تصوف
صوفیان آنچه که به عنوان ولایت قمریه در عصر غیبت مطرح کرده اند و قادر به اقامه دلیل برای اثبات مدعای خود نمی باشند مخالفت صریح با فرمان حضرت حجه بن الحسن روحی فداه است
مهمترین خواص صوفیه گنابادیه کیوان قزوینی است که وی به اجماع تمامی بزرگان تصوف محرم راز اقطاب و بزرگان گنابادیه بود! وی بعد از مدتی پی به انحراف شدید آنها برد و از این فرقه جدا شد و بر ضد آنها تبلیغ کرد.
ادیان نت - اقطاب فرقه گنابادیه از ملاسلطان گرفته تا قطب فعلی این فرقه یعنی جناب نورعلی تابنده به هر نحوی مریدان خود را سر کیسه میکنند!
ملاسلطان گنابادی که بزرگترین قطب صوفیه گنابادیه یا همان دراویش 121 است در ادعای عجیب خود را با پیامبر اسلام یکی دانست و به نحوی ادعای پیامبری در آخر الزمان کرد!
در ادامه ی معرفی فرق منحرف صوفی که اکثر ایشان به دلیل داشتن عقاید باطل و بدعت گونه از بین رفته و منسوخ شده اند، به گروهکی به نام الهامیه می رسیم.
نور علی تابنده قطب فرقه گنابادیه از آنجا که از لحاظ علوم دینی ضعیف میباشد برای پوشش این موضوع مریدانش را به عرفانهای کاذب دعوت کرد!
از نظر نورعلی تابنده قطب فرقه گنابادیه اگر مریدانش با دل به خداوند توجه کنند نمازشان قبول است و شرایط دیگری لازم نیست چون هیچ قیدی در صحبت خود نیاورده!
فرقه صوفیه گنابادیه یا همان دراویش 121 برای اقطاب خود مقامات خاصی قائل هستند این در حالیست که رضاعلیشاه یکی از اقطاب این فرقه در بین مدرسین حوزه علمیه نا خواسته اعترافی انجام میدهد و تمامی مقامات اقطاب گنابادیه را زیر سوال می برد!
اقطاب صوفیه که خود را جانشین امامان معصوم علیهم السلام معرفی می کنند و مدعی احاطه بر علوم هستند، دچار خرافا گویی شده و کمترین اطلاعی ار مسائل دینی ندارند.
صبح دیروز سه تن از اشرار فرقه گنابادی در استان فارس دستگیر شدند. این اشرار پیش از این علاوه بر ضرب و شتم یک طلبه و توهین به لباس روحانیت، به مضروب کردن 130 نفر از مردم شهر «کوار» پرداختهاند.
دانش و علم عرفان به معنای حقیقی، علمی است که هیچ کدام از این اعتقادات باطل در آن علم وجود ندارد، البته اگر کسی خود را عارف بداند و معتقد به اعتقادات باطلی همچون بعضی از فرقههای صوفیه باشد او هم مطرود از دین و مذهب خواهد بود، ولی چون علم عرفان در حد خودش مشهور و معروف به چنین اعتقادات فاسدی نیست لذا با تصوف فرق می کند.
دير زماني از ظهور و شكل گيري تصوف در اسلام نمي گذشت كه خرقه به عنوان نماد تصوف رخ نمود، و با گذشت زمان همراه با تغييراتي كه در جهات مختلف تصوف بوجود مي آمد، خرقه هم از قافله عقب نمانده و آداب و رسوم فراواني را به خود اختصاص داد.
یکی از حربه های صوفیه برای جذب عوام، انتساب علماء بزرگ به این فرقه است که در این مجال کوتاه به بررسی دیدار جعلی میرزای شیرازی با سلطان محمد گنابادی می پردازیم.
با اين كه پيدايش و رواج تصوف، عمدتاٌ به دست علما و زهاد اهل سنت و در جوامع آنها اتفاق افتاده است، چگونه مي توان آن را با تعاليم شيعه ،پيوند داد؟ و به اتحاد و همبستگي ميان آن دو قائل شد؟