كيفيت به اصطلاح بعثت و قيام بهاءالله

بهاءالله، كيفيت قيام خود را، كه بزرگترين و مهمترين قيامتها شمرده است، از كيفيت قيام پيامبر اسلام اقتباس كرده است چنانكه عبدالملك ابن هشام در كتاب «سيرة النبي» معروف به «سيره ي ابن هشام» كيفيت بعثت پيامبر اسلام را، چنين نوشته است: «... فقال رسول الله فجائتي جبرئيل و انانائم به نمط من ديباج فيه كتاب فقال اقرأ باسم ربك الذي خلق... و وهبت من نومي فكانما كتبت في قلبي كتابا...» [1] .
يعني پيامبر اسلام گفت، وقتي كه به پيامبري مبعوث شدم، جبرئيل مرا صدا زد و من در جاي خودم خوابيده بودم، و كتابي از حرير براي من آورد و به من گفت: بخوان نام پروردگارت را كه خلق كرد... گويا اينكه در قلب من كتابي از علم خدا نوشته شد و جبرئيل مرا ميان آسمان و زمين صدا كرد و وقتي از جايم بلند شدم، متوجه شدم كه به موهبت بزرگي رسيده ام...
بهاءالله هم، در سوره هيكل اقدس، چنين نوشته است:
«كنت نائما علي مضجعي مرت علي نفحات ربي الرحمان و ايقظني من النوم و امر بي بالنداء بين الارض و السماء. ليس هذا من عندي، بل من عنده و يشهد بذالك سكان جبروته و ملكوته و مدائن غره...»
يعني، هنگامي كه در خوابگاهم خوابيده بودم، الهام پروردگارم بر من آمد و مرا از خواب بيدار كرد، و فرشته ي الهام به من دستور داد، ميان زمين و آسمان مردم را به سوي خدا بخوانم. اين دعوت از سوي خودم نيست، بلكه از سوي خداي بزرگ است، چنانكه ساكنان آسمانها و بزرگي او، بر اين امر گواه هستند.
بهائيان، اين قيام بهاءالله را، روز 21 آوريل 1863 ميلادي و برابر با 1242 خورشيدي، در باغ رضوان بغداد مي دانند، بنابراين، به عقيده ي بهائيان، روز قيامت كه در بيشتر آيات قرآن و روايات مسلمانان آمده است، همين روز بعثت و قيام بهاءالله شمرده مي شود. روي اين اصل، آنها همه ي اين گونه آيه ها را، مانند: «وجوه يومئذ ناضرة الي ربها ناظرة - اذا الشمس كورت، اذا وقعت الواقعه و ليس لوقعتها كاذبة و اذا النجوم انكدرت...» كه همه درباره ي روز رستخيز آمده اند، اشارت به ظهور و قيام باب و بهاء دانسته اند.
پاورقي:---------------------------------------------------------
[1] سيره ي ابن هشام، شرح روض الانف، ج 1، ص 154.