوه ممنوعه» اعتبار و مشروعیت بخشیده و آن را لازمه رسیدن به کمال معرفی می‌کند. او چنین القا می‌کند که گناه، برای رسیدن به کمال لازم است و توبه حلال مشکلات است.
همچنین در جای دیگر این تناقض عجیب و غیرعقلانی را به روش خود حل می‌کند. او می‌نویسد:
از طرف دیگر، به هر حال، آدم برای به‌دست‌آوردن این نتیجه، از اصل خود (عالم وحدت) فاصله گرفته است و با بازگشت خود و اشتیاق ملحق‌شدن به آن از این دورشدن اظهار پشیمانی می‌کند. این همان توبه آدم است که پذیرفته می‌شود! و او با پذیرفته‌شدن آن به وحدت می‌رسد.[6]
باید گفت: تعبیر طاهری از بهشت ابتدایی که حضرت آدم (علیه السلام) در آن ساکن شد، تعبیری خلاف آیات قرآن است؛ در سوره بقره وقتی داستان خلقت حضرت آدم (علیه السلام) بیان می‌شود، قبل از دستور الهی برای سکونت حضرت آدم (علیه السلام) در بهشت، خداوند می‌فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاسماءَ کُلَّها [بقره/31] وخداوند به حضرت آدم (علیه السلام) تمام اسماء را آموخت.» به تعبیری خداوند متعال، ابتدا تمام آموزه‌ها را به او آموخته، سپس او در بهشت ساکن شد.
نتیجه سخنان طاهری این می‌شود: شما هرچقدر می‌خواهی گناه کن، بعد توبه می‌کنی و دیگر مشکلی نیست! اصلاً هرچه بیشتر گناه کنی، بهتر است؛ چون هرچه بیشتر تضاد ایجاد شود، مسیر کمال سخت‌تر می‌شود و از آن طرف رنج بیشتری برای رسیدن به کمال متحمل می‌شوی و وقتی بیشتر رنج بکشی، بیشتر از رحمت خدا نصیبت می‌شود! بنابراین شما هرچقدر می‌خواهی گناه کن، بعد توبه می‌کنی و دیگر مشکلی نیست! اصلاً هرچه بیشتر گناه کنی، بهتر است؛ چون هرچه بیشتر تضاد ایجاد شود، مسیر کمال سخت‌تر می‌شود و از آن طرف رنج بیشتری برای رسیدن به کمال متحمل می‌شوی و وقتی بیشتر رنج بکشی، بیشتر از رحمت خدا نصیبت می‌شود!

پی‌نوشت:
[1]. برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم از استاد شهید مطهری  ومجموعه آثار جلد 6 ص 940 الی 956.
[2]. جلسه نهم کمیته عرفان حلقه، برگرفته از کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از نویسندگان حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه، ص 261
[3]. طاهری، محمد علی، انسان و معرفت، انتشارات گریگور ناتوانسی سال ۲۰۱۱ ارمنستان، ص 224-229
[4]. همان، ص 225
[5]. همان، ص ۲۲۶-۲۲۵.
[6]. همان، ص ۲۲۷.
برای مطالعه بیشتر رجوع شود به کتاب حلقه اسارت، نوشته جمعی از اساتید حوزه و دانشگاه، نشر تسنیم اندیشه.

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام.خیلی جالب است ! صحبت های طاهری را آورده اید و کتابهای طاهری در دسترس همگان هستش.کسی که عاقل هست می داند که طاهری چه میگوید.خیلی برای شما که کوته فکرانه نتیجه گیری کرده اید متاسفم.بیخود نیست که سعدی می گوید : از هزاران در یکی گیرد سماع/ زانکه هر کس محرم پیغام نیست. خدا طاهری را از دست افکار جاهلانه جاهلان حفظ خواهد کرد.

سلام من در پی نوشت حرف این دوستمون اضافه کنم سعدی فرمود ندانم چی هستی خدا ولی هرچه هستی خدایی من تا حدحدودی این عرفان حلقه رو مطالعه کردم واقعا هدفشون چیه ی نقطه میذارم قبلش رسول گرامی اکرم سردار دو عالم حضرت محمد مصطفی درود خداوند یکتا بر او که در عصر جهالت ظهور کرد و خدا از طریق ایشان جواب سوالهای ناتمام بشریت رو تمام کرد اگ ذره ی دنبال حقیقت هستی پژوهش کنید ماننده انسانی که تشنه ست و دنبال سیراب شدن حالا بر اینکه خدا حجت رو بر انسان تمام کرد ولی باز بعضیا برمیگردن به دوران دایناسورها و میخاهن از اول شروع کنن در اینجا جا داره به این نکته هم اشاره کنم که قبلا انسان بدون چوپان وضعیتش معلوم بود که فرضیه قرار دادن کره زمین در مرکز هستی پس وقتی خدا خودش به صراحت همه چی رو برای انسان تفسیر وتحیل کرده با اینکه ادمی عقل شعور درک داشت به سمت جاهلیت پیش میرفت و این عرفان خلقه یا هرچی اسمشه میخواهد قرآن خدا رو که ۱۴۳۰ سال از عصرش میگذرد رو ماننده کتابهای مثل تورات و انجیل تحریف کنن و خدا بهشون میگه ماننده بقیه افراد زندگی کنید درر جواب میگین ما اومدیم که اصلاح کنیم بدانید اینان همان فاسقانان ولی خودشون خبر ندارن پس خدا بردلشان مهر زد به همان خدایی که انسان را آفرید قسم شماها قصدتون جز اینکه بیان چند آیه خدا بگیرید و طبق افکار و جهل بعضی از آدما طوری بهش شاخ برگ بدین تا بگین ما همان مصلحانیم و بجای تعصب یهودی و کابالیستی که دیگه قرآن اومد در جادوگریشونو تخته کرد حالا شما شدید بازی بعضی از نخبگان یهود که با سیاستهاشون بقول خودشون با رقیبی قوی تر بازی کن تا بازیت قوی تر شه ینی اینکه مردمان یهود رو جمع کردن و شروع به جنگ افروزی در دنیا کردن تا قوی تر قوی تر بشن باور کن قرآن در تمام نژاد پرستی یهود قرآن یعنی مقابله با این نخبگان یهود که ۱۴۰۰سال نتونستن جز فتنه و کارهای از این قبیل که بر کتاب مبارک تورات اوردن به خودشون ظلم کردن نه خدا ولی اینبار خدا کاملا ۴ میخشون کرد پس تنها راهی که وسشون مونده اینه تا میتونن داخل مون تفرقه نفاق بندازن چون زورشون هرگز با منطق قرآن نمیرسه و نخواهد رسید ترسم ادمای که تعصب دارن و ۴ روز میرن دانشگاه درس میخونن و بجای اینکه از حق حقانیت دفاع کنن قرآن رو میخواهن در نظرها بد جلوه بدن بار خدایا دلهایمان را مهر مزن و جز کوران و کران قرامان میده همانا تو مهربانترین مهربانانی یا رحمن یارحیم

اللهم عجل لولیک الفرج

استاد طاهری نگفته برو هر کار میخای بکن بیا..منظور این است اگر کسی هر گناهی کرد روزی عشق الهی در دلش بیدار شد هیچ کس نمتواند مانعی شود و رحمت الهی بر او خواهد بارید مگر دست بشر است که جلوی رحمت را بگیرد...توبه میشود کرد حالا اینکه رحمت شامل حالش شود یا نشود تصمیم با خالق است و ضمنا اگر کسی در عمق گناه باشد به سختی به مسیر روشن برمیگردد طبیعتا یک در میلیون اتفاق میافتد کسی از اعماق پلیدی و پستی به سمت خدا رفتن اختیار کند..این یعنی ختم الله.اما چنانچه همچین موردی باشد میتوتند شامل تسهیلات الهی گردد.کاملا مغرضانه مطلب گذاشتید و بی محتوا.استاو طاهری با به پای قران و مولوی و .....همه چیز را درست و دقیق رمز گشایی میکند.این که تا حالا ما در خواب بودیم و طوطی واری خدا خدا میکردیم بدون هیچ وصلی عدم رمز‌گشایی صحیح از کتب اسمانی و نوشته های عارفین بوده.تفسیر های منفعت طلب بوده فقط.

میفرمایند نیش عقرب شیرین است. کسانی که عقرب به آنان میزند لحظاتی حس شیرینی به آنان دست میدهد اما در نهایت به درد و رنج مبتلا میشوند. تفسیرهای ذوقی آقای طاهری، بعضاً شیرین است اما مثل نیش عقرب است. خیلی‌ها در مکتب فکری آقای طاهری گرفتار شدند. انجمن نجات از حلقه را ببینید بسیاری از شاگردان دوره های آقای طاهری که در ابتدا حس لذت میکردند ولی در ادامه آسیبهای روحی بسیار دیدند. بسیاری از همین کسانی که در جلسات آقای طاهری بودند و آسیبهای جدی دیدند معتقدند که آقای طاهری، جن‌گیر است و بسیاری را گرفتار جنیان کرده و پای اشرار را به زندگی ها باز میکند

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.