آسيب شناسي مشترك
عرفان های کاذب، آن چیزی نیست که بتواند خلأِ روحی و روانیِ افراد را پر کند بلکه سرابی بیش نیستند. و مهمترین سؤال اینست که آیا این مکاتب میتوانند ادعاهایی را که دارند برآورده کنند؟ و همچنین اسلام که بعنوان دین خاتم معرفی شده مگر اینها چه حرف جدیدی دارند که در آموزه های اسلامی نیامده است؟ و آیا سؤالات اساسی که انسان -مخصوصا جوانان-دارند توانایی پاسخگویی از روی عقل و منطق دارند؟یا اینکه با بیان مطالب احساسی، مخاطب را ساکت می کنند؟ و آیا این مکاتب، رسالتشان ساکت کردن مخاطب است یا قانع کردن؟ و رسالت یک دین واقعی، کدامیک از ایندو است؟
تمايلات تنوع پسند انسان امروز، عرفان را هم متنوع با سليقههاي گوناگون عرضه ميکند. در ويترين معرفتفروشي عصر ارتباطات، همه نوع عرفان مطابق انواع سليقهها يافت ميشود.
همیشه با سوالهایی در جامعه مواجه هستیم که هر از چند گاهی از دکان عطاری یکی از عرفان های کاذب سر برمیآورند و ما آنها را در طاقچه ذهن و دل جوانانمان مییابیم. با اندک تأملی متوجه می شویم که مبانی و شبهات آنها مشترکند که برخی از آنها را ذکر می کنیم
براي مقابله با جو مخفي-فرهنگي کنونی غرب و استعمار ميبايست فرهنگ ايراني-اسلامي خود را متاثر از فضاي جديد، به روز كنيم تا فرهنگ ما دچار دگرگونيهاي عميق نشود. قطعا این مقابله بدون پیدا کردن شاخصه های مشترک این جنبش ها با توجه به کثرت عرفان های کاذب امکان پذیر نیست.در این نوشتار سعی شده که ویژگی های مشترک عرفان های کاذب آورده شود
در کشور ما در حال حاضر چهار جریان عمده عرفانی و معنوی وجود دارد، این چهار جریان عبارتند از:
دهه جهارم انقلاب بلا شک دهه چالش در حوزه دین بوده و موضوع رواج نحله ها و عرفانهای کاذب در جامعه و جذب افراد نا آگاه در این گرداب نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است . به ویژه اینکه مقام عظمای ولایت در سفر پربرکت اخیر خود به شهر خراسان شمالی تأکید ویژه ای بر این موضوع داشته اند . تبلیغ بهترین بودن،روش تهاجمی،استفاده از جذابیت ها و... از روش های تبلیغی عرفان های کاذب می باشند.
چرا برخی از ایرانیان به عرفانهای کاذب گرایش پیدا میکنند؟ عوامل این گرایش را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. یک دسته عواملی که از شخصیت حقیقی انسان و از درونِ او نشأت میگیرند. و دستهی دیگر، عواملی که از محیط پیرامون، بر فرد اثر میگذارد.