تصوف

صوفیه تلاش نمودهاند برای نفوذ در جامعه شیعی با ساختن داستانهایی، بزرگانشان را اصحاب خاص اهل بیت (ع) نشان دهند؛ یکی از این افراد بایزید بسطامی است که با ساخت داستانهایی او را سَقا و صاحب سِرّ امام صادق(ع) و در داستانی دیگر برای او ملاقاتی با امام جواد(ع) بیان کردهاند؛ اما به دلائل متعدد، این داستانها باطل و ساختگی هستند.

تعطیل نمودن فعالیتهای اقتصادی، یکی از آداب انحرافی بوده که در بین متصوفه رواج داشته است؛ امام باقر(ع) در کنار انتشار علوم دینی، به فعالیتهای اقتصادی برای ایجاد وسعت زندگی خانواده خویش میپرداختند و فعالیتهای اقتصادی ایشان، مبارزه عملی با جریانهای متصوفه بوده است.

صفیعلیشاه مؤسس فرقه نعمت اللهی «صفیعلیشاهی» که مدعی ارشاد مردم به سمت سلوک الهی بوده و خود را رهبر انبیاء و اولیای الهی و صراط مستقیم معرفی کرده است، دارای انحرافاتی همچون تکبر و خودبینی و پیونددهنده تصوف و جریان انحرافی فراماسونری بوده است.

«محمداسماعیل صلاحی» مدعی قطبیت دراویش گنابادی، در سخنرانی آغاز محرم، حدیثی از امام جعفر صادق(ع) بیان کرد و در نحوه خواندن آن دچار اشتباهات ادبی شد! اما جای سوال است که چگونه کسی که ادعای قطبیت و علم لدنی دارد، در خواندن روایتی ساده و مشهور اشتباه میکند؟

صفیعلیشاه در تاریخ فرقههای صوفیه، با تأسیس انجمن اخوت، فصل جدیدی در بین تصوف فرقهای ایجاد کرد و این فصل جدید، چیزی جز پیوند بین دو جریان انحرافی صوفیه و فراماسونری نیست. بعد از صفیعلیشاه، این ارتباط محدود به فرقه نعمتاللهی صفیعلیشاهی نشد و دیگر فرق صوفیه نیز با فراماسونری ارتباط برقرار نمودند.

امام خمینی(ره) به عنوان نماینده عرفان اسلامی در زمان معاصر در پی نقد تصوف برآمده و در کتابهای مختلف خویش، نمادهای مختلف تصوف را به نقد کشیده است. «خرقه» یکی از نمادهای متصوفه است که امام خمینی در دیوان اشعار خویش، در ابیاتی به نقد اهل خرقه پرداخته و رذائل اخلاقی همچون جهالت، ریا و فریبکاری آنها را بیان داشته است.

در صوفی بودن سنایی تشکیک شده است و این تشکیک به خاطر وجود انتقادهایی است که او به متصوفه نموده است؛ ولی با اندک تأمل فهمیده میشود که وجود این انتقادها با صوفی بودن او منافاتی ندارد زیرا صوفیان مشهوری وجود داشتهاند که کتابهایی در نقد متصوفه تألیف نمودهاند.

متصوفه، تعالیم خویش را باطن اسلام دانسته و در جامعه، مخالفشان را مخالف اسلام معرفی نمودهاند؛ این درحالی است که معصومین(ع) به عنوان مروجان واقعی اسلام، در زمانهای مختلف، انحرافات مسلک تصوف را برای شیعیان بیان نمودهاند تا جامعه شیعی، دچار آسیبهای عملی و اعتقادی این مسلک انحرافی نشود.

اهل بیت (ع) به عنوان هادیان جامعه به سوی صراط مستقیم، همیشه با جریانات انحرافی به مقابله برخواسته و با روشنگریهای خویش، جامعه شیعی را از انحراف برحذر میداشتند و دستورات لازم را برای حفظ جامعه از آسیبهای این جریانات، تذکر میدادند.

وحید بهشتی «مدیر شبکه دُر تیوی» به خاطر دشمنیاش با نظام مقدس جمهوری اسلامی، در پیامرسانهای وابسته به شبکه دُر تیوی، به حمایت و یاری رساندن به تمام گروههای ضد نظام پرداخته است. سازمان مجاهدین یکی از جنایتکارترین سازمانهای مخالف نظام به شمار میرود که وحید بهشتی در پستهای متعدد، در پی تطهیر این سازمان، از جنایتهای بیشمارشان بوده است.

مقام معظم رهبری، از آغاز تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، در موقعیتهای متعدد، با اقشار مختلف مردم دیدارهای صمیمانهای برگزار کردند؛ یکی از این اقشار، دانشجویان عزیز بودهاند که این جلسات را مجالی برای طرح اندیشههای خویش یافته و مقام معظم رهبری، همچون پدری دلسوز، با حوصله و کم نظیر، سخنان آنها را شنیده و در صورت نیاز، به تصحیح افکار آنها پرداختهاند.

آیتالله بهجت با عجین نمودن عرفان با فقاهت، تلاش نمود تا راه صحیح عرفان را به مشتاقان این مسیر نشان دهد و در مقابلِ نسخه بدلی آن، که مدتها در بین جامعه رواج پیدا کرده بود، همچون سدّی باشد. ایشان با فتاوایِ خویش، انحرافات آنها را برای کسانی که گوشی برای شنیدن داشتند، عرضه نمود.

کتاب تشویقالسالکین که در دفاع از متصوفه تألیف شده است، دارای ضعفهای جدی میباشد؛ یکی از ضعفها این است که مؤلف رساله، اصحاب صُفّه را اولین درویشها میداند. در صورتی که این جریان، هیچگونه ارتباطی با مباحث عرفانی و سلوکی نداشته و منشأ ایجاد چنین گروهی، فشارهای اقتصادی زمان هجرت اهل مکه به مدینه میباشد و پیامبر، در تلاش برای رفع چنین معضلی در جامعه آن زمان بودند.