عرفانهای نوظهور

07/22/1394 - 08:37

رسیدن به هدف در مکتب پائولو کوئلیو را در دو نگاه کمّی و کیفی می‌توان بررسی کرد. مراد از کمیت، میزان لذت و مراد از کیفیت، نوع لذت است. از نظر کمیت، کلام پائولو مطابق خواستۀ فطری همۀ انسان‌هاست. پائولو نیز معتقد است باید در پی لذت بی‌حد و مرز بود و وجود انسان این‌گونه است که معنا می‌یابد. اما در کنار اهمیت کمِّی اهداف، کیفیت هدف‌ها نیز بسیار مهم است. هرچند پائولو، پی‌گیری...

07/21/1394 - 09:49

به باور پائولو راه زندگی، تن دادن به افسانه‌ای شخصی است. از این‌رو در خاطرات یک مغ، رؤیای یافتن شمشیر، در کیمیاگر پیداکردن گنج نهان و در بریدا فراگیری اسرار جادوگری، قهرمان داستان‌هایش را به تکاپوی زندگی وا می‌دارد. در شیطان و دوشیزه پریم، آرزوی دخترک خدمت‌کار برای رسیدن ثروت، در داستان کنار رود پیدرا نشستم و گریه کردم، رؤیا کشیش در عشق دخترک...

07/15/1394 - 16:14

یکی از ویژگی‌های عرفان‌های دروغین و آیین‌های نوظهور معنوی، نفی واقع‌گرایی ارزشی است. توضیح آن‌که بسیاری از عرفان‌های جدید و آیین‌های نوظهور معنوی، متأثر از ارزش‌های سکولار و لیبرالیستی حاکم بر فرهنگ غرب، همۀ ارزش‌های دینی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی را غیر واقعی می‌دانند و مدعی‌اند بدی یا خوبی رفتارهای اختیاری انسان، بستگی به میل و سلیقۀ افراد و...

07/15/1394 - 13:06

پائولو کوئلیو چند سال پس از رهایی از بیماری روحی‌ که از آن رنج می‌برد، تصمیم می‌گیرد تجربه‌های خود را بنویسد. در این زمان بود که او با برخی از فرقه‌ها آشنا شد و با سفر به نقاط گوناگون جهان، با فرهنگ‌ها و آیین‌های اقوام نیز آشنا گشت. او با این تجربه‌ها در پی درمان روح بیمار خود بود و سرانجام گزیده‌ای از نسخه‌های معنوی را در اختیار گرفت. آن‌چه پائولو کوئلیو دوست دارد به منزلۀ...

07/15/1394 - 10:55

شکی نیست که برای رسیدن به زندگی معنوی باید عاشق شد. اما چه نوع عشقی انسان را به معنویت می‌رساند؟ عشق زمینی، عشق الهی، یا هر دو در کنار هم؟ پائولو در پاسخ این پرسش به خوانندگانش القا کرده است كه با عشق زمینی نیز می‌توان معنوی شد. او در رمان «کنار رود پیدرا نشستم»، کوشیده است بگوید برای رسیدن به زندگی رؤیایی که خداوند بدان راضی است، عشق زمینی کافی است و...

07/13/1394 - 07:47

فراموش کردن گذشته، از دیگر اصول راه زندگی پائولو است. چه‌بسا خاطرات گذشته، انسان را ناراحت کند. به نظر او، این ناراحتی نیرو و توان انسان را برای حرکت جدید باز می‌گیرد. «گاه باری که گذشته بر دوش آدمی می‌گذارد، سنگین است و او نمی‌تواند آن را بر دوش کشد.» او می‌گوید: «و گاه روح انسان، اسیر گذشته است و این موجب می‌شود نتواند شور زندگی اکنونش را درک کند.» اگر گذشته‌...

07/07/1394 - 08:44

هر مسلک عرفانی، دارای ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر به فردی است. البته این سخن بدان معنا نیست که هر آنچه در آن مصداق عرفانی می‌آید صرفاً، از نوآوری‌ها و ابتکارات آن مسلک بوده و در دیگر نحله‌های عرفانی یافت نمی‌شود. (هرچند ممکن است در برخی موارد این گونه باشد)، بلکه منظور اشاره به چارچوب‌های اساسی یک مسلک عرفانی است. اصول اساسی‌ای که شاکلهٔ یک مسلک...

07/01/1394 - 08:49

نظریه ولایت فقیه تاریخچه‌ای طولانی در اندیشه سیاسی شیعه دارد و متفکران شیعه شرایط و ویژگی‌های لازم را برای نیابت از معصومین و رهبری در نظام اسلامی به طور دقیق مورد شناسایی قرار داده‌اند که یکی از آن شرایط، فقاهت و اجتهاد است؛ اما یعقوبی شرط فقاهت را مانع رسیدن و دستیابی به ولایت فقیه دانسته، آن را به عنوان پیش شرط ولیّ شدن، قبول نمی‌کند و می‌گوید: «در هیچ جا شما نمی‌بینید که...

06/31/1394 - 09:23

در نگاه پائولو، هرزگی و بی‌بندوباری با معنویت جمع‌شدنی است. در داستان‌های او، دختران هرزه نیز که خود فروشی می‌کنند، اعتقادات مذهبی‌شان را از دست نمی‌دهند و یک‌شنبه‌ها به مراسم مذهبی کلیسا می‌روند. در نوشته‌های او زنان هرزه نیز با مریم باکره خلوت می‌کنند و چه بسا آدم مست و بی‌اعتقاد نیز تنها با خواندن نیایشی که از مادرش فراگرفته، در جوار رحمت الهی غرق نور باشد. در نوشته‌های او...

06/31/1394 - 08:07

یک اصل پذیرفته‌شده در مکتب معنوی پائولو، این است که همۀ پریشانی‌ها و آشفتگی‌های ما را به‌سبب آشفتگی ذهن می‌داند. اگر ذهن آرام شود، به آرامش (relaxation) خواهیم رسید. «درست همان‌طور که آدم نمی‌تواند چهرۀ خودش را در آب‌های مواج ببیند، جست‌وجوی خداوند نیز با ذهنی نگران، ناممکن است. این نخستین گام است.» برای این‌که ذهن انسان آرام باشد، آن‌را از همۀ افکار منفی رها ساخت...

06/25/1394 - 23:29

پائولو همگان را به آیین معنوی‌اش دعوت می‌کند و در دعوت خود اصرار دارد راهی که او راهنمای آن است، از رنج و درد خالی است و بدون هیچ سختی، گوهر انسان را صیقل می‌دهد. پائولو گذر از راه ادیان را رنج‌آور می‌خواند و در وصف راه خود می‌گوید: «در کتاب خاطرات یک مغ کوشیدم تا نشان دهم لازم نیست آموزه‌ها را با درد و رنج مرتبط بدانیم، بلکه فقط نظم و توجه کافی است»...

06/25/1394 - 23:04

پائولو همۀ زندگی ایده‌آل را در اکنون ترسیم می‌کند. اگر آینده‌ای نیز در کار است، همه‌اش به تصویر امروز زندگی بستگی دارد[2] و گذشته را باید یک‌سره فراموش کرد. او در پی آن است که همۀ شادی و نشاط را برای زیستن اکنون بخواهیم و این‌گونه به رویارویی با وعدۀ شادی‎ها و لذت‌هایی می‌رود که ادیان برای آیندۀ مؤمنان وعده می‌دهند. پائولو کوشیده است بگوید راه معنوی باید به‌گونه‌ای باشد...

06/24/1394 - 00:22

یکی از مؤلفه‌های سلوک کوئلیو، رقص است. پائولو مدعی تأثیرگذاری آن در انسان است و شخص سالک می‌تواند توسط رقص به تعالی معنوی دست پیدا کند. او رقص را پلی برای رسیدن به جهان معنوی و یکی از کامل‌ترین راه‌های ارتباط با هوشیاری لایتناهی می‌داند. پائولو با توصیف صحنه‌های رقص و پایکوبی، خوانندگان خود را نیز در این بزم شرکت می‌دهد. حتی زائر معبد کوم پوستل نیز از این بزم...

06/22/1394 - 11:33

برخلاف آن‌چه در ادیان الهی گفته می‌شود، در مکتب معنوی پائولو کوئلیو، سالک راه معنویت نباید بر صراط مستقیم متمرکز باشد. او در مثالی می‌گوید: انسانی که تنها نور را می‌جوید و چشم‌های خود را خیره به خورشید نگه می‌دارد، سرانجام کور می‌شود و به روشنی نمی‌رسد. رزم‌آور نور راه خود را از تردیدها و خطاها خواهد یافت. در نگاه او «ما جایزیم در زندگی‌مان خطاهای بسیار مرتکب شویم؛ جز خطایی که ما را به تباهی بکشاند».«وقتی کسی راهش را انتخاب می‌کند...

Pages