بهاییت و شیخیه

تشکیلات بهائیت در پیام خود، بر تبلیغ بهائیت برای کودکان، به بهانهی آموزش و درس اخلاق تأکید کرد. اما اگر منظور، تبلیغ کودکان بهائی و غیربهائیست که خلاف اصول اخلاقی و قانونی بین المللی است.

صادق زیبا کلام در مصاحبهای با نشریه تجارت فردا، امیرکبیر را مغرور و از برخورد او با بابیان گلایه کرد.

بر خلاف شعار تساوی زن و مردی که در بهائیت سر داده میشود، بهائیان از حضور در بالاترین ارکان رهبری این فرقه، از جمله مقام ولایت امری محروم هستند.

اعضای تشکیلات بهائیت در حالی همسو با عوامل ضدانقلاب، به جریانسازی در خصوص نهی از اعدام پرداختند که در احکام پیشوایان بهائی، حکم اعدام برای قاتل و زنده سوزاندن آدمی برای سوزاندن خانهای بیجان در نظر گرفته شده است.

بهائیت را چگونه میتوان زیرشاخه اسلام دانست در حالی که خود را دینی مستقل معرفی میکند. بهائیتی که با تفکرات کفرآمیزش، نه تنها زیرشاخهی اسلام، بلکه زیرمجموعه ادیان الهی نیز به حساب نمیآید.

محمد نوری زاد، انقلابی نمای دیروز و ضدانقلابی امروز که خود را برتر از علمای شیعه برمیشمارد، در حالی بخاطر دوستیاش با تشکیلات بهائیت مورد تقدیر قرار میگیرد که طبق فرموده قرآن کریم، مسلمانان ضمن رعایت حقوق کفار از دوستی با ایشان نهی شدهاند.

در شرایط سخت اقتصادی مردم ایران، سران بهائی در کشور که مدعی محرومیت از کار و کسب درآمد بهائیان هستند، از زندگی متمولانه و اشرافی برخوردارند.

تشکیلات بهائی به خیال خود با تغییر نام محفل و اموالش در ایران، موازی حفظ تشکیلات، اموال و داراییهایش را نیز حفظ کند. در ادامه و پس از شناسایی تشکیلات جاسوسی و اموال به یغما برده در زمان پهلوی، پشت اعضایش پنهان شود و به نام پیروانش، فریاد مظلومیت سر دهد.

عناصر تشکیلات بهائی با نقض حکم پیشوایانشان بر ممنوعیت اعتراض به حاکمین[1]، مدعی جنایت مقامات ایران در کوتاهی واردات واکسن به کشور میشوند.

تشکیلات بهائیت با ایراد بیانیهای، به صورت غیرمستقیم همهگیری ویروس کرونا را موجب فراهم شدن زمینهی تبلیغ بهائیت به بهانهی کمک به همنوع ارزیابی کرد.

به اعتـراف عبـدالبهاء، پیامبرخواندهی بهائیت خـود را خـدای خـدایان معرفی کرده اسـت: «کلُّ الاُلوه مِن رَشح أمری تألَّهت/ و کلُّ الرُّبوب مِن طَفَح حُکمی تربت؛ همـــه خــدایـان از رشحـات (و آثـار) فـرمـانـم بـه خـدایــی رسیدند و همه پـروردگــاران از لبـــریــزی حکـــم من پروردگار گشتند».

حسینعلی نوری بارها مدعی مقام خدایی برای خود شده بود: «نیست خدایی جز من زندانی غریب تنها». [حسینعلی نوری، آثار قلم أعلی، ج 3، لوح 230]

عبدالبهاء در مکاتیب خـود، از ادعـای خدایی سران نخستین بابیت و بهائیت پرده برداشته است: «اظهار الوهیّت و ربوبیّت، بسیـاری نمـودهاند؛ حضرت قدوس روحـیله الفداء یک کتاب در تفسیر صمد نازل فرمودند که از عنوان کتاب تا نهایتش إنـّی أنا اللـه (: من خـدا هستـم) هسـت و جنـاب طاهــره (قـرة العیـن) إنـّی أن

پیشوایان فرقهی بهائیت بر خلاف تأکید و تصریح ادیان الهی به موضوع قیامت، آن را توهّم دانستهاند. [عبدالحمید اشراق خاوری، قاموس ایقان، ج 2، ص 1024]