اعتقادات
زهد افراطی صوفیانه دلیلی غیر از فقر و تنگدستی دارد و آن کاهلی و سست مایگی است. تلاش برای امرار معاش در اسلام از سوی بزرگان آن، خاصّه رسول اکرم صلی الله علیه وآله بسیار سفارش شده است. ایشان میفرمایند: کسی که روزی خود را با کار و تلاش تهیه کند، در قیامت در شمار انبیا قرار می گیرد و ثواب آنان را کسب می کند.
در مورد عصمت اولیاء الهی، اشتراک تصوف و تشیع در حد نظری است و در عمل تفاوت عقیدهی پاک و منطقی شیعه با ادعای صوفیان، زمین تا آسمان است. با این حال ایشان برای حفظ بقا و حیات خود در جوامع شیعی مجبور به ارائهی این ادعاها هستند تا از طرف عوام طرد نشوند و پایگاه اجتماعی خود را به هر نحوی که شده حفظ کنند.
تصمیمسازان فرقه صوفیه میخواهند تا گرایش خود را، تداوم راه عرفان اسلامی جلوه داده و عرفان مصطلح را، همان تصوف معنا کنند که در این راستا با چاپ و انتشار فصلنامهی «عرفان ایران» بر این تصمیم پافشاری و جدیت نشان دادند. این فصلنامه با گردآوری و تدوین عنصر لندن نشین فرقهی گنابادیه به نام مصطفی آزمایش توسط انتشارات حقیقت وابسته به این فرقه به چاپ میرسد.
حال و مقام از اصطلاحات رایج در عرفان و تصوف است. بزرگان تصوف در عدد و شماره مقامات اختلاف دارند. اما ابونصر سراج طوسی در کتاب اللمع شماره آنها را هفت دانسته است که به ترتیب زیر است. 1-توبه 2-ورع 3-زهد 4-فقر 5-صبر 6-توکل 7-رضا
صوفيه براي اولياء خود طبقاتي ذکر ميکند و بر هر طبقه نامي نهاده است. اما اختلاف در روايتهاي طبقات صوفيه، ظن به جعلي بودن آنها را تقويت مي کند. در برسي بعمل آمده اينطور فهميده ميشود که به علت اختلاف عدد اولياء در روايات مختلف رسيده احتمال جعل آنها بسيار زياد است.
اولیاء در شیعه و صوفیه از جایگاه خاصی برخوردار است. شیعه اولیاء را ائمه اثنی عشری و جانشینان ایشان میداند ولی صوفیه ولی را قطب میداند و این همان نقطه افتراق شیعه از صوفی است. در این نوشتار سعی شده است درباره "اولیاء الله" که در قرآن و روایت و متون صوفیه آمده است مختصرا بحث شود.
از مسائلي که ميان شيعيان و صوفيه مشترک بوده و از اهميت بسيار زيادي برخوردار است، مساله ولايت است. در اين ميان صوفيه با تحريف مصداق «ولي» براي اقطاب خود جايگاهي همانند امام(علیه السلام)، بلکه بالاتر متصور هستند تا جایگاه امام(علیه السلام) را به ناحق برای قطب تصویر کنند.
با مطالعهی این گونه از عقاید مسلّم تصوف در کتب معتبر و قدیمی ایشان و مقایسهی آن با رفتار مدعیان تصوف در عصر حاضر، شاهد پارادوکسی عقیدتی بین این دو دسته خواهیم بود که نشان میدهد از تصوف و عقاید خاصّه آن چیزی جز نام باقی نمانده و تنها دارایی تصوف فعلی، ادعای ایشان در عقاید صوفیانه است.
باخرزی پس از زیر سوال بردن عصمت انبیاء به بهانهی تقدیر الهی، پوششی بر اقدامات خلاف شرع بزرگان و اساتید مدعی عرفان صوفیه میگذارد و سعی دارد با قصهپردازی مریدان صوفی مرام را مجاب کند تا اینگونه رفتارهای اقطاب را امری شخصی تلقی کنند و آن را جدای از هدایتهای عرفانی تصور کنند!
رویکرد نویسندهی این اثر به عنوان منبع صوفیه، بر مبنای مذهب عامه بوده و نمیتواند برای صوفیان مدعی تشیع ملاک و معیار قرار گیرد. از این گذشته، در این کتاب مطالب خلاف واقع از لحاظ تاریخی نیز موج میزند که با شواهد مسلّم تاریخی نیز همخوانی ندارد و کذب است.
در میان کتابهایی که در نقد فرقه تصوف دیده میشود، کتاب "تبلیس ابلیس" ابن جوزی نیز وجود دارد. در این کتاب ابن جوزی به بهانه نقد صوفیه به شیعیان و اسماعیلیه نیز طعنههایی زده است و این کار وی شاید بهخاطر آن باشد که در نظر عدهای از منتقدان تصوف که خود مذهبی غیر از شیعه دارند، صوفیه را همسان با شیعه قلمداد مینمایند.
از آنجا که در ميدان نقد صوفيه کتب فراواني وجود دارد، بر آن شديم تا محتواي برخي از کتب نقد صوفيه را از نويسندگان و علماي متاخر معرفي کنيم تا منتقدين فرقه صوفيه بتوانند به راحتي به اين کتب مراجعه نمايند و به مقتضاي تحقيق خود از آنها بهره ببرند.
در دنیایی که همه نوع کالایی به نام اصل به مشتری عرضه میگردد، خریداران کالاها اکثرا مردم عادی هستند و در تشخیص کالای اصل از غیر آن تخصص لازم را ندارند، در میان عرضه کنندگان منصف و خداترس، فروشندگان کالاهای تقلبی نیز وجود دارند که با بزک کردن کالای غیر اصیل و ناب در صدد غالب کردن کالای تقلبی خود به دیگران هستند.
یکی از مباحث مهم کلامی در اسلام بحث جبر و اختیار است که زمانی معرکهی آرا در بین متکلمین بوده و فِرق مختلف نیز هر کدام با توجه به مبانی و استدلالهای خود تابع جبر، اختیار یا امری بین این دو بودهاند.