تاریخ
انبياء الهی بايد از نسلی پاك متولد شده باشند، اما در نسب نامهای كه مسيحيان برای خدای خود يعنی حضرت عيسی (عليهالسلام) طراحی کردهاند، افراد زناكار و ولدالزنا وجود دارند، در اين نسب نامه، نام سه زن نيز آمده است كه هر سه آنها فاحشه و زناكار بودهاند و این نکته ای بس عجیب و قابل توجه است.
علاوه بر اینکه کتاب مقدس مملو از تناقض و تحریف بوده، اشکالات استنادی این کتاب نیز کم نیست. همین امر کتاب مقدس و مسیحیان را با چالشی بزرگ روبرو میکند و حقانیت و حجیت آموزههای مسیحیت را زیر سؤال خواهد برد. در یکی از این موارد متی یکی از نویسندگان اناجیل بین زکریای نبی و یهودای اسخریوطی قائل به تشابهی است که غیر قابل قبول میباشد.
مسيحيان ادعا میکنند كه كتاب مقدس آنها يك كتاب آسمانی است و از سوی خداوند به نويسندگان آن «الهام» شده است، اما مسلمانان به دلايل فراوان ثابت کردهاند بسياری از مطالب اين كتاب ساختگی و خرافات است؛ مثلاً داستانی درباره هيروديس در انجيل متی آمده است كه عقلاً و نقلاً مردود است و این قصه با داستان خضر نبی که در قرآن ذکر شده کاملاً متفاوت است.
کتاب مقدس مسیحیت از جمله کتابهایی است که وجود روایتهای متناقض در آن مشهود است. اختلافات و تناقضات در این کتاب بهاندازهای است که کسی قادر به انکار آن نبوده، به نحوی که با اندکی دقت در ابواب و کتابهای مختلف تشکیلدهندهی آن، میتوان بهروشنی این تناقضات و اختلافات را به چشم دید. یکی از تناقضات کتاب مقدس، مربوط به ماجرای غسلتعمید خود عیسی مسیح است.
کتاب مقدس مسیحیت مملو از حوادث تاریخی غیر صحیح است. به گونهای که حتی حواریون عیسی مسیح نیز بر سر این حوادث تاریخی اختلاف نظر فاحش و تناقضی آشکار داشتهاند. اینکه چه کسی صلیبی را که عیسی مسیح به زعم مسیحیت بر روی آن کشته شد، به مکان مقرر حمل کرده است مورد اختلاف در اناجیل است...
مسیحیان معتقدند کتاب مقدسشان میتواند هدایتگر انسانها برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی باشد؛ حالآنکه بررسی این کتاب نشان میدهد که کتاب مقدس مسیحیت مجموعهی عظیمی از اختلافها و تناقضات است. بهگونهای که علاوه بر اختلاف زیاد و فاحش عهد عتیق و جدید، این اختلافها و تناقضات اساسی در بین اناجیل نیز مشهود است. یکی از این اختلافات مربوط به نحوهی دستگیری ادعایی عیسی مسیح به روایت انجیل متی و یوحنا است.
ازجمله دلایلی كه برای اثبات زمينی بودن كتاب مقدس مسيحيان ذکرشده است، وجود اختلافات زياد در اين كتاب است، يكی از اختلافات واضح در اين كتاب، مدت اقامت قوم بنیاسرائیل در سرزمين مصر است، در سفر خروج اين مدت را 430 سال ذكر کردهاند: «و توقف بنیاسرائیل که در مصر کرده بودند، چهارصد و سی سال بود.» اما در سفر پيدايش خداوند خطاب به ابراهيم (عليهالسلام) اين مدت را 400 سال بيان میکند.
کتاب مقدس مسیحیت مملو از خطا، اشتباه، اختلاف و تناقض است. موضوع زیارت قبر ادعایی عیسی مسیح و نخستین زائر قبر مسیح یکی از موضوعاتی است در کتاب مقدس و اناجیل به نحوی به آن پرداخته شده است که انسان عاقل را در مقام عمل و پیروی از این کتاب در شک و تردید قرار میدهد.
مسيحيان ادعا میکنند كه متن كتب اناجيل چهارگانه از سوی خداوند به نويسندگان اناجيل الهام شده است، اما حادثهای در انجيل متی بیانشده است كه همان مطلب در كتاب ارميا هم ذکر شده است، اما نويسنده انجيل متی بهاشتباه تصور كرده است اين موضوع در زمان هيروديس اتفاق افتاده است درحالیکه از متن كتاب ارميای نبی (عليهالسلام) اين موضوع نقض میشود.
مسیحیان در طول تاریخ همواره به غلط اسلام را دینی وام گرفته از ادیان دیگر دانسته و افسانههای دروغین در این باره ساختهاند. غافل از اینکه بسیاری از آموزههای مسیحیت کنونی در زمان خود عیسی مسیح نبوده و پس از وی از ادیان غیر الهی، بتپرستان و مشرکان اخذ شده است.
رهبران دینی نیز برخلاف توصیه حضرت مسیح (علیهالسلام) عنوان «پدر» دریافت کردند. القاب شرافتیِ دیگر مانند اسقف، کاردینال و کشیش نیز میان آنان رایج شد. برخی اوقات پاپها علاوه بر صلیبی که پیوسته بر گردن داشتهاند، به نشانه رهبری دینی و دنیوی، دو شمشیر بر کمر میبستهاند و این در حالی است که در تاریخ، هیچ پادشاهی را نمیشناسیم که دو شمشیر بر کمر بسته باشد.
در قرونوسطی بعد از تشكيل فرقههای مختلف در مسيحيت، بسیاری از راهبان آنان به دنبال هرزگی و ولگردی و عشقورزی رفتند. يكی از دلايل اين فسادهای اخلاقی در مسيحيت، حرمت ازدواج برای سران كليسا است. آمار بالايی از فسادهای جامعه ايتاليا و انگلستان به راهبان مربوط میشد و مورخان مسيحيت به اين فساد، اعتراف کردهاند.
فساد مالی كليسا در قرونوسطی، تنها يكی از آفات كليسا شمرده میشود. از اين طريق هر پاپ صدها هزار دلار از طريق فروش مناصب جزئی به دست آورد و مناصب اصلی را هم در انحصار اعضای كليسا قرار دادند. از بهترين دلايل اثبات اين ادعا، اقرار و اعتراف پاپها به اين موضوع است.
در كتاب تورات داستان سپردن امانت الهی و مقام نبوت از سوی حضرت اسحاق به حضرت يعقوب (علیهماالسلام) بیانشده است كه متأسفانه يعقوب با نيرنگ و دروغ اين مقام را از پدر خود به ارث برده است! اين داستان خرافی چند مشكل اساسی دارد كه برادران مسيحی لازم است به آن توجه لازم را مبذول فرمايند.