بهاییت و شیخیه

یکی از ترفندهای رایج مبلّغان بهائی که برای اثبات ضرورت نسخ ادیان قبلی مورد استفاده قرار میدهند، مقایسهی برخی از احکام فقهی و اعتقادی این ادیان با عقل و دستاوردهای علمی است. این در حالیست که ایراد و تمسخر به احکام ادیانی که به دور از تحریف ماندهاند، در واقع ایراد به شارع آنهاست.

نویسندگان بهائی، اعتقاد شیعیان به موضوع رجعت را به انحراف برده و در این راستا، ظهور حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) را رجعت یکی از پیامبران گذشته دانستهاند. این در حالیست که:

حسینعلی نوری، از یکسو به خاتمیت پیامبر اسلام اعتراف و از سویی دیگر، ادعای پیامبری داشته است! اما حل این تناقض، از سه حال خارج نیست: 1. او ادعای پیامبری خود را فراموش کرده 2. اعتراف او، مصداق وعدهی الهی به آشکارسازی مَکر کفار، به وسیلهی خودشان است 3.

خاتمیت پیامبر گرامی اسلام، در حقیقت به معنای ختم سلسهی انبیاء و رُسُل به وسیلهی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) میباشد.

مبلّغان بهائی، وجود تغییر و تحول در احوال بشر را دلیل بر نیاز استمرار رسالت پس از پیامبر گرامی اسلام میدانند.

بهائیان امتیاز پیامبران بر سایر افراد را در بینیازی از اصحاب قدرت و ثروت و مقابله با آنان برمیشمارند.

نهاد رهبری بهائیت در پیامی، ضمن تأیید به کارگیری ابزارهای جدید در تبلیغ همگانی توسط مبلّغان بهائی، از دعوت گستردهی افراد به بهائیت نهی میکند.

در یکی از جزوات تبلیغی تشکیلات بهائیت، دلایل رجحان و اولویت قوانین دین، بر قوانین بشری برشمرده شد. اما جالب است بدانیم تشکیلات بهائیت ضمن اقرار به اولویت دین بر قوانین بشری و ذکر چند دلیل نیز برای آن؛ در تعالیم خود، قوانین حکومتی را بر دین برتری و اولویت دادهاند.

از تعالیم تقلیدی بهائیت برای ایجاد صلح، تشکیل محکمه کبری است. اما آیا تشکیل چنین دادگاه گستردهای امکانپذیر است؟! آیا زیادهخواهی و منفعتطلبی عدهای خاص که امنیت و رفاه بشر را به مخاطره انداختهاند، ضمانت اجرایی عادلانهای برای آن دادگاه خواهند گذاشت؟!

تشکیلات بهائی در تبلیغات خود، بر خلاف باور پیشوایانش، خود را مبدع نشستهای ضدنژادپرستی معرفی مینماید.

تشکیلات بهائیت در جریانسازی اخیر خود برعلیه جمهوری اسلامی، حتی از حمایت بهائیان ایران نیز برخوردار نشد. اما بهائیتی که با هدف برچیدن مذهب شیعه تشکیل شده و برای براندازی نظام جمهوری اسلامی تلاش میکند، چگونه میتواند تقاضای تریبون رسمی در کشور داشته باشد.

تشکیلات بهائی با انتشار بیانیهای، به اعتراض مقامات دولتی و سازمان یهودیان کانادا، به نقض حقوق بهائیان در ایران پرداخت. اما آیا رژیم ناقض حقوق بشر کانادا و یهودیان چشم بسته جنایات اسرائیل در این کشور، صلاحیت اعتراض به نقض حقوق بشر در سایر کشورها را دارند؟

تشکیلات بهائی در ژنو، در حالی مدعی نفرتپراکنی جمهوری اسلامی برعلیه بهائیان شد که:
در وهلهی اول با معدوم سازی کتب پیشوایانش و برچیدن بساط تشکیلات جهانیاش میبایست نفرتپراکنی علیه مردم ایران را متوقف کند.

پیشوایان بهائی در حالی ادعای ابداع تعلیمی به نام تعدیل معیشت را دارند که:
اولا: مفهوم تعدیل معیشت در میان ادیان، مسبوق به سابقه بوده است.
ثانیا: پیشوایان بهائی فقط به وجود مشکل اشاره و راهکاری برای آن معرفی ننمودهاند.