سياست مالى عثمان

پيامبر ( ص ) بنى شمس وبنى نوفل را سزاوار خمس نمى دانست و حتى هنگامى  كه عثمان بن عفان وجبير بن مطعم اندكى از خمس را مطالبه نمودند پيامبر ( ص ) چيزى به آنها نداد . ( 24 ) زمانى كه عثمان به حكومت رسيد نه تنها خمس را بلكه بيشتر بيت المال را در آباد كردن املاك و خانه‌هاى خود به مصرف رسانيد و اموال مسلمين را ميان بنى اميه و خاندان خودش تقسيم نمود . ( 25 ) اقلام زير نمونه اى از بذل و بخششهاى خليفه از بيت المال مسلمين است : 1 - عثمان 200 هزار درهم به ابو سفيان بخشيد . ( 26 ) 2 - 100 هزار درهم به عموى خود ( حكم بن ابى العاص ) داد ( 27 ) و تمامى  صدقات قبيله قضاعه را از آن وى ساخت . ( 28 ) 3 - عثمان خمس غنائم آفريقا را - كه بالغ بر 500 هزار دينار بود - ( 29 ) به داماد خود ( مروان بن حكم ) داد . ( 30 ) همچنين هنگامى  كه دختر خود را به ازدواج مروان در آورد 100 هزار دينار به وى بخشيد ( 31 ) 4 - حارث بن حكم نيز پسر عمو و داماد عثمان بود . وى برادر مروان مى باشد . عثمان 300 هزار درهم به حارث بخشيد ، شترانى را كه بابت صدقه بودند به وى داد ( 32 ) و بازارى را كه پيامبر ( ص ) صدقه جاريه قرار داده بود به تيول حارث در آورد . ( 33 ) 5 - عثمان 100 هزار درهم به سعيد بن عاص داد ، وقتى به وى اعتراض شد كه چرا اين كار را كردى ، او گفت : من با سعيد بن عاص خويشاوندى دارم . ( 34 ) 6 - عثمان به برادر مادرى خود ( وليد بن عقبه ) 100 هزار درهم از بيت المال كوفه داد . ( 35 ) 7 - عثمان كليه غنائمى  مرا كه در مغرب آفريقا [ از طرابلس غرب تا طنجه ] گرفته شده بود به عبد الله بن ابى سرح بخشيد و حتى يك مسلمان را در آن شريك نكرد . ( 36 ) همچنين در جنگ اول آفريقا نيز غنيمت هنگفتى نصيب مسلمانان شد كه عثمان خمس خمس آن را ( 1 / 25 ) كه 100 هزار دينار بود به وى داد . ( 37 ) 8 - عبد الله بن خالد از نوادگان اميه مى باشد . او داماد ديگر عثمان است ، عثمان 300 هزار ( و به قولى 400 هزار ) درهم به وى داد و همچنين به هر يك از خويشاوندان او 10 هزار درهم ( يا به قول بلاذرى 100 هزار درهم ) بخشيد ( 38 ) همچنين هنگامى  كه عثمان دختر خود را به ازدواج عبد الله بن خالد در آورد دستور داد كه 600 هزار درهم از بيت المال بصره به وى بدهند . ( 39 ) 9 - در بيت المال صندوقى پر از جواهرات وجود داشت كه عثمان مقدارى از آن را برداشت و به نزديكانش داد . مردم به عثمان اعتراض كردند . عثمان گفت : اين ( جواهرات ) مال خداست و من به هر كس كه بخواهم آن را مى دهم و به هر كس كه بخواهم نمى دهم ( . . . هذا مال الله أعطيه من شئت وأمنعه من شئت ) ( 40 ) 10 - يك بار ابو موسى پيمانه‌اى از طلا و نقره نزد عثمان آورد ، عثمان تمامى  آنها را در ميان زنان و دختران خود تقسيم نمود . ( 41 ) * * * برخى از خزانه داران بيت المال - كه نمى توانستند چپاولهاى عثمان را تحمل كنند - يكى پس از ديگرى از شغلهاى خود كناره مى گرفتند . عبد الله بن مسعود خزانه دار بيت المال در كوفه بود . يك روز كليدهاى بيت المال را به زمين انداخت و به مردم گفت : " من تا امروز فكر مى كردم خزانه دار مسلمين هستم ، اگر قرار باشد خزانه دار عثمان و خاندانش باشم حاجتى به اين شغل ندارم " . ( 42 ) در يكى از روزهاى جمعه در حالى كه عثمان نماز جمعه را مى خواند ، مسئول صدقات بازار مدينه با كليدهاى خزانه آمد و فرياد زد : " اى مسلمانان ! عثمان گمان كرده كه من خزانه دار او و خويشاوندان او هستم ، ولى من خزانه دار مسلمين بودم . بگيريد اين هم كليدهاى بيت المال شما " ، سپس كليدها را به طرف عثمان انداخت . ( 43 ) همچنين پس از آنكه عثمان 100 هزار درهم از بيت المال به مروان داد ، زيد بن ارقم با كليدهاى بيت المال نزد عثمان آمد و گفت : . . . اگر 10 درهم به مروان مى دادى زياد بود چه برسد به 100 هزار درهم . عثمان گفت : اى " ابن ارقم " كليدهاى بيت المال را ( همين جا ) بگذار ، ما كس ديگرى را ( براى خزانه دارى ) پيدا خواهيم كرد . ( 44 )