17- عمل نيك و اهداء پاداش

بررسيهاى علمى و فلسفى در مورد انسان ثابت نمود كه مرگ پايان زندگانى او نيست، بلكه مرگ انتقالى است از اين جهان به جهان ديگر، وواقعيت انسان را جسم و تن او تشكيل نمى دهد تا با فرسايش آن به نابودى بگرايد بلكه واقعيت او با روح و روان او گره خورده كه با مرگِ تن، از ميان نمى رود بلكه با يك تن متناسب با مقام و موقعيت خود در جهان ديگر كه علما و دانشمندان نام آن را «برزخ» مى نهند زندگى مى كند.

و چون مشروح اين مطالب در بحث حيات برزخى گذشت ما به تفصيل آن نمى پردازيم. اكنون موضوع سخن ما اين است كه آيا گذشتگان، از اعمال ما مى توانند بهره مند شوند يا نه. و به تعبير ديگر، اگر ما عمل نيكى را انجام دهيم و ثواب آن را به پدر و مادر و بستگان خود كه در قيد حيات نيستند هديه كنيم، آيا عمل ما بحال آنان سودى دارد يا نه؟

در اين مورد بايدبه قرآن و حديث مراجعه نماييم تا پاسخ سؤال خود را از اين دو مدرك اسلامى دريافت كنيم.

قبلاً يادآور مى شويم كه ايمان بدون عملْ نجات بخش نيست. لذا آيات قرآن غالباً ايمان را همراه با عمل صالح بيان مى كند، وجمله (الّذينَ آمنوا وَعَمِلُوا الصّالحات) در موارد متعددى وارد شده است. بنابراين، انسان نمى تواند تنها به ايمان خود اكتفا كند يا به اينكه پس از من فرزندم يا دوستم درباره من كار نيكى انجام خواهد داد، اعتماد نمايد بلكه نجات انسان در گرو ايمان و عمل او است.

در اواخر قرن اول و اوائل قرن دوم گروهى به نام «مُرجئه» پيدا شدند كه فقط بر ايمان تكيه مى كردند و بر عمل تأكيدى نداشته اند، پيشوايان ما اين نوع تفكر را نقد كرده و پدران و مادران را سفارش مى كردند كه آداب اسلامى را به فرزندان خود بياموزيد پيش از آنكه در چنگال مرجئه قرار گيرند. (1)

همچنين انديشه نجات به عنوان اينكه منتسب به خاندان رسالت است بدون اينكه از نظر عمل تلاشى انجام دهد، پندارى بى پايه است. و به يك معنا نشأت گرفته از انديشه يهوديان است كه خود را امت برتر و فرزندان خدا دانسته و از اين جهت هر نوع گناه و خطا را در حق خويش روا داشته اند،و منطق آنان اين بود (نَحْنُ أَبْناءُ اللّه وَأَحِباؤه) .(2)

از اين بيان نتيجه مى گيريم كه اساسِ نجات انسان، ايمان و عمل صالح است و حالت اتكالى بر اعمال ديگران يا بر پيوندهاى نَسَبى انديشه اى باطل است كه نبايد بر آن اعتماد نمود.

اميرمؤمنان جمله هاى زيبايى در تأكيد بر عمل دارد كه دو جمله از آن را نقل مى كنيم:
1. ألا وانّ اليومَ عملٌ ولا حسابٌ، وغداً حسابٌ ولا عملٌ.(3)
«امروز روز عمل است نه روز حساب، و فردا روز حساب است نه عمل».

2. ألا وانّ اليومَ المضمارُ وغداً السباقُ، والسَّبقة الجنةُ، والغاية النارُ، أفلا تائبٌ من خطيئتِه قبلَ منيّته، ألا عامل لنفسِه قبلَ يوم بؤسه.(4)
«بدانيد امروز رياضت است و فردا مسابقت، و خط پايان ، بهشت برين است، و آنكه بدان نرسد به دوزخ جايگزين، آيا كسى نيست كه از گناه توبه كند پيش از آنكه مرگش برسد، آيا كسى نيست كه كارى كند پيش از آنكه روز بدبختيش فرا رسد».

با اعتراف به اين اصل باز جاى بحث ديگرى باقى است،كه آيا گذشتگان، از اعمال صالح و نيك ما بهره مند مى شوند؟ مثلاً اگر ما عمل را به نيابت از آنان انجام دهيم، سودى از آن مى برند.

پاسخ اين سؤال را از كتاب خدا و سخن رسول خواستاريم،و خواهيم ديد كه پاسخ كاملاً مثبت است.قبلاً اين توضيح ضرورى است كه اعمال ديگران نسبت به انسان بر دو نوع است:

1. گاهى شخص وفات يافته، در اعمال انسان زنده، نقش دارد.
2. گاهى فاقد هر نوع نقش است جز اينكه او فرد مؤمنى است.

در قسم نخست كه انسان ميت در پديد آمدن عمل انسان زنده نقشى داشته باشد، جاى سخن نيست. و كافى است كه در اين مورد به حديث پيامبر گوش فرا دهيم حديثى كه همگان از فريقين به نقل آن پرداخته اند.

ابوهريره مى گويد رسول گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم)فرمود:
«إذا مات الإنسانُ انقطعَ عنه عملُه إلاّ من ثلاث : صدقةٌ جاريةٌ، أو علم ينتفع به، أو ولد صالح يدعو له».(5)
آنگاه كه انسان بميرد سود و زيان اعمالى كه انجام داده پايان مى پذيرد، جز سه عمل كه سود آن حتى پس از مرگ پايان پذير نيست.

1. صدقه جاريه، مثلاً مسجد يا پل يا درمانگاهى بسازد كه مردم از آن منتفع شوند.
2. دانشى كه مردم از آن بهره مى گيرند.
3. فرزند صالح كه براى او دعا كند.

در اين مورد انسانِ از دنيا رفته از اين اعمال بهره مى گيرد، زيرا او در حال حيات، در پديد آمدن اين سه مورد نقش داشته، بنايى ساخته كه پس از مرگ او نيز در حال بهره دهى است يا كتابى نوشته كه مورد استفاده همگان است يا فرزند صالحى تربيت كرده كه در حق او دعا كند.

جرير بن عبداللّه مى گويد، رسول گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم)چنين فرمود:
من سنّ في الإسلامِ سنّة حسنَةً فعُمِلَ بها بعده كُتبَ له مثلُ أجر مَنْ عَمِل بها ولا ينقص من أُجورهم شيء، و من سنّ في الإسلام سنّة سيّئة فعُمِل بها بعدَه كتب عليه مثل وزرِ مَنْ عَمِلَ بها ولا ينقص من أوزارهم شيء.(6)
«هر كس در ميان مسلمانان كار خوبى را رواج دهد و پس از او ديگران نيز به آن عمل كنند مانند پاداش عاملان به آن سنت، درباره او نيز نوشته مى شود، در حاليكه از پاداش عاملان چيزى كاسته نمى شود.

و هر كس در ميان مسلمانان گناهى را رواج دهد و پس از او نيز به آن عمل كنند مانند گناه عاملان، در ديوان اعمال او نيز نوشته مى شود در حاليكه از كيفر آنان چيزى كاسته نمى شود».

بهره گيرى گذشتگان اعم از پاداش و يا كيفر ديگران به خاطر آن است كه خود انسان در گذشته در آن نقشى داشته و در طول حيات خود سنت نيكى را رواج داده و يا از سنت بدى پشتيبانى كرده است و اگر او چنين كارى نمى كرد ديگران بر آن سنت ها عمل نمى كردند.

سؤال درباره قسم دوم است كه اگر فرد درگذشته در عمل انسان زنده نقشى نداشته باشد آيا انسان زنده مى تواند ثواب عمل خويش را به او اهدا كند پاسخ قرآن و حديث پيامبر مثبت است، وخلاصه آن اين است كه اگر افراد پاكدل، درباره گذشتگان استغفار كنند و يا كار نيكى را به نيابت از ميت يا بدون اين عنوان انجام دهند و ثواب آن را به گذشتگان خود هديه نمايند پاداش آن عمل به ميت مى رسد، قرآن در موارد متعدّد سودمند بودن استغفار ديگران را يادآور شده است.

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. كافى:6/47، حديث 5: «بادروا أولادَكم بالأدب قبل أن يسبقكم إليهم المرجئة».
2 . مائده/18.
3. نهج البلاغه، خطبه 42.
4 . نهج البلاغه، خطبه 28.
5 . صحيح مسلم:5/73، باب وصول ثواب الصدقات إلى الميت من كتاب الهبات.
6 . صحيح مسلم، 8/61، باب «من سن سنّة حسنة أو سيئة» من كتاب العلم.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------