وهابیت
وهابیت و سران ایشان در پی توجیه عقاید تکفیری خود در قبال جامعهی مسلمان، دائما در پی توجیهاتی هستند که به واسطهی آن بین مسلمین و مشرکان صدر اسلام مقارنه و شباهتی ایجاد کنند و بر مبنای این شباهت مسلمانان را کافر و مشرک جلوه دهند. لذا برای مشرکان فضائل میسازند و درباره مسلمانان به بزرگنمایی خطاهای ایشان اقدام می نمایند.
مسالهی بنای بر قبر و ساختن مساجد در کنار یا اطراف قبور که سالهاست مورد هجوم همه جانبهی وهابیت قرار گرفته و تبعات ناگوار آن مدتهاست جهان اسلام را آزار میدهد خود بدعتی است که از جانب وهابیت در این مساله گذاشته شده است. چون ساخت مسجد بر قبر هم توسط صحابه انجام گرفته و هم در زمان خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم).
آقایان وهابی که آوازهی تکفیر ایشان جهان اسلام را پر نموده است. همیشه در پی کسب وجهه برای خود هستند لذا میگویند، ما نیز از اهل سنت هستیم و تنها در برخی مسائل اختلاف داریم. در حالیکه حاصل عقاید ایشان، تکفیر کثیری از اهل سنت حتی ائمهی اهل سنت، مثل ابوحنیفه میشود که قبر امام صادق (علیهالسلام) را زیارت میکرده است.
ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه خود ابراز میدارد که کثیری از صحابه بغض حضرت علی (علیه السلام) را در دل داشتند. البته ایشان از این کلام قصد انکار فضائل حضرع علی (علیه السلام) را دارد چنانکه دأب او چنین است یعنی او دائما در کتب مختلف خود آنجا که پای فضیلتی از فضائل علی (علیه السلام) در میان است، یا سند حدیث را تضعیف میکند...
نتایج برخی از کلمات و ادعاهای وهابیان به قدری مضحک و بیمعنا میشود که بزرگان و علمای ایشان در کتب مختلفی دست به توجیه این نتایج زدهاند. مثلا محمد بن عبدالوهاب میگوید شفاعت تنها مخصوص اهل توحید است و از سوی دیگر تنها طرفداران خود را موحد میداند، نتیجه این میشود که شفاعت پیامبر در قیامت تنها مخصوص او و یاران اوست.
زمانی که انسان بر مبانی درست و محکم عقاید خود را بنا نکند، خیلی زود گرفتار تناقضات میگردد. مثل آنچه که وهابیان در کتب خود به آن مبتلا شدهاند. مثلا محمد بن عبدالوهاب در جایی میگوید: «ای مشرکان من معنای کلامی که شما از کتاب و سنت برای من آوردید را نمیفهمم». این چه مشرکی است که عقاید خود را به کتاب و سنت ارجاع میدهد.
وهابیت در توجیه تکفیر مسلمانان به دنبال یک وجه شباهت بین مسلمانان و کفار و مشرکان زمان پیامبر میگردد تا اعمال این دو گروه را از یک سنخ شمرده، لذا بتوانند با خیال راحت تکفیر مسلمانان را توجیه کنند. یکی از این ادله این است که میگویند مشرکان زمان پیامبر هم، اهل صدقه، ذکر، عبادت خداوند و... بودند، حال آنکه این مطلب کذب محض است.
برخی از دشمنان که وهابیان باشند شبههای را باز کرده و میگویند چه دلیلی دارد که ما در صلوات بر پیامبر(ص)، بر آل محمد هم صلوات بفرستیم. آنان با این شبهه، در ذهن مردم همیشه قصد اختلال را دارند، اما باز هم باید با دست خالی روبهرو شوند، چرا که هم در قرآن و روایت و شعری از امام شافعی این امر ذکر شده است.
برخی از کسانیکه تشنهی شبهه افکنی در میان شیعیان هستند، با آیات قرآن نیز قصد تخریب آنها را دارند. آنان میگوید: بنابر آیهی 16 سورهی ق، که خداوند متعال میفرماید: «وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ.» «خداوند از رگ گردن به شما نزدیکتر است.» ما دیگر نیازی به توسل نداریم. گرچه این آیه هیچ منافاتی با توسل ندارد.
هر چند ریشه داعش به گروههای مرتبط با شبکه القاعده میرسد اما این گروهک، با شاخه رسمی القاعده در سوریه وارد جنگ شد. متقابلا القاعده نیز بارها داعش را محکوم کرده است. شکاف بین القاعده و داعش به سال 2013 میلادی برمیگردد. در این سال بعد از انتشار اخباری مبنی بر خشونت و بدرفتاری داعش با شهروندان سوری و شورشیان رقیب، الظواهری رهبر القاعده از این گروه خواست که فعالیتهای خود را روشن سازد. به دنبال آن ایمن الضواهری، به طور رسمی هرگونه...
در توسل نیز چون به دو صورت انجام میشود: توسل صحیح و توسل باطل، باید با آگاهی دادن جلوی افتادن در شرک گرفته شود. بدین جهت مسلمانان در طول تاریخ ضمن انجام سنت نبوی و زیارت بزرگان خود، بهخاطر آگاهی از نحوه توسل صحیح، هرگز مرتکب شرک نشدند، بلکه ضمن عبادت خدا، شعائر اسلام را تعظیم نمودند و گاه خدای بزرگ به برکت وجود پیامبران و اولیای الهی مشکلات آنان را برطرف میساخت.
خداوند متعال میفرماید: «مسلّماً خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدّت از او پیروی کردند، نمود؛ بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها از حقّ منحرف شود سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است.» برخی این آیه را دلالتی برای عدالت صحابه میدانند.
برخی از طرفداران یزید، ماجرای دخالت یزید در شهادت امام حسین(ع) را نفی کرده و قائل شدهاند که یزید دخالتی در این امر نداشته است، و به وصیت نامهی معاویه به یزید استناد کردهاند که او امام حسین(ع) را به شهادت نرسانید؛ در جواب میگوییم که او التزامی به گوش دادن فرامین پدرش نداشته و خیلی از مواقع، آنها را انجام نداده است.
همانطور که پیامبر اکرم (صلىاللهعليهوآله) حضرت علی (علیه السلام) را در موارد فراوان به عنوان خلیفه و جانشین خود انتخاب فرمود، در مورد غسل و کفن و دفن پیکر پاک خود نیز علی (علیه السلام) را وصی خود قرار داد، که با وجود روایات فراوان در این خصوص باز هم برخی از معاندان مانند ابنتیمیه حرانی این فضیلت را منکر میشوند.