بهاییت و شیخیه

بهائیان پذیرش خاتمیت را مساوی با محروم شدن از آثار پرشمار بهاءالله میدانند!

عرفان ثابتی (نمایندهی بهائیت در مناظرات تلویزیونی) در مصاحبه با رادیو فردا، پذیرش خاتمیت را مساوی با تمام شدن تاریخ دانست و گفت: «اگر خاتمیت را بپذیریم باید در واقع بپذیریم که تاریخ تمام شده...».

پیامبرخواندهی بهائیت در ابتدا و پس از مرگ علی محمد باب، چند صباحی برای جذب بابیان به خود و زمینهچینی برای نسخ آیین بیان، صبح ازل را جانشین باب و ولیامر واجب الطاعه خود و بابیان میدانست.

حرص قدرتطلبی میان برادرانی که حسینعلی بهاء آنان را خلیفهی الهی برشمرد بود، جدایی انداخت.

مبلّغان بهائی در کنار انکار حجیّت معجزه و انکار معجزات پیامبران، پیشوایان خود (حتی دختر بهاءالله) را صاحب کرامت و معجزه میدانند!
همچنان که پیشوای دوم بهائیت عبدالبهاء، اعتقاد داشته که دست خواهرش بهیه خانم (ورقه علیا) شفا دهنده است!

بهائیان در حالی وحدت عالم انسانی را از اختراعات پیشوایان خود معرفی میکنند که در جایی دیگر با اعتراف به تقلیدی بودن، آن را اصلی مشترک میان تمام پیامبران دانستهاند.

بهائیان در حالی به توبه امام زمان دروغین خود اعتراف میکنند که تقیۀ پیشوایان الهی در اصول دین، مسیر هدایت به گمراهی میبرد. از طرفی فاصلهی بیش از هزار ساله (از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام)) تا ظهور امام دوازدهم (علیه السلا

پیامبرنمای بهائیت یکی از دلایل حقانیت علی محمد باب را استقامت او در راه هدفش معرفی کرده است: «و دليل برهان ديگر که چون شمس (: خورشید) بين دلائل مشرق (: نورانی) است، استقامت آن جمال ازلی (: علیمحمد باب) است بر امر الهی که با اينکه در سن شباب (: جوانی) بودند و امر

بهائیان برای توجیه ادعای دین آوری مدعی مهدویت خود، با توسل به بعضی از روایات اسلامی مدعی شدهاند که امام دوازدهم شیعیان، مقام شارعیت و تشریع دینی جدید دارد.
اما در پاسخ باید گفت:

مبلّغان بهائی با استدلال به دو روایت مدعی شدند که اسم حضرت قائم نمیتواند «محمد» باشد.

از آنجا که کشور جمهوری آذربایجان از اهمیت بسیاری برای رژیم صهیونیستی برخوردار است، تشکیلات بهائیت به عنوان دین و باور صادراتی رژیم صهیونیستی، در سالهای اخیر، تحرکاتش در منطقهی خاورمیانه را مطابق با سیاستهای این رژیم جعلی به پیش میبرد.

در حالی تشکیلات جهانی بهائیت مدعی تشکیل کمپین 88 میلیونی در دنیا برای حمایت از بهائیان ایران میشود که:
اولاً: با جستجویی ساده در فضای مجازی به کذب آمارسازیهای تشکیلات بهائیت پی میبریم.
ثانیاً: تشکیلات بهائیت در آمارسازیها دروغین و بزرگنمایی سابقهای طولانی دارد.

نمایندهی تشکیلات بهائیت در آذربایجان، هدف از به راه اندازی برنامه گفتمان در این کشور را تبلیغ بهائیت ذیل شعارهایی نظیر تساوی زن و مرد و تشریح شخصیت طاهره برغانی عنوان کرد. اما آیا فرقهای که اساساً جنس زن را پستتر از مرد برشمرده، میتواند متمسک به اینگونه تبلیغات باشد؟!

کانال رسمی تشکیلات بهائیت خبر از انتشار کتاب اقدس پس از یک قرن و نیم، به زبان ایسلندی داد. اما به راستی چرا باید در ترجمه و انتشار آثار پیشوایان بهائی تا این میزان تعلّل شود؟! چرا باید به اصطلاح وحی نازلهی پیشوایان بهائی تلخیص و سانسور شود؟!