نقش مسیحیت در پیدایش فمینیسم (4)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فمینیسم یا جنبش آزادی زنان در فضایی به وجود آمد که آرمانها و شعارهای خاصی حکمفرما بود. انسان محور همه امور قرار گرفته بود و خدا از صحنه اجتماع حذف شده بود. هدف فمینیسم احقاق حقوق زنان و رهایی از ستمی بود که مدعی بودند به جنس زن شده است. آنها با تکیه بر اندیشههای سکولاریسم و اومانیسم جنبش جدیدی را پیریزی کردند. اما به راستی نقش کلیسا در شکلگیری این جریان چه بود؟ سابقاً قسمتهای اول و دوم و سوم این گفتار ارائه شد. اکنون ادامه...
نقد مبانی خاص فمینیسم
- تعریف ستم به زنان
از نظرگاه فمینیسم، ارزشهای مدرنیته معیار سنجش خوب و بد است. شهرت، ثروت، استقلال فردی و... عناوینی به ظاهر موجه هستند که ارزش مطلـق دانستن آن موجب تأیید عناوین دیگری همچون جلوهگری زن در جامعه، زندگی جدای از خانواده و... میشود. این برداشت در آثار نویسندگان فمینیستی هویداست: «مسئله حقوق زنان پیوند وثیقی با مفاهیم فرد، فردیت و فرد گرایی و... دارد دامن زدن به بحث درباره مضامین لیبرالی از قبیل فردیت و فرد باوری گام مقدماتی و ضروری در طریق پرداختن به موضوع زنان است».[37] فمینیسم با زیر ذره بین قرار دادن اشکال سنتی ستم علیه زنان، از تحلیل اشکال نوین ستم جنسی طفره میرود. تأکید بر محوریت حقوق بدون توجه به پایه ریزی مناسبات اخلاقی، زمینه را برای تغییر شکل ستم و پیچیده تر شدن بردگی زنان فراهم کرده است.[38] تغیر چهره ستم به زنان در جهان معاصر نوعی جدید از بردگی زنان جایگزین بردگی سنتی شد. مثلاً در نظام سرمایه داری زن ابزار توسعه اقتصادی و جذب سرمایه است نه موجودی انسانی و نیازمند ارتقاء فرهنگی؛ لذا زن در تبلیغات تجاری - فیلمهای سینمایی، صنعت توریسم از جایگاه ویژه برخوردار است. جهانگردی سکس به عنوان یک استراتژی توسعه، تایلند، کره جنوبی و فیلیپین را به مراکز قانونی این نوع جهانگردی تبدیل کرده است. «عروسهای سفارشی» یا «زنان مکاتبهای» زنان و دختران کشورهای در حال توسعه هستند که توسط مؤسسات همسریابی برای مردان ثروتمند دول صنعتی و توسعهیافته تهیه میشوند و به دلیل عدم فهم زبان محلی و عدم آشنایی با قوانین و فرهنگ محلی، غالباً در مراکز فحشای غیرقانونی زندگی میکنند و در معرض انواع خشونت و سوءاستفادههای جنسی، جسمی و روانی قرار میگیرند. به گفته مطبوعات مادرید، در حال حاضر «تجارت برده کشی نوین» (روسپیگری) با درآمد سالانه هفت میلیارد دلار، بعد از قاچاق اسلحه، دومین تجارت جنایتکارانه و پررونق جهان است. همچنین کنفرانس سازمان همکاری امنیت در اروپا، در مورد قاچاق انسانها که در وین برگزار شده بود اعلام کرد: سالانه حدود 200 هزار زن و دختر در اروپا به خودفروشی و... کشیده میشوند و در حال حاضر، قاچاق انسان در قالب روسپیگری، کار اجباری و فرزندخواندگی غیرقانونی، گریبانگیر تمامی 54 کشور عضو این کنفرانس است.[39]
بر خلاف نظریات فمینیستی که ستم را مترادف با تبعیض جنسیتی میدانند از نظر اسلام تساوی جنسیتی نیز بسیاری اوقات میتواند ستمی به زن باشد؛ زیرا این ادعا که هر گونه حق و کار ویژه مردانه بدون در نظر گرفتن استعدادها برای زن مطالبه شود دور کردن زنان از مسیر خاص سعادت ایشان است که در حقیقت ستم به زن است. به تبع تفاوت در تعریف ستم به زنان، تعریف اسلام و فمینیسم از کمال انسان و کمال زن نیز متفاوت میشود. در شرایطی که طرفداران فمینیسم شهرت، ثروت، پیشرفت اجتماعی و سایر امور مادی را کمال زن میدانند، هدف خلقت زن و مرد از نظر اسلام رسیدن به کمال الهی و رشد و تعالی بوده و ملاک برتری انسانها تقوای الهی است. زن و مرد علیرغم تفاوتهای فیزیکی و روحی در رسیدن به کمالات معنوی یکسان هستند تا آنجا که حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) معرفی شده است.[40]
- مرد ستیزی و نفی جنسیت
از مبناییترین مباحث حقوق زنان، تفاوت جنس مرد و زن و نحوه تحلیل آن است. برخی فمینیستها تفاوت را تنها در اختلافات اندامی خلاصه میکنند و معتقدند دو جنس هیچ تفاوت دیگری به لحاظ ذهنی، روانی و عاطفی ندارند. از نظر ایشان آنچه در جوامع به عنوان قابلیتهای زنانه و مردانه مطرح شده پشتوانه طبیعی ندارد، بلکه معلول روابط فرهنگی، اجتماعی و تحت تأثیر سیاستهای جامعه مردسالار است. سیمین دوبوار -از طراحان اصلی نظریه فمینیستی- معتقد بود: «انسان زن به دنیا نمیآید. بلکه تبدیل به زن میشود».[41] سوسیال فمینیستها هم این تفاوتها را تحمیلی دانستند.[42] فمینیستها با این اندیشه، جامعه مردسالار را متهم میکنند که میخواهند با شعار تفکیک جنسیتی، برخی وظایف جامعه را بر زنان تحمیل کنند و از برخی نقشهای مدیریتی جامعه محروم سازند. دادن وظایف مادری و همسری به زنان آنها را زیردست قرار داده و از رشد و پیشرفت بازداشته است. جنسیت نه هویتی از پیش تعیین شده بلکه امری «اجرایی_نمایشی» است. آنچه مردان انجام میدهند مردانه میشود و آنچه زنان، زنانه. آنگاه مردان باید مردانه رفتار کنند و زنان زنانه. ولی هیچ چیزی که پیشاپیش زنانه یا مردانه باشد وجود ندارد.[43]
فمینیستها بر این باورند که عامل بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی، آموزشهای مردانه و بیتوجهی نسبت به خلقیات و ارزشهای زنانه است. ادبیات حاکم بر نظریههای تربیتی موجود، ادبیات مردانه است که باید تغییر کند. همچنین تأکید بر اجتناب از آموزشهای نظری و انتزاعی و اهتمام بیشتر نسبت به آموزشهای کاربردی و حرفهآموزی، که منجر به استقلال زنان از مردان شود، به بدبینی زنان نسبت به مردان، دامن میزند. اما در آموزههای اسلامی تفاوتها و اشتراکاتی که زن و مرد بر اساس ویژگیهای خویش دارا هستند هیچ گاه به عنوان عامل فرودستی کلی و بالا دستی دیگری شناخته نشد، اصول اخلاقی در آموزههای اسلامی اصولی یکسو نگر نیستند که تنها یک طیف از انسانها را در بر گیرد و از طیف دیگر غفلت نماید، بلکه در نظام اخلاقی اسلام زن و مرد یکسان هستند و ملزم به رعایت این اصول میباشند، و هر کس در رعایت این اصول بیشتر خود را ملزم به انجام بداند او انسان کاملی است قرب و اجرش نزد خداوند افزون است. «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛[44] هر کس از زن یا مرد کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات (حقیقی) میبخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آن چه انجام میدادند پاداشی خواهیم داد».
مرحوم علامه طباطبایی در ذیل آیه میفرماید: «آیهٔ شریفه بشارتی است برای زنان که خداوند در پذیرش ایمان و نتیجه اعمال صالح، که زنده داشتن به زندگی پاکیزه و اعطای پاداشی بهتر از آن چه انجام میدادند هست، بین زن و مرد فرق نگذاشته است به رغم آن چه بت پرستان و اهل کتاب از یهود و نصاری دربارهٔ زنان معتقد بودند و زنان را از همه یا از بیشتر مزایای دینی محروم و مرتبهٔ زنان را از مرتبهٔ مردان پایینتر میدانستند و او را در وضعی قرار داده بودند که اصلاً قابل ترقی و تعالی نبود».[45]
از نظر اسلام زن و مرد در کنار اشتراکات، تفاوتهایی از حیث بیولوژیک، روحیات، نگرشها و استعدادها دارند. احساسات مرد مبارزانه و جنگی و احساسات زن صلحجویانه و بزمی است، مرد متجاوز و غوغا گر تر وزن آرامتر و ساکتتر است، زن سریع الهیجان تر از مرد است، احساسات زن بی ثباتتر از مرد است، زن از مرد محتاطتر، مذهبیتر، پرحرفتر، ترسوتر و تشریفاتیتر است [46]. توجه به این نکته ضروری است که این تفاوتها ستم به زنان نیست چرا که از نظر اسلام انسان جزئی از یک نظام هماهنگ و مدبرانه است و تفاوتهای جسمی، روانشناختی و حتی معرفتی بین دو جنس ناشی از همان نظام هماهنگ است. بر این اساس تفاوت امری گزاف یا ظالمانه شمرده نشده به معنای برتری یکی از دو جنس بر دیگری نیست بلکه به عکس به این معناست که هر دو بخشی از هستی انسانی هستند که علاوه بر مشترکات فراوان، هر کدام دارای تواناییهای خاص و کارکردهای ویژه هستند که برای کمال هر یک نیاز است.
آیت الله جوادی آملی راز تفاوتهای زن و مرد را اینگونه بیان میکند: «تفاوتها برای آن است که گروهی، گروه دیگر را به صورت متقابل و دو جانبه تسخیر کند و هیچ کسی حق ندارد افراد دیگری را تحت تسخیر خود در آورد اما خودش مسخر نشود، کسی نمیتواند به دلیل داشتن قدرت و امکانات استعدادی یا غیر استعدادی از دیگران تسخیر یک جانبه کند بلکه باید تسخیر متقابل و خدمت متقابل باشد تا نظام به احسن وجه اداره شود و اگر تسخیر متقابل نباشد همان استهزاء کردن و منافع دیگری را به سود خود رایگان بردن است که قرآن آن را نهی کرده و آن را به عنوان ستم، تحریم و محکوم کرده است».[47]
یافتههای زیستشناختی و روانشناختی سبب شد برخی فمینیستها تفاوت زیستی میان زن و مرد را پذیرفته اما تفاوت حقوقی دو جنس را انکار کنند. بدین معنا که زن و مرد باید در تمام حقوق و تکالیف تساوی و تشابه داشته باشند. در حالی که در اسلام زن و مرد در بسیاری از حقوق و تکالیف با هم متفاوتند. تفاوت در احکام و دستورات زن و مرد ناشی از علم پروردگار به پیچیدگیها و ظرائف مخلوقات خود و تأثیر رفتار ایشان در سرنوشت ابدیشان است که به مقتضای طبیعت خاص هر یک راه جداگانهای برای هدف واحد یعنی قرب الهی و کمال بندگی تبیین کرده است.
زن مسلمان تعالی را در بریدن از پیوندهای طبیعی نمیبیند بلکه آن را در تحصیل رضای الهی جستجو میکند. چون معیار برتری در اسلام در تقواست و این معیار در حق زن و مرد یکسان است، لذا زن خود را موجودی برای خود خواهد یافت و هرگز از اینکه به کارهای خانگی و تولید مثل و مادری میپردازد، احساس بیگانگی نمیکند. در اینجا مناسب است روایتی را نقل کنیم که به خوبی نشان میدهد گرایش فمینیستی در یک زن مؤمن چه نمودی پیدا میکند و چنین زنی تا چه حد از یک زن فمینیست غیر معتقد متمایز است.
بیهقی از اسماء دختر یزید انصاری نقل میکند که نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) -که در جمع اصحاب نشسته بود- آمد و گفت: «پدر و مادرم به فدایت! من به نمایندگی از طرف زنها نزد شما آمدهام! فدایت شوم میدانم که هیچ زنی در شرق و غرب عالم نیست که سخن مرا بشنود مگر این که با من هم رأی خواهد بود. خداوند تو را به حق، سوی مردان و زنان فرستاد و ما هم به تو و خدایی که تو را فرستاده است ایمان آوردیم. ما طایفه زنان محدود و محصور هستیم و اساس خانههای شما میباشیم و خواهشهای شما را برمیآوریم و فرزندان شما را حامله میشویم امّا شما مردها بر ما برتریهایی دارید. مثلاً نماز جمعه و جماعت میخوانید، به عیادت بیماران میروید، تشییع جنازه میکنید و پیاپی به زیارت حجّ میروید و بالاتر از همه اینها، جهاد در راه خداست. هرگاه مردی از شما برای حجّ یا عمره یا جهاد از خانه بیرون میرود، ما اموال شما را حفظ میکنیم و پارچههای لباسهایتان را میبافیم و فرزندانتان را تربیت میکنیم. پس، ای رسول خدا، آیا در اجر و ثواب شریک شما نیستیم؟» پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) کاملاً رو به اصحاب خود کرد و فرمود: «آیا تا به حال شنیدهاید که زنی در پرسش از امور دین خود به این خوبی سخن بگوید؟» عرض کردند: «ای رسول خدا، گمان نمیکردیم که زنی تا بدین پایه برسد!» سپس پیامبر رو به اسماء کرد و فرمود: «ای زن، برگرد و به زنانی که تو را به نمایندگی فرستادهاند اعلام کن که نیکو شوهرداری هر یک از شما زنان و جلب رضایت مردش و پیروی کردن از نظر موافق او (در کاری) با همه این اعمال (که برای مردان نام بردی) برابری میکند». اسماء درحالیکه از شادی تهلیل (لاالهالاالله) و تکبیر (اللّه اکبر) میگفت، برگشت».[48]
- نقش مادری
فمینیستها نه تنها برای مادری کمالی قائل نیستند بلکه آن را «نقش کلیشهای» میدانند که موجب تحقیر زنان و حربهای است برای استمرار سلطه جامعه مردسالار. از منظر فمینیستها رابطه سرشار از مهر و محبت میان مادر و کودک را میتوان از طریق آموزش به مردان منتقل نمود، تا در این رابطه تبعیضی متوجه زنان نگردد و مهارتهای مادر میتواند به عنوان یک الگوی عملی برای همگان درآید. درحالیکه در روایات و احادیث معصومین (ع)، گذشته از آنکه بر جایگاه رفیع مادر تاکید شده و بهشت را زیر قدمهای مادران توصیف مینماید؛ بارداری، وضع حمل، شیردهی فرزندان را عبادت شمرده وبر این کار پاداش فراوان مترتب شده است. ستایش از مادران نمونه و تجلیل از حسن ایفای نقش مادری در آیات قرآن دیده میشود [49]. در دین مبین اسلام همچنان که زنان به عنوان مادر در خانواده ارزش و جایگاه والایی دارند مردان نیز به عنوان پدر خانواده دارای اهمیت و جایگاه ارزشمندی است. اسلام رابطه میان مادر و فرزند را رابطه خدا دادی و غریزی بیان نموده و این رابطه را وجه مهمی از زندگی زنان قلمداد مینماید نه حربهای برای به زانو در آوردن مردان، از منظر اسلام مادری یک نوع خلاقیت است که مختص به زن است و این برتری را به زن داده تا در عالم خلقت بی نظیر باشد اسلام با تأکید بر مهر و محبت مادری میکوشد تا سلامت روانی و احساس رضایت و امید را در مادران تقویت کرده و منزلت والای مادران را بیش از پیش نمایان سازد، این امر را میتوان در آیات و روایات فراوان که توصیههای وجوبی و استحبابی در باب احسان و نیکی به والدین به ویژه مادران را سفارش کردهاند، یافت.
- ازدواج
فمینیسمها ازدواج را نوعی تجاوز و به عبارتی به بردگی کشاندن زنان در قالب خانواده میدانند و زنان را به پناه بردن به ادارات و شرکتها خارج از چارچوب خانواده تشویق مینمایند. به این سبب شاهد از هم فروپاشی خانوادهها و گسترش خانوادههای تک والدی در جهان غرب هستیم. فمینیسم، برای غلبه بر مردسالاری و زمینهسازی هرچه بیشتر برای حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی، با حامله شدن، زایمان و بچهداری مخالف است. برای نجات از این گرفتاریها، بر آموزشهای مربوط به جلوگیری از حاملگی، به خصوص خشنترین و غیر انسانیترین روش جلوگیری، یعنی سقط جنین تأکید دارند. اما قرآن کریم ازدواج را نوعی دوستی شدید و رحمت متقابل بین زن و شوهر میداند و رسیدن به آرامش روح و روان مینامد. قرآن کریم این پیمان را فطری و ورای ارضای نیازهای جنسی میشمرد به همین دلیل است که روایات زیادی ناظر به انتخاب احسن همسر و دقت در این امر است. قرآن کریم به زیباترین شکل زن و شوهر را لباس هم معرفی میکند: «هنّ لباس لکم و انتم لباس لهنّ؛ آنها لباس شما هستند و شما لباس آنهایید».[50]
نگاه اسلام نسبت به ازدواج ورای امور جنسی نگاهی مقدس و معنوی است. اسلام با تشویق و تأکید مسلمانان بر اقدام به این امر مسئولیتها و وظایف خانوادگی را جزو وظایف دینی آنها قلمداد نمود و راه رشد معنوی و رسیدن به تکامل و رشد انسانی را ازدواج میداند. اهداف بی شماری را اسلام در ازدواج دنبال میکند که در تفکر فمینیسمها این اهداف جایگاهی ندارند. در فرهنگ اسلامی ازدواج پیوندی مقدس است که باعث کمال نفس و نورانیت دل میگردد. نیاز به آرامش و امنیت در سرشت انسان ریشه دارد و ازدواج یکی از راههای ایجاد این آرامش است. چنانچه امام رضا علیهالسلام در این رابطه فرمودند: «ما افاد عبد فائده خیراً من زوجه صالحه اذا رأها سرّئه.[51] هیچ منفعت و خیری بهتر از همسر شایسته نیست همسری که وقتی او را میبیند شادمانش گرداند».
یک از ثمرات بزرگ ازدواج بقای نسل آدمی است، امری که فمینیسم آن را نوعی ظلم به زنان میدانند و بارداری و مادری را تحقیر کرده و عملاً به چالش کشاندهاند، اسلام به پرورش فرزندان صالح و مؤمن تأکید ورزیده تا جامعه انسانی کمال یافتهای در این رابطه ایجاد شود جامعهای که روح بندگی خداوند که هدف خلقت هستی است در آن دمیده گردد، پیامبر اسلام (ص) میفرمایند: «تناکحوا تناسلوا، انّی اباهی بکم الامم فی یوم القیامه؛[52] ازدواج کنید تا صاحب فرزند شوید به درستی که من به زیادی شما در روز قیامت مباهات میکنم». غریزه جنسی یکی از قویترین غرایز انسانی است که در امر ازدواج این غریزه به طور طبیعی ارضاء شده و انسانها را از فرو افتادن در ورطه گناه و فساد نجات میدهد. ازدواج برای سلامتی و امنیت جامعه و جلوگیری از جرم و جنایت و بزه کاری امری بسیار مؤثر و مفید است. زیرا جوانان بعد از ازدواج کمتر به جرم و خلاف روی میآورند رسول گرامی اسلام میفرمایند: «اکثر اهل النار العزّاب؛[53] بیشتر افراد جهنم مجردها هستند». شکوفایی و رشد استعدادها و تکامل و رشد عاطفی و اجتماعی نیز از دیگر اهداف ازدواج هستند.
- خانواده
بسیاری از فمینیستها ازدواج را ابزاری برای به بند کشیدن زنان و خانواده را محلی برای تحکیم سلطه جامعه مردسالار میدانند.[54] از این رو برخی، از فمینیسم تعبیر به «جنگ علیه خانواده» کردهاند.[55] توصیه فمینیستها به پرهیز از ازدواج و خانهداری و تاکید بر آزادیهای افسار گسیخته نه تنها موجب استقلال و آزادی زنان نگردید بلکه تنها مأمن و پناهگاه مستحکم زنان را نیز از بین برد و آنان را به معضلات بسیاری چون همجنسگرایی و سقط جنین گرفتار کرد. جریر گریر، که در یک مقطعی از رهبران گرایشهای تند فمینیستی به شمار میرفت، در کتاب زن کامل، مینویسد: «آزادی زن، به آزادی مرد از تعهدات خانوادگی وی نسبت به همسر و فرزندان، به ویژه در تأمین هزینههای خانواده منجر شده است. مردان امروز خواستار زندگانی بدون مسئولیت هستند و زنان را با بار مشکلات اقتصادی تنها گذاشته است».[56]
شعار فمینیستها انتقاد از خانواده هسته ای و اقتدار پدر سالارانه است. حمله به خانواده سنتی بدون پیشنهاد جایگزین مناسب، مناسبات خانوادگی زن و مرد را به گونه ای دگرگون کرده است که امروزه خانواده نه تنها از استحکام لازم برخوردار نیست، بلکه رقبای جدی را در کنار خود دارد. آمار رو به تزاید طلاق، همسر آزاری، خودکشی زنان و تک زیستیها شاهد این مدعاست.[57] تأثیرات منفی این نظریه، به حدی است که برخی از فمینیستها را وادار به اشتباه خود کرده است. شیلاگی مینویسد: «دیگر کافی است! فمینیسم بنیان ازدواج و خانواده را به اضمحلال کشیده است. اجازه دهید که برنامهریزی کنیم و حرکتی قدرتمند علیه فمینیسم را آغاز نماییم».[58] اما از نظر دین مبین اسلام، برای داشتن یک جامعه سالم نیاز به یک خانواده سالم و دور از هرگونه آلودگی داریم. زن با قرار گرفتن در جایگاه مادر و همسر، محور اصلی ساختار خانواده را تشکیل میدهد و احترام و کرامتی مضاعف پیدا میکند و نقش بزرگی را در حفظ خانواده و تربیت نسلی سالم و موفق ایفا میکند. از نظر اسلام خانواده بهترین محل تلاقی ویژگیهای مکمل زن و مرد و محل آرامش و رفاقت و رحمت میان زن و شوهر است [59]. هیچ بنیانی نزد خداوند شریفتر از تشکیل خانواده نیست.[60] مؤمن با ازدواج نیمی از ایمان و دیانت خود را کامل مینماید؛[61] و بدترین افراد امت اسلام کسانی هستند که زندگی بدون همسر را پیشه نمودهاند.[62] از نظر اسلام جنین، مانند یک انگلی چسبیده به رحم مادر نیست که مزاحم آزادی زن است و باید آن را سقط کرد؛ بلکه افزایش نسل از نعمتهای الهی است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ و خلقَ مِنْهَا زوجها وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیراً وَ نِسَاءً وَاتَّقُوا اللّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبَاً.[63] ای مردم از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را از او آفرید و از آن دو مردان و زنان بسیاری پراکنده کرد، پروا دارید.» و یا در آیهای دیگر میفرماید: «وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَجَعَلَ لَکُم مِّنْ أَزْوَاجِکُم بَنِینَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ أَفَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ.[64] و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد، و از همسرانتان برای شما پسران و نوادگانی نهاد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی بخشید. آیا باز هم به باطل ایمان میآورند و به نعمت خدا کفر میورزند؟».
در روایتی بهترین زنان را زنان زایا معرفی نموده، میفرماید: «ان خیر نسائکم الولود الودود العفیفهٔ، العزیزهٔ فی أهلها، الذلیلهٔ مع بعلها المتبرّجه مع زوجها الحصان علی غیره.[65] همانا بهترین زنان شما زنان زاینده، بسیار دوست دارنده و پاک دامن هستند، آنها که در خانوادهٔ خود عزیزند و با شوهران خود فروتن، برای همسران خود زینت میکنند و نسبت به دیگران خود را حفظ مینمایند». در اسلام سقط جنین حرام است و تنها در شرایط خاص و اضطراری، آن هم قبل از دمیده شدن روح به جنین اجازه سقط داده شده است.
همجنسگرایی
از نتایج آزادی بی حد و حصر زنان فمینیسم، پدیده همجنسگرایی است. فمینیستها برای رهایی از ازدواج و مادر شدن، و به عبارتی سلطه مردان، به همجنسبازی روی آوردند. پدیدهای که خلاف عقل و فطرت انسان است و در ادیان مختلف به شدت از آن نهی شده است. چنانچه قرآن این رفتار را رفتاری غیر طبیعی و نا به هنجار معرفی نموده و در این رابطه میفرماید: «أَءِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَتَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنکَرَ.[66] آیا شما مردان همجنس گرا شدید و راه طبیعی ازدواج با زنان را رها کردهاید و این عمل زشت و منکر را در اجتماع مردم و پیش چشم عموم، مرتکب میشوید؟» در باب حرمت مساحقه از پیامبر اکرم وارد شده که میفرماید: «السّحق فی النساء بمنزلهٔ اللواط فی الرجال.[67] مساحقه در زنان، به منزله لواط در مردان است». و در روایتی دیگر پیامبر این امر را زنا نامیده میفرماید: «فهو والله الزنا الاکبر و لا و الله ما لهن توبه.[68] به خدا قسم که این زنا، زنای بزرگ تر است و توبه آنها (در صورتی که استمرار بدهند) قبول نمیشود».
کلام آخر
فمینیسم مولود جهانبینی جدید غرب با محوریت اومانیسم و سکولاریسم و نادیده گرفتن حقوق زنان در مغربزمین است. به دلیل اینکه در دیدگاه اومانیستی، انسان مادی و زمینی تنها موضوع ارزشمند برای تلاش و تفکر است، بنابراین تمامی گرایشهای فمینیستی بر این پیش فرض استوارند که انسان را مصدر تشریع و بینیاز هدایت وحی میدانند و توسل به وحی و اعتقاد به حاکمیت دین در شئونات اجتماعی را نمیپذیرند. مهمترین دغدغه فمینیسم، ارتقای موقعیت زنان در جامعه و ایجاد برابری و همسانی بین زن و مرد است. در آغاز جنبش فمینیستی نوعی اعتراض به مرد سالاری آشکار حاکم در غرب بود اما پس از گذر از مرحله اولیه وارد مرحله حساس تر و مهم تر سیاسی و ایدئولوژیک شد. آموزهها و تفکر غلط فمینیسم در نگرش به مسئله زنان منجر به بیراهه کشاندن و خارج نمودن زنان از محیط مقدس خانواده شده و سوای دستیابی به حقوقی اندک، چیزی جز بردگی و ظلم به زنان ارمغانی نداشته است. بر این اساس از وظایف پژوهش گران در این عرصه تبیین صحیح نظریات، مبانی و اهداف فمینیستی در مقابله با جنبش فمینیسم است، و در این رابطه محوریت اصلی بر این کار باید آموزههای ناب اسلام بر گرفته از آیات و روایات صحیح باشد، امری که بشر امروزه بسیار نیازمند به آن است چرا که با وجود تمامی تلاشهای این جنبش باز هم خلاء ناشی از بی دینی و عدم ارتباط با وحی پر نشده و انسانها تشنه شنیدن معارفی این چنین که برگرفته از آیات الهی است میباشند. برخی از راه حلهای رهایی از معضلات تفکر فمینیستی عبارتند از آموزش سیره عملی پیامبر (ص) و رفتار ایشان با زنان، ترویج اخلاق اسلامی و معنویات، آموزشهای قبل از ازدواج به زوجین، تبیین تفاوتهای زن و مرد، شناساندن حقوق زن و مرد به طرف مقابل شان، تبیین عواقب بد روحی و جسمی عمل به فرامین فمینیستی که نشأت گرفته از هوای نفسانی و ضد اخلاقی است، آموزش حلم و گذشت و ایثار از همان سنین کودکی به فرزندان، ریشه یابی درگیریهای خانوادگی.
پینوشتها:
[37]. هومن پناهنده، «ابهام در تعبیر مساله زنان در ایران»، زنان، ش 68، ص 38.
[38]. محمدرضا، زيبايي نژاد، محمدتقي سبحاني، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، ص 131.
[39]. اخبار زنان، ش 27، مردادماه 1379، صص 69-70.
[40]. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 178
[41]. سیمون دوبوار، جنس دوم (جلد اول)، ترجمه قاسم منصوری.
[42]. سید ابراهیم حسینی، «كنوانسیون در ترازوی فلسفه حقوق»، کتاب نقد، ش 29، ص 68.
[43]. حامد شهیدیان، «فمینیسم در ایران درجستجوی چیست؟» زنان، ش 40، ص 34.
[44]. نحل: 97.
[45]. علامه طباطبایی، المیزان، ج 12، ص 491.
[46]. مرتضي مطهري، نظام حقوق زن در اسلام، ص 206.
[47] . عبدالله جوادي آملي، زن در آينه جلال و جمال، ص 390.
[48]. جلال الدین سیوطی، الدرّ المنثور، ج 2، ص 518.
[49]. برای نمونه: تجلیل از همسر عمران مادر مریم (آل عمران:42 و 35 و 36)، تجلیل از مریم مادر عیسی (آل عمران: 42 و 43؛ تحریم :12) و تجلیل از مادر موسی (قصص: 7 و 8).
[50]. بقره: 187.
[51]. حر عاملی، وسائل الشيعه، جلد 14، ص 22.
[52]. همان، ج 20، ص 54.
[53]. همان، ج 14، ص 6.
[54]. حمیرا مشیرزاده، از جنبش تا نظریههاى اجتماعى، ص 284
[55]. ويليام گاردنر، جنگ عليه خانواده، ترجمه و تلخيص معصومه محمدي، ص 167؛ دايانا پاسنو، فمينيسم راه يا بيراه، ترجمة محمّدرضا مجيدي، ص 46
[56]. محمّدرضا زيبايينژاد، «فمينيسم»، در: مجموعه مقالات فمينيسم و دانشهاي فمينيستي، ص 137.
[57]. محمدرضا، زيبايي نژاد، محمدتقي سبحاني، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، ص 129.
[58]. مايك شيلاگي، «فمينيسم ميخواهيد؟ نه ممنون!»، در: مجموعه مقالات دومين همايش جهاني زن در تهران، ص 244.
[59]. روم:2.
[60]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 122.
[61]. همان، ج 103، ص 219.
[62]. همان، ج 103، ص 202.
[63]. نساء: 1.
[64]. نحل:72.
[65]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 20، ص 29.
[66]. عنکبوت: 29.
[67]. حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 28، ص 166.
[68]. همان، ج 20، ص 346.
منابع و مآخذ:
آبوت پاملا و والاس کلر، درآمدى بر جامعه شناسى نگرشهاى فمينيستى، ترجمه مريم خراسانى و حميد احمدى، دنياى مادر، تهران، چاپ اول، 1376.
آبوت، پاملا و والاس، کلر، جامعه شناسی زنان، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران: نشر نی. 1380.
اخبار زنان، ش 27، مردادماه 1379.
آدمیت، فریدون، اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار، تهران: سپهر، 1351.
استوارت میل، جان، بردگی زنان، ترجمه امام عبدالفتاح امام، قاهره، 1998.
آقا بخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی. چاپار، 1389.
اﻟﻤﻈﻔﺮ، ﻣﺤﻤﺪرﺿﺎ، اﺻﻮل اﻟﻔﻘﻪ، اﻟﻤﺠﻠﺪ اﻻول، ﺑﯽ ﺟﺎ: ﻧﺸﺮ داﻧﺶ اﺳﻼﻣﯽ، 1405 ق.
آلیسون جگر، چهار تلقی از فمینیسم، ترجمه س. امیری، مجله زنان، ش 28.
آندره، ميشل، جنبش زنان، ترجمة هما زنجانيزاده، تهران، نيکا، 1383.
آیت الهی، زهرا، زن و خانواده، تهران، 1381.
بستان، حسين، نابرابري جنسي از ديدگاه اسلام و فمينيسم، چ سوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387.
بشيريه، حسين، جامعه شناسي سياسي، تهران، نيما، 1379.
پاسنوا، دايانا، فمينيسم راه يا بيراه، ترجمة محمّدرضا مجيدي، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و معارف، 1384.
پناهنده، هومن، «الهام در تعبیر مساله زنان در ایران»، زنان، ش 68.
توحیدی، نیره، «فمینیسم پوپولیستی و فمینیسم اسلامی»، کنکاش، ش 19.
جوادي آملي، عبدالله، زن در آينه جلال و جمال، قم: اسراء، 1378.
حر عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه، مؤسسة آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، ۱۴۰۹ ق.
حسینی، سید ابراهیم، «كنوانسیون در ترازوی فلسفه حقوق»، کتاب نقد، ش 29.
دوبوار، سیمون، جنس دوم (جلد اول)، ترجمه قاسم منصوری، تهران: توس، 1385.
رشاد، علي اكبر، آسيب شناسي فمينيسم، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه، معاصر، شماره 17، تهران، 1379.
رودگر، نرجس، فمينيسم، قم، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1388.
زيبايينژاد، محمّدرضا و محمّدتقي سبحاني، درآمدي بر نظام شخصيت زن در اسلام، چ دوم، قم، دفتر تحقيقات و مطالعات زنان، 1381.
زيبايينژاد، محمّدرضا، «فمينيسم»، در: مجموعه مقالات فمينيسم و دانشهاي فمينيستي، چ دوم، قم، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1382.
السمالوطی، نبیل، الدین والتنمیة في علم الاجتماع، دار المطبوعات الجدیده، الاسکندریه، 1989 م.
سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، 1404 ق.
شهیدیان، حامد، «فمینیسم در ایران درجستجوی چیست؟»، زنان، ش 40.
شيلاگي، مايک، «فمينيسم ميخواهيد؟ نه ممنون!»، در: مجموعه مقالات دومين همايش جهاني زن در تهران، تهران، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها، 1388.
طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی، قم: جامعه مدرسین.
فريدمن، جين، فمينيسم، ترجمة فيروزه مهاجر، تهران، آشيان، 1381.
فریدون آدمیت، اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده، تهران: انتشارات خوارزمی، 1349.
فلاورز، سارا، اصلاحات، ترجمه رضا ياسايي، چ دوم، تهران، ققنوس، 1382.
فمينيسم و دانش هاي فمينيستي، ترجمه، تحليل و نقد مجموعه مقالات دايره المعارف روتليج، ترجمه عباس يزداني، بهروز جندقي، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1382.
گاردنر، ويليام، جنگ عليه خانواده، ترجمه و تلخيص معصومه محمدي، قم، دفتر مطالعات و تحقيقات زنان، 1387.
لچت، جان، پنجاه متفكر بزرگ معاصر، ترجمه محسن حكيمى، خجسته، 1392.
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، دار الکتب الاسلامیه، 1362.
محمد مهدی بهدار وند، فمینیسم از شعار تا واقعیت، پیام زن، ش 146، 1383.
محمود عبدالحيمد محمد، حقوق المرأه بين الاسلام و الديانات الاخروي.
محمودي، سيد علي، نظريه آزادي در فلسفه سياسيهابز و لاك، تهران : پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، 1377.
مشيرزاده، حميرا، از جنبش تا نظريه اجتماعي، چ سوم، تهران، پژوهش شيرازه، 1381.
مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، چ 19، تهران، صدرا، 1384.
مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، پنجم، بي جا، 1365.
معصومي، سيدمسعود، فمينيسم در يک نگاه، قم، مؤسسة آموزشي پژوهشي امام خمينی (ره)، 1384.
مكنزى، يان و ديگران، مقدمهاى بر ايدئولوژىهاى سياسى، ترجمه م. قائد، تهران، نشر مركز، 1375.
مگی هام، فرهنگ نظریه های فمینیستی، ترجمه فیروزه مهاجر، تهران، توسعه 1382.
منيسي، ساميه، المرأه في الاسلام.
نگاهي به فمينيسم؛ مؤسسه فرهنگي طه، معاونت امور اساتيد و دروس معارف اسلامي، چ اول، ۱۳۷۷.
نوذری، محمد، سقط جنین در حقوق اسلامی و فمینیسم، مطالعات راهبردی زنان، ش 28، 1384.
ويل دورانت، لذات فلسفه، ترجمه عباس زرياب، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هیجدهم، 1385.
افزودن نظر جدید