شبه معنویت های شرقی

06/20/1393 - 09:08

هم چنان که از کتاب‌های یوگا نقل شد یوگا به عنوان عرفان مطرح است. حال سوال این است که کدام عرفان؟ اگر عرفان به معنی راهی است که به رضایت خداوند ( که هم مبدا هستی است و هم برگشت همه چیز به اوست ) ختم می‌شود باید پرسید با چه اطمینانی ادعا می‌شود که یوگا انسان‌ها را به این رضایت می‌رساند؟ گیریم که بیداری کندالینی در بدن حقیقت داشته باشد و قصه چاکراها و نادی‌ها همگی درست باشد.

06/20/1393 - 08:40

آن‌چه در فرایند مدی‌تیشن انجام می‌شود، تخلیه ذهن است و آن‌چه که باید انجام می‌شود راندن و پس زدن خطورات و وسوسه‌های ذهنی و در نتیجه « مرخص نمودن ذهن » است. چنان‌که یک لفظ می‌تواند انسان را به فضای مدیتیشن وارد کند همین طور ممکن است رقص سماع صوفیانه انسان را به حالتی خلسه‌گون ببرد و نوعی از وانهادگی درونی را به ارمغان آورد.

06/18/1393 - 16:29

آن‌چه در فرایند مدی‌تیشن انجام می‌شود، تخلیه ذهن است و آن‌چه که باید انجام می‌شود راندن و پس زدن خطورات و وسوسه‌های ذهنی و در نتیجه « مرخص نمودن ذهن » است. چنان‌که یک لفظ می‌تواند انسان را به فضای مدیتیشن وارد کند همین طور ممکن است رقص سماع صوفیانه انسان را به حالتی خلسه‌گون ببرد...

06/16/1393 - 20:40

بیداری شاکتی تنها مربوط به یوگی‌های هند و تمرینات مخصوص کندالینی نیست، بلکه رعایت مقررات روحانی هر مذهبی ممکن است شاکتی ( کندالینی ) را در آن‌ها بیدار کند و این تجربیات بدون ذره‌ای آگاهی در آن‌ها رخ دهد … هر فردی با هر دینی اگر با خلوص عبادت کند و خداوند را با تمام قلبش بپرستد و عشق و خدمت و بندگی خداوند هدف نهایی زندگی‌اش باشد، به لطف الهی، قدرت خدا ( کندالینی شاکتی ) در او بیدار می‌شود.

06/10/1393 - 00:19

عرفان به معنای راهی است که به معرفت الهی و رضایت ذات مقدسش منتهی می‌شود، چرا باید درمان جسمی مترادف معرفت الهی قلمداد شود؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر انسان‌ها در یک مرام به ظاهر معنوی، سلامت جسمی خویش را بازیابند به رضایت الهی هم دست یافته‌اند؟ « آیین آیورودا » به عقیدۀ پیروانش مجموعه‌ای از آگاهی باطنی در عرصه درمان است که دانشمندان و سالکان هندی در طول سالیان سال به تدریج از طریق مراقبه فکری و درون‌نگری کشف کرده‌اند....

05/27/1393 - 10:54

هیچ‌کدام از رسانه‌های تصویری را نباید از جهت ماندگاری و عمق تأثیر، کم‌اهمیت پنداشت. کارتون و انیمیشن نیز دنیای خاص خود و در نتیجه کارکرد خاص خود را دارد. این هنر که به باور برخی، کلیه امکانات هفت هنر ( نقاشی، مجسمه‌سازی، معماری، موسیقی، ادبیات، عکاسی و سینما )‌ را در خود جا داده، شایستۀ نام « هنر هشتم » است. انیمیشن ( Animation ) جان‌بخشی، زنده‌سازى و پویانمایی است.

05/20/1393 - 09:08

گردانندگان عرفان واره های نوظهور از خلأهای موجود فرهنگی جامعه استفاده کرده در محافل خصوصی و عمومی مردم راه پیداکرده‌اند، تبعات و آثار شوم خیزش زیرپوستی این عرفان واره ها را نباید با اهمال‌کاری و غفلت از کنارش گذشت؛ شکسته شدن خیلی از حریم‌های محرم و نامحرم و ارتباط‌های نامشروع از آبشخور همین محافل است. در این میان جوانان اعم از دختر و پسر، مه‌ترین آسیب‌های روحی و روانی را با حضور در این برنامه‌ها می ببیند .....

05/08/1393 - 12:23

یکی از شگردهای اُشو بهره جستن از استدلال غلط یا همان مغالطه در به کرسی نشاندن حرف‌های خود است. برای نمونه می‌توان به عقائد و حرف‌های او در مورد کتب آسمانی اشاره کرد وی در قالب یک استدلال مضحک خواستار به آتش کشیدن کتب آسمانی شده است. او و مدعیان دروغین امثال او خوب می‌دانند تا زمانی که اثری از وحی در بین مردم باشد جایی برای مطرح شدن نخواهند داشت.

05/07/1393 - 16:50

مهم‌ترین اشکال در باور بودا و به دنبال آن در اندیشه دالایی‌لاما، انکار دو عنصر مهم در خداشناسی و انسان‌شناسی، یعنی خدا و روح است. البته هرچند بودا روح را نپذیرفت، اما وجود حالات پی‌درپی در انسان را که در مجموع یک انسان را می‌سازد انکار نکرد. قابل ذکر این‌که بودا رهبری است که خود را صرفا یک انسان معمولی دانسته و ادعای خدایی، تجسد الوهی، پیامبر و الهام گرفتن از خداوند را نداشته است.

04/24/1393 - 05:19

ایمان به سحر و افسون و حرکات جادویی از اعتقاداتی است که بوداییان تبت از هندوان اخذ کرده و با دین خود در آمیخته‌اند. مردم عادی تبت سعی می‌کنند از طریق اوراد و اذکاری توجه خدایان بودایی را برای جذب خیر و دفع ضرر جلب کنند و در حال ادای ذکرهای خود با ترسیم نقوش تخیلی در فضا، طلسمی ایجاد کنند تا ارواح خبیث و شیاطین موذی پراکنده در کوه‌ها و بیابان‌ها دفع شوند.

04/23/1393 - 12:41

اکهارت از این نقطه غفلت کرده که به فراسوی خود رفتن، نقض غرض است؛ زیرا انسان‌ها نیامده‌اند که خوب و بد را یکسان ببینند. نیز نیامدند به فراسوی خوبی بروند، بلکه آمده‌اند با گذر از بدی به خوبی و نیکی برسند. اگر قرار باشد که نیکی و بدی هردو یکسان باشد و هردو در ارزش‌مندی و یا بی‌ارزشی برابر باشند، پس اکهارت در تعلیماتش دنبال چیست؟ آیا غیر از این است که چون اموری را مطلوب و دل‌پسند به آن دعوت می‌کند؟ آیا اکهارت به « ناخوب » دعوت می‌کند؟ فراسوی خوبی، بدی است، نه کمال.

04/23/1393 - 12:39

واژه بخشش در کلمات اکهارت به معنی چشم‌پوشی از داشته‌های خویش و شریک‌کردن دیگران در دارایی‌های خود نیست، بلکه به معنی چشم‌پوشی از نگرانی‌ها و گذشتن از خود است؛ به عبارت دیگر بخشش در نظام اندیشه اکهارت، نه با سرگذشت دیگران پیوند می‌خورد، نه با انگیزه ورود به عالم معنا و کسب فضیلت اخلاقی انجام می‌شود؛ یعنی نه خدا در آن به چشم می‌خورد و نه رسالت اجتماعی در آن دیده می‌شود.

04/23/1393 - 12:34

در مکتب اکهارت نه ایمان، باور و اعتقاد سهمی دارد و نه خدامحوری و خداگرایی؛ نه ظلم‌ستیزی دیده می‌شود و نه خروش و حماسه؛ نه اقدام و مجاهدت دیده می‌شود و نه تقوا. اکهارت توله عصاره تمام تعلیمات خود را در کتاب نیروی حال خلاصه کرده؛ این کتاب که در بر دارنده آموزه‌های جدید وی در باب معنویت است، در حقیقت تجربه شخصی او در سلوک درونی گمراهش است.

04/23/1393 - 12:26

وی به رغم این‌که احساس ناخوشنودی رایج در غرب را بجا و ظهور تمدن صنعتی غرب را در رشد ناخوشنودی بسیاری موثر می‌داند، باز توجهی به تغییر ساختار این فرهنگ و ضرورت تجدید نظر در شالوده « اومانیستی » و بنیاد « سکولاریستی » تمدن غرب ندارد و فقط به رضایت دعوت می‌کند و وظیفه انسان را تسلیم شدن در « تسلیم شدن به اوضاع موجود » خلاصه می‌کند. وی حتی حاضر است منشا مشکلات را فرضیه‌ای به نام « بدن درد آلود جمعی » معرفی کند، اما صحبتی از تمدن سرمایه‌داری نکند.

الصفحات