حضرت علی(ع) الگو برای دعوت به وحدت اسلامی
وقتی به زندگی امیرالمومنین، علی (علیهالسلام) در کتب تاریخی فریقین نگاه میکنیم، میبینیم که پس از رحلت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) با وجود آنکه معتقد است خلافت و امامت، حق مسلّم وی بوده و غاصبان خلافت، حق او را نادیده گرفته و با کارشکنی و دسیسه بر مکانی تکیه زدهاند که شایستگی تصدّی آن را ندارند، در ابتدا برای اثبات حقانیت خود و اتمام حجت بر صحابه، (مهاجرین و انصار) از هیچ کوششی دریغ نکرده و برای بازگرداندن حق مسلم خویش از آنها استمداد میکند، اما رفته رفته با مشاهدهی خطراتی که در اطراف مرزها و بلاد اسلامی آشکار میشد و قیام و استرداد حق، ثمری جز فتنه و ایجاد تفرقه در میان صفوف یکپارچه مسلمین و از دست رفتن زحمات 23 ساله پیامبر اسلام نخواهد داشت، از اینرو به مصداق کلام تأمل برانگیز: «صبرت و فی العین قذی و فی الخلق شجی أری تراثی نهبا.[1] صبر پیشه کردم، در حالیکه خار در چشم و استخوان در گلو، مینگریستم که چگونه حق و میراث مرا به غارت میبرند.» این جام تلخ را سرکشید و خانهنشینی را اختیار کرد.
امام علی (علیهالسلام) با وجود اینکه نگاه مثبت به خلفا نداشت، اما برای اختلاف نداشتن و اتحاد مسلمانان، به عنوان امام واقعی جامعه اسلامی، هر چند دست او از قدرت کوتاه گردید، ولی رهنمودها و مشورتهای دلسوزانه و اصلاحی خود را سخاوتمندانه و بدون هرگونه چشمداشتی در اختیار خلفا قرار داد تا صدمات کمتری به دین اسلام و مسلمین واقع گردد؛ لذا در مناسبتهای مختلف متذکر این امر مهم، «دعوت به اتحاد و یکپارچگی امت» میشد. ازجمله کلام ایشان که میفرماید: «... یا معشر المهاجرین لاتخرجوا سلطان محمد فی العرب عن داره...[2] ... شما را به خدا، ای گروه مهاجر! از حکومت و سلطنت رسول خدا خارج نشوید و اختلاف پیدا نکنید...»
و یا در جایی دیگر میفرماید: «لقد علمتم انّی احق الناس بها من غیری و والله لاسلمّن ما سلمت امور المسلمین و لم یکن فیها جور الاّ علی خاصه.[3] شما خود به خوبی دانستید که من سزاوارترین مردم به خلافت هستم و به خدا سوگند تا مادامی که امور مسلمانان به سلامت باشد و ستمی در آن صورت نگیرد، آن را به دیگران واگذار خواهم کرد.» و یا میفرماید: «فامسکت بیدی حتی رایت راجعه الناس قد رجعت عن الاسلام یدعون الی محق دین محمد -ص- فخشیت ان لم انصر الاسلام و اهله أری فیه ثلماً او هدما...[4] چون مردم را نظاره کردم که از اسلام روگردانده و رو به سوی نابودی دین محمد کردهاند، دست بازکشیده و ترسیدم اگر اسلام و اهل او را یاری نکنم، شاهد رخنه یا ویرانی گردم که مصیبت و اندوه آن بزرگتر از فوت شدن ولایت بر شما باشد...»
و یا در جایی دیگر میفرماید: «والزموا السواد الاعظم فان یدالله علی الجماعه و ایاکم و الفرقه فانّ الشاذ من الناس للشیطان کما انّ الشاذ من الغنم للذئب.[5] همواره همراه بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است. از پراکندگی بپرهیزید که انسان تنها، بهره شیطان است، چنانکه گوسفند تکرو طعمه گرگ.» و یا میفرماید: «علیکم بالتواصل و التبادل و ایاکم و التدابر و التقاطع.[6] بر شما لازم است که پیوندهای دوستی و محبت را محکم ساخته و بذل و بخشش را فراموش نسازید و از پشت کردن به یکدیگر و قطع رابطه برحذر باشید.» و یا میفرماید: «و انما انتم اخوان علی دین الله، مافرّق بینکم الاّ خبث السرائر و سوء الضمائر.[7] همانا شما برادران دینی یکدیگرید، چیزی غیر از درون پلید، و نیّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است.» و یا میفرماید: «ألا من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه و لو کان تحت عمامتی هذه.[8] آگاه باشید، هر کس که مردم را به شعار تفرقه و جدایی دعوت کند، او را بکشید، هر چند که زیر این عمامه باشد.»
در نتیجه باید امام علی (علیهالسلام) را بنیانگذار نظریه اتحاد در امت اسلامی در کنار جریانات مخالف دانست، و او را به عنوان الگو برای خود و دیگران معرفی کرد.
پینوشت:
[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص97 خطبه3.
[2]. الامامه و السیاسه، ابن قتیبه دینوری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص15.
[3]. شرح نهج البلاغه، شیخ محمد عبده، دار الذخائر، بیروت، لبنان، ج1 ص124.
[4]. همان، ج3 ص119.
[5]. همان، ج2 ص8.
[6]. همان، ج3 ص77.
[7]. نهج البلاغه، سید رضی، مکتبه آیه الله نجفی مرعشی، قم، ایران، خطبه 113
[8]. همان، خطبه 127.
إضافة تعليق جديد