مباحث روایی
ابی بن کعب، یکی از مشهورترین اصحاب پیامبر اسلام (ص) و از قاریان قرآن است که نزد اهل سنت از عالمان صحابه بهشمار میرود؛ با این حال، در کتب اهل سنت، از او تنها 164 حدیث نقل شده است، اهل سنت ناچارند اعتراف کنند، هزاران حدیث نزد او بوده و از بین رفته است، و این خسارت برای تمامی کسانی است که قصد بهرهمندی از سنت نبوی را داشتهاند.
روایات بسیاری از رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شده است که تمسّک به اهلبيت (عليهم السلام) را مايه نجات امّت میشمارد و سعادت امّت را تنها در پرتو تمسّک به آنان ميسر میداند و آنان را مايه امان يافتن امّت از اختلاف و گمراهی و هلاکت معرّفی میکند، این احادیث، به "حديث امان" و "حدیث نجوم" معروف است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در آخرین لحظات عمر مبارک فرمود: کاغذ و دوادی بیاورید، تا مطلبی بنویسم که هیچگاه گمراه نشوید! هنوز سخن پیامبر به اتمام نرسیده بود که عمر با ناراحتی صدایش را بلند کرد و گفت: او حالش خوب نیست، هذیان میگوید، کتاب خدا ما را بس است! با وجود کتاب خدا دیگر چه نیازی به سخن او داریم؟
قرآن کریم به عنوان راهنمای بشریت برای رسیدن به درجه بالای معنوی، از هرگونه تصرفی به دور است. خداوند، خود به عنوان بهترین حافظ و نگهبان، از این هدیه بزرگ محافظت نموده و آن را در برابر تحریفات مصون میدارد.شیعه بر خلاف اتهامات وارده، قائل است که قرآن کنونی تماما همان قرآنی است که بر نبی خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شده است.
این اولین و آخرین باری نبود که پیامبر (ص) منزلت علی (ع) را بیان میکرد، بلکه بارها و بارها، همگان این جمله را از پیامبر شنیده بودند که «علی در نزد من مانند هارون برای موسی است» و شاید این دفعه، پیامبر میخواست با ذکر این جمله و جانشینی علی در مدینه به صورت عملی به همهی مردم بفهماند، که منظور از «منزلت» خلافت و جانشینی است.
منبع اصلی افسانه خواستگاری امیرمؤمنان (علیه السّلام) از جویریه، دختر ابوجهل، روایاتی است که بخاری در چندجا از کتاب خود آورده. که در پاسخ میگوییم: روایاتی که به افسانه مورد اشاره در کتاب صحیح بخاری میپردازد، در نهایت به فردی به نام مسور بن مخرمه میرسد که شخصی ناصبی و دشمن اهلبیت (علیهم السّلام) است.
یکی از اتفاقاتی که در هنگام برپایی قیامت خواهد افتاد بازخواست شدن بندگان هست. این موضوع در آیه 24 سوره صافات بیان شده است. در قبل از این آیه، بیان شده که فرشتگان عذاب، ظالمان را به یک مکان مشخص کوچ میدهند و سپس به سوی جاده جهنم، هدایت میکنند. در همین هنگام خطاب میرسد که آنها را متوقف سازید چون باید مورد بازپرسی قرار گیرند.
با مراجعه به کتب اهلسنت به مجموعهای از اسناد شهادت حضرت زهرا (علیها السّلام) و هجوم به خانه ایشان دست پیدا خواهیم کرد که بی شک با وجود این اسناد، پوشاندن و وارونه جلوه قرار دادن این حقایق تاریخی توسط گروهی خیانتکار، نه تنها خیانت به آن حضرت (علیها السّلام) است بلکه خیانت به آینده نسل بشر میباشد.
تمام پیامبران خدا هيچگونه امتياز نژادی و قومی را نمىپذيرفتند، بلكه تمام نژادها با هر زبانی همه در نظرشان يكسان بود؛ در آیهای از قرآن میخوانیم که: «اى مردم ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (ولى اينها ملاك امتياز نيست) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست»
بنابر اعتقاد شیعه در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که در شأن و منزلت اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نازل شده است. شأن نزول این آیات بهقدری واضح و روشن است که بزرگان اهلسنت نتوانستد از بیان آن خودداری کنند و مجبور به بیان بسیاری از آنها شدهاند. یکی از آیات فضیلت اهلبیت (علیهم السلام)، آیه اهل الذکر است.
هر روز صبح به مدت 270 روز، بدون استثناء به درب خانهی علی و فاطمه (علیهما السلام) میرفت وبا صدای بلند میفرمود: «خدا مىخواهد هرگونه پليدى را از شما اهل بيت برطرف نمايد، و شما را چنان كه شايسته است پاك و پاكيزه گرداند». تا شاید همگان متوجه شوند، علی، فاطمه، حسن و حسین، (علیهم السلام) معصوم از گناه و خطا هستند.
ابن عساكر در كتاب تاريخ خود و ابن الجوزى در كتاب «مثير الغرام الساكن» به نقل از محمد ابن حرب هلالى روايت كردهاند كه او گفت: «وقتى وارد مدينه شدم، به نزد قبر رسول خدا (صلَّى الله عليه و آله و سلَّم) رفتم و در مقابل قبر مطهر، به آن حضرت سلام دادم و ايشان را زيارت كردم. بيابان نشينى وارد شد و به زيارت آن حضرت پرداخت.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در طول حیات شریفشان، درمورد محبت به حضرت علی و حضرت زهرا و فرزندان گرامیش (علیهم السلام) بارها سخنانی صریح را ایراد فرمودند و به محبین آنها بشارت داده و همگان را از کینهورزی و بغض نسبت به آن ذوات مقدس بر حذر داشتند. بهگونهای که حجت بر همگان تمام شده بود و جایی برای بهانه تراشی وجود نداشت.
احادیثی که از خلیفهی دوم روایت شده است، همهی آن چیزی نیست که او از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده است، و این تعداد حدیث نسبت به مسموعات او و سنتهای عملی پیامبر که او دیده است، خیلی کم است؛ چرا که عمر بسیار ملازم رسول خدا بوده و مطالب زیادی از ایشان شنیده و دیده، و پس از پیامبر نیز مدت زیادی در این دنیا بوده است.