وهابیت
گروه مرتجع وهابی در قرن 12 ایجاد شد. آنان با تعریف جدید از توحید و شرک، ایمان و کفر، سنت و بدعت، مسلمانان مخالف عقیده خود را خارج از اسلام میدانند و در دو قرن و نیمی که به وجود آمدهاند، با شمشیر و زور پیش رفته و با غارت مسلمانان تقویت شده و کشتار مسلمانان و ویرانی مناطق مسلماننشین، دستور کارشان بوده است.
وهابیت با روشی مشابه خوارج، 280 سال قبل در نجد شکل گرفت و حکومت آلسعود را به وجود آورد. این حکومت سه دوره داشت؛ یعنی دوبار منقرض شد و برای بار سوم با کمک انگلستان احیا شد. حدود یک قرن قبل بر کل عربستان مسلط شده و هرساله جشن روز ملی برپا میکنند. آنان ابتدا از شعار توحید برای توجیه جنایات خود استفاده میکردند، ولی اکنون به اهرمی برای پیشبرد اهداف انگلستان در جهان اسلام تبدیل شدهاند.
توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده است. افزون بر این که در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که چنین چیزی از یزید صورت نگرفته، بلکه او انبوه جنایتها را تا پایان عمر انجام داده است.
در شبکه ماهوارهای وهابی، روایتی در ردّ عزاداری از امام حسین(ع) نقل شده که باید گفت سند روایت مرسل است و ممکن است نهی در روایت، به سبب موقعیت خاص حضرت زینب(س) و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در آن شرایط حساس، بانوی کربلا رسالت بزرگی را به دوش میکشید و هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد میکرد.
ایراد گرفتهاند که هیچ پدری فرزند کوچکش را در تیررس دشمن قرار نمیدهد؛ در پاسخ باید گفت که کیفیت شهادت حضرت علی اصغر به دو صورت نقل شده است؛ اما بر فرض صحت این قول که امام فرزندش را بر دست بلند کرد و از دشمن آب طلبید، بعید شمردن آن بیمعنی است؛ اتفاقاً پدر غیرتمند با این احتمال که ممکن است دشمن دلش به رحم آید و با چند قطره آب، جان فرزندش را نجات دهد، از این کار ابا نمیکند.
ایراد گرفتهاند که وقتی میدانید امام حسین(ع) بهشتی و سعادتمند شده است، عزاداری برای او بیمعناست؛ در پاسخ گفته میشود که گریه و عزا برای شهدای کربلا، برای عاقبت آنان نیست، بلکه به جهت محبت و بزرگداشت آنان است؛ همچنین آثار و برکاتی نیز بر آن مترتب است.
سؤال میکنند چرا امام حسین(ع) در کربلا برای آب دعا نکرد، ولی از دشمن طلب آب کرد؟ در پاسخ میتوان گفت اگر طلب آب از دشمن ثابت شود، این عمل به دلایلی از جمله اتمام حجت، اثبات مظلومیت و به جهت رحمت و هدایت دشمنان، توسط امام صورت پذیرفته و جهت الگو شدن برای مظلومین جهان، نمیبایست امام از عوامل غیرمادی مدد میگرفت.
امام خمینی (ره) با توجه به ابعاد سیاسی حج، پس از پیروزی انقلاب، در پیامی به حاجیان، ضرورت رویارویی با آثار طاغوت و بازگشت به اسلام واقعی را یادآور شدند. در همان سال، مراسم برائت از مشرکان در مدینه برگزار شد؛ به علّت روابط دوستانه دولت سعودی با آمریکا، برگزاری این مراسم با محدودیت روبه رو شد و به حدی این چالش ادامه پیدا کرد که منجر به قطع رابطه سیاسی ایران و عربستان و توقف چند ساله اعزام حجاج ایرانی به حج شد.
عنایت ویژه امامین انقلاب اسلامی به مراسمی در اعلان بیزاری از مشرکین در حج تمتع و حساسیت وهابیون در بدعت بودن این مسئله، به چالشی بین دولت ایران و عربستان تبدیل شده است. با وجود مخالفتهای شدید سعودی و فتوا دادن مفتیان وهابی به بدعت بودن این عمل و منافات داشتن با روح حج، هرساله این آیین توسط حجاج ایرانی و غیر ایرانی در مدینه، مکه و یا عرفات برگزار گردیده است.
مفتیان وهابی لزوم تقلید از مراجع و تبعیت از ولایت فقیه را حرام میدانند و به آیه 31 سوره توبه استدلال میکنند. اما منظور این آیه کسی نیست که از عالِم فتوادهنده به محکمات قرآن و روایات (در حالیکه عادل و مورد وثوق است) تقلید میکند؛ چرا که این تقلید، تقلید از کسی است که خداوند اطاعتش را واجب کرده است و به حکم خدا فتوا میدهد. پس مراد از تقلید در آیه شریفه، تقلید از علمایی است که حلال خدا را حرام و بالعکس میکنند.
مفتیان وهابی لزوم تقلید از مراجع و تبعیت از ولایت فقیه را حرام میدانند و به آیه 31 سوره توبه استدلال میکنند. آیه و روایتی که به آن استدلال شده، مطلب صحیحی است که این دو نظریه شیعه، مصداق آن نیستند، بلکه نظریه تبعیت از حاکم در بین اهل سنت را میتوان مصداق این آیه ذکر کرد.
مفتی وهابی به علت کینه نسبت به روحانیت میگوید: «چه لزومی دارد که یک آخوند همراه کاروان حج باشد؛ آخوند به غیر از گمراهی و انحراف، چیز دیگری ندارد.» در پاسخ باید گفت که یکی از وظایف مهم روحانی کاروان، آشنا کردن مردم به مسائل حج است تا به جهت ندانستن مسئله تا مدتها گرفتار نباشند.
یکی از مجریان شبکه وهابی در پاسخ به نظر یک بیننده، درباره عملکرد حکومت شیعه گفت: «اگر به آنها گفته شود از یزید تعریف و تمجید کنید پول میدهیم، آنان به اولِ اسم یزید امام و به آخر آن علیهالسلام میافزودند و نام میادین شهر را امام یزید میگذاشتند». در پاسخ میتوان گفت، این اتهام به شیعه نمیچسبد و در واقع روش برخی از وهابیون است.
وهابیت عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) را بدعت دانسته و میگویند شیعیان بدعت گزار هستند، چون در دین عزاداری نبوده است. ابن تیمیه در این باره میگوید: از حماقتهای شیعیان است که هر ساله برای کسی که سالها پیش کشته شده، ماتم گرفته و نوحه سرایی میکنند. این در حالی است که عزاداری از سنتهای نبوی و قرآنی است.